میزان مرگومیر استانداردشده برحسب مقدار سیگارکشیدن در صدهزار مرد
انتخاب افراد مورد مطالعه
بهطور معمول افراد مورد مطالعه همگروهى به يکى از دو روش؛ يا جمعيت کلى و يا گروههايى از جمعيت کلى که بتوان آنها را بهآسانى بررسى نمود، انتخاب مىشوند. (يعنى کسانى که به درجات مختلف در معرضِ مواجهه يا عامل سببى مشکوک بودهاند).
- انتخاب از کل جمعيت:
هرگاه مواجهه يا علت مرگ در جمعيت شايع باشد مىتوان همگروه را از کل جمعيت - که در يک منطقه کاملاً معين جغرافيايي، سياسى يا اجرايى مقيم باشند، برگزيد. (مانند مطالعه شهر فرامينگهام درباره قلب). اگر جمعيت بسيار زياد باشد، نمونهاى گويا از جمعيت گرفته مىشود، بهنحوى که بتوان نتايج را به جمعيتى که نمونه از آن گرفته شده است تعميم داد. بخش مواجههيافته و بدون مواجهه جمعيتِ مورد بررسى بايد نماينده گوياى بخشهاى مربوطه در کل جمعيت باشد.
- انتخاب گروهها:
گروهها ممکن است گروه ويژه يا گروه مواجهه يافتهاى باشند که بتوان بهراحتى آنها را مطالعه نمود:
۱. گروههاى انتخابى مانند: گروههاى تخصصى (پزشکان، پرستاران، وکلاى دادگستري، آموزگاران و کارمندان کشوري)، افراد بيمهشده، زنان باردار، کارمندان دولت، داوطلبان و... اين گروهها بهطور معمول جمعيتهايى يکسان را تشکيل مىدهند. مطالعه آيندهنگر Doll درباره سيگار کشيدن و سرطان ريه در پزشکان انگليسى ثبت نام کرده در نظام پزشکى انگلستان در سال ۱۹۵۱ انجام شد. مطالعه آقاى Doll درباره سيگارکشيدن و ميرايى بر ۲۹۳،۶۵۸ تن از بازنشستگان ارتشى (يعنى کارکنان سابق خدمات دفاعي) در ايالات متحده، در اجراى سياستهاى مربوط به بيمه عمر بود که نمونه ديگرى از مطالعات مبتنى بر گروه است. اين گروهها نهتنها يکسان هستند بلکه مزيت آسانبودن دسترسى و پيگيرى در يک دوره معين را هم دارند.
۲. گروههاى مواجهه؛ اگر مواجهه با عامل مشکوک نادر باشد روش اقتصادىتر انتخاب يک همگروه از افرادى است که مواجهه معلوم با آن عامل را دارند و بهعبارت ديگر همگروه از آن نظر انتخاب مىشود که مواجهه با يک عامل فيزيک، شيميايى يا عامل بيماريزاى زنده در کار است. يک منبع در دسترس و آسان از اين نظر کارگران صنايعى است که در مشاغل پرمخاطره کار مىکنند (مانند راديولوژيستها که در معرض پرتوى مجهول هستند). انتخاب همگروه ازنظر مواجهه خاص، طبقهبندى افراد همگروه را برحسب درجه مواجهه يا مدت مواجهه با عامل خطر، ازنظر تجزيه و تحليل بعدى مطالعه آسان مىسازد.
بدست آوردن دادهها در موارد مواجهه
اينگونه اطلاعات را بصورت مستقيم از افراد همگروه، با مصاحبه فردى يا پرسشنامه پستى مىتوان بدست آورد و چون در مطالعات همگروهى تعداد زيادى از افراد جمعيت مشارکت دارند، ارسال پرسشنامه پستى روش ساده و اقتصادى براى بدست آوردن اطلاعات است. مثلاً دال و هيل براى گردآورى سوابق سيگارکشيدن پزشکان انگليسى روش ارسال پرسشنامه را بکار گرفتهاند، راه ديگر بدست آوردن اطلاعات بازبينى پروندهها است: بعضى انواع اطلاعات (مانند مقدار مصرف رزرورسين، روش جراحى يا جزئيات درمانهاى پزشکي) را تنها از طريق پروندههاى پزشکى مىتوان بدست آورد. راه سوم بدست آوردن اطلاعات معاينه پزشکى يا آزمونهاى ويژه است. بعضى انواع اطلاعات (مانند فشارخون، کلسترول سرم و ECG) را فقط از اين روش مىتوان بدست آورد. و بالاخره راه چهارم (Survery)هاى زيست محيطى است، که بهترين منبع بدست آوردن اطلاعات درباره سطح مواجهه با عوامل مشکوک موجود در محيط زندگى يا کار همگروه است. درواقع ممکن است لازم شود که اطلاعات از بيش از يک منبع يا همه منابع مذکور فراهم آيد.
