|
|
مرگ (death) يکى از حرکات جمعيتى است و منظور از آن در کاربرد عادي، پايان يافتن حيات انسانى و در جمعيتشناسي، مجموعهٔ مرگهائى است که در يک جامعه يا گروه اجتماعى در يک سال معين اتفاق مىافتد.
|
|
مرگ انسانها از لحظهٔ تولد و حتى پيش از آن شروع مىشود و با گذشت زمان، قابليت ميرائى (mortability) او رو به افزايش مىگذارد. مرگ و مير معمولاً تا يک ماهگى به حساب روز، تا يک سالگى برحسب ماه و پس از يک سالگى بر مبناى سال مورد محاسبه قرار مىگيرد.
|
|
بهطور کلى، مرگ از نظر عمر متوسط در هر جامعهٔ معين يا بهنگام و عادى است و يا نابهنگام و غيرعادي؛ و در هر صورت با توجه به شرايط تکامل اجتماعي، يا طبيعى است و يا اجتماعي.
|
|
|
انواع مرگ از نظر زمان وقوع
|
|
- پيشزادى (prenatal):
|
به مرگهائى اطلاق مىشود که از زمان تشکيل جنين تا لحظهٔ تولد اتفاق مىافتد. مرگ پيشزادى را 'مرگ جنيني' (genital) نيز مىگويند. به توصيهٔ سازمان بهداشت جهاني، مرگ جنينى شامل مرگهائى مىشود که قبل از بيرون آمدن نوزاد، صرفنظر از طول دورهٔ بارداري، به وقوع مىپيوندد. در اين مورد واژهٔ 'مرگ زهداني' (uterine) را نيز مىتوان بهکار برد. مرگ جنينى سقط جنينهاى (abortion) عمدى و غيرعمدى و مردهزائىها را هم در برمىگيرد (اماني، ۱۳۵۴؛ ۳۹).
|
|
- پسزادى (postnatal):
|
مرگهائى را گويند که پس از تولد زندهٔ نوزاد صورت مىگيرد. مرگهاى پسزادى را مىتوان به چند نوع فرعى تقسيم کرد:
|
|
۱. مرگ نوزادان (infant mortality): مرگهائى که در سال اول زندگى اتفاق مىافتد.
|
|
۲. مرگ کودکان (child mortality): مرگهائى که پس از يک سالگى و معمولاً تا ۴، ۷ يا ۹ سالگى مشاهده مىشود.
|
|
۳. مرگ نوجوانان، جوانان، بزرگسالان و سالخوردگان از اشکال ديگر مرگهاى پسزادى هستند.
|
|
۴. مرگ و مير عمومى که شامل کليهٔ جمعيت جامعه مىشود.
|
|
از نظر علتها و عوامل مؤثر در مرگ، آنها را مىتوان به دو گروه تقسيم کرد: مرگ ميرها يا جنبهٔ 'درونزا' (endogen) و طبيعى دارند و يا 'برونزا' (exogen) و اجتماعى هستند. عوامل درونزا در اغلب کشورها يکنواخت هستند و در حدود معينى نوسان دارند اما عوامل برونزا به عادات و رسوم و شرايط اقتصادى و اجتماعى کشورها مختلف بستگى دارند و به اين جهت نوسانهاى آنها به کشور ديگر بيشتر است.
|
|
مرگهاى چند هفته پيش از تولد و چند هفته پس از آن را 'مرگ پيرازادي' (perinatal) نيز مىنامند. با توجه به مفهوم اين نوع مرگ، مردهزائىها و سقط جنينهاى مربوط به هفتهٔ آخر پيش از تولد و همچنين مرگ نوزادان اوان تولد را مىتوان در رديف مرگهاى پيرازادى طبقهبندى کرد.
|
|
مرگ جمعيت طبيعى را 'مرگ و مير طبيعي' و مرگ جمعيت ثابت را 'مرگ و مير ثابت' مىنامند.
|
|
|
تعداد کل مرگهائى که طى يک سال در جامعه روى مىدهد، رقم مطلق مرگ ناميده مىشود، اما دانستن اين رقم به تنهائى نمىتواند سودمند واقع شود. از اينرو براى درک صحيح شرايط جمعيتى و امکان پذيرى مطالعات تطبيقي، ناچار از محاسبهٔ نرخ مرگ هستيم. نرخهاى مرگ را در حالت کلى بر دو گونه تقسيم مىکنند: عمومى و ويژه.
