روز به روز بر مصرف تفريحى داروهاى خيابانى Street Drugs افزوده مىشود. اين مواد مىتوانند از داروهاى نسبتاً خفيف مثل مارىجوانا (حشيش