اطلاعات مربوط به مواجهه (يا هر علم ديگر مرتبط، بروز بيمارى مورد بررسي) را بايد بهنحوى گردآورى کرد که طبقهبندى افراد همگروه را مقدور سازد:
- برحسب داشتن يا نداشتن مواجهه با عامل مشکوک.
- برحسب سطح مواجهه يا درجه مواجهه، لااقل بصورت طبقات وسيع درمورد گروههاى ويژه در معرض خطر.
علاوه بر نکات بالا، اطلاعات پايه پيرامون متغيرهاى جمعيتى که مىتوانند فراوانى بيمارى مورد بررسى را تأثير بگذارند هم بايد گردآورى شوند. اينگونه اطلاعات براى تجزيه و تحليل بعدى لازم خواهند شد.
انتخاب گروه مقايسهاى
براى گردآورى گروههاى مقايسهاى راههاى متعددى وجود دارد:
- مقايسه داخلى:
در بعضى مطالعات همگروهى احتياجى نيست که گروه مقايسهاى خارجى انتخاب شود و گروه مقايسه در درون همگروه است يعنى تنها يک همگروه در مطالعه وارد مىشود و افراد آن را مىتوان برپايه اطلاعات بدست آمده به چند گروه مقايسهاى برحسب سطح يا مدت مواجهه (مثلاً سيگارکشيدن، فشارخون، کلسترول سرم) - پيش از بروز بيمارى مورد بررسي، طبقهبندى کرد. از گروههايى که به اين نحو تعيين شوند مىتوان بهعنوان گروههاى شاهد داخلي استفاده نمود. جدول زیر اين نکته را نمايش مىدهد.
- مقايسه خارجى:
هرگاه اطلاعات مربوط به مواجهه در دسترس نباشد لازم است يک گروه شاهد خارجى انتخاب شود تا برخورد گروه مواجهه ارزشيابى شود. (مثلاً سيگارکشيدن يا نکشيدن، يا يک همگروه راديولوژيست با همگروه متخصص چشمپزشکى و...) همگروههاى بررسى و شاهد بايد ازنظر متغيرهاى جمعيتى و متغيرهاى احتمالاً مهم ديگر مشابه باشند.
- مقايسه با ميزانهاى کلى جمعيت:
اگر هيچيک از دو گروه مقايسهاى نامبرده در دسترس نباشد، ميزان ميرايى گروه مواجههيافته با ميرايى کل جمعيت در همان منطقه جغرافيايى مربوط به جمعيت مواجههيافته مقايسه مىشود و مانند مقايسه ميرايى سرطان ريه در معدنکاران اورانيوم با مقايسه ميرايى سرطان ريه در کل جمعيت منطقهاى که معادن در آن قرار دارند و مقايسه فراوانى سرطان در کارگران پنبهٔ نسوز با ميزان مربوط در کل جمعيت همان منطقه جغرافيايي.
ميزانهاى مربوط به بروز بيمارى در زيرگروههاى همگروه شاهد - ازنظر سن و جنس و متغيرهاى مهم ديگر - ممکن است براى زيرگروههاى مشابه در همگروه مورد بررسى (يعنى همگروه مواجهه) بکار گرفته شود تا مقادير منتظره درصورت نبود مواجهه تعيين شود. نسبت ارقام مشاهده شده و منتظره، مقدارِ اثرِ عاملِ مورد بررسى را بدست مىدهد.
عوامل محدودکننده درمورد استفاده از ميزانهاى مربوط به کل جمعيت براى مقايسه عبارتند از:
- در دسترس نبودن ميزانهاى جمعيت ازنظر پيامد لازم.
- مشکلات مربوط به انتخاب گروههاى مورد بررسى و شاهد بهطورى که نمايندهٔ گوياى بخشهاى مواجهيافته و مواجههنيافته کل جمعيت باشد.
ميزان مرگومير استانداردشده برحسب مقدار سيگارکشيدن در صدهزار مرد