|
|
محاسبهٔ نرخ مرگ براى کليهٔ اعضاى جامعه که در طول يک سال معينى در معرض مرگ قرار داشتهاند، 'نرخ مرگ و مير عمومي' يا 'نرخ خام مرگ و مير' (crude death rate) ناميده مىشود. نرخ مرگ و مير عمومى از راه تقسيم تعداد مرگهاى يک سال معين بر جمعيت ميانهٔ آن سال بهدست مىآيد که معمولاً براى ۱۰۰۰ يا ۱۰۰ نفر از جمعيت محاسبه مىشود:
|
|
|
|
از آنجا که جمعيت جامعه به کسانى اطلاق مىشود که زنده به دنيا آمدهاند، از اينرو ميزان مرگ و مير به مرگهاى پسزادى مربوط مىشود.
|
|
اگر مرگ و مير براى گروههاى خاصى از جمعيت مطالعه شود، نرخهاى حاصل را 'نرخهاى ويژهٔ مرگ و مير' مىنامند. از ميان نرخهاى ويژه، نرخهاى مرگ و مير برحسب سن، گروه سنى و جنس کاربرد بيشترى دارند؛ و در هر مورد از طريق تقسيم تعداد مرگهاى يک گروه خاص به کل جمعيت همان گروه در ميانهٔ سال بهدست مىآيد.
|
|
نرخهاى مرگ نوزادان و کودکان از دقيقترين شاخصها و ابزار شناخت و سنجش سطح بهداشتى و اجتماعى ـ اقتصادى يک جامعه است. مقدار نوسان آن در زمان و مکان به شرايط مختلف جامعه بستگى دارد و ممکن است تا ۲۰ برابر نيز برسد: حداقل ميزان مشاهده شدهٔ آن حدود ۱۵ در هزار و حداکثر قريب ۳۰۰ در هزار است.
|
|
نرخهاى مرگ نيز در جوامع مختلف متفاوت است: از ۳۰ در هزار در سيرالئون تا ۴ در هزار در ايران. مطابق اطلاعات دههٔ ۴۰، نرخ مرگ ايران در حدود ۱۲ در هزار بود. براساس مطالعات طرح ارج، در سال ۱۳۵۴ اين نرخ به ۱۱ در هزار رسيده و طبق دادههاى وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي، در سال ۱۳۷۲ به ۴ در هزار کاهش پيدا کرده است (جوان، ۱۳۶۵؛ ۲۲۲ و عليزاده، ۱۳۶۴؛ ۸ و چاووش، ۱۳۷۳؛ ۸).
|
|
نرخ مرگ نوزادان ايران در سالهاى اوايل انقلاب حدود ۱۲۰ در هزار بوده که پس از فعاليتهاى وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي، در دههٔ ۷۰ اين نرخ به حدود ۵۰ در هزار کاهش پيدا کرده است.
|
|
|
از شاخصهاى جمعيتى مربوط به مرگ و مير مىتوان اميد زندگي، احتمال بقا و عمر متوسط را نام برد. منظور از 'اميد زندگي' (life expectancy) يا اميد زندگى در لحظهٔ تولد، متوسط سالهائى است که شخص در هنگام تولد انتظار دارد زندگى کند. اميد زندگى را در هر لحظه از لحظات حيات فرد 'احتمال بقا' (survival probability) يا 'توان زندگي' گويند. 'عمر متوسط' (life mean) تعداد متوسط سالهائى است که فرد در جامعه و زمان خاص زندگى مىکند.
|
|
اميد زندگى در لحظهٔ تولد با استفاده از فرمول eo = V1+V2+V3+.../۷ +0.5 محاسبه مىشود. در فرمول eo =)V1+V2+V3+.../۷ +0.5) ۷ تعداد کسانى است که در آغاز دورهٔ محاسبهٔ زنده بودهاند و V1 و V2 و... شمار کسانى است که به يک سالگي، دو سالگى و... رسيدهاند.
|
|
عمر متوسط از طريق تقسيم مجموع سنين مداوم متوفيات يک سال بر تعداد آنها بهدست مىآيد:
|
|
|
|
در اين فرمول a1 و a2 و... سنين مداوم فوت شدگان و D تعداد مردگان کل يک سال را نشان مىدهد.
|
|
احتمال بقا در سن خاص نيز براساس فرمول Px = Sx+1/Sx محاسبه مىشود:
|
|
Px احتمال بقا در سن خاص و Sx + 1 بازماندگان در سن خاص و Sx تعداد جمعيت در سن پيشين را نشان مىدهند.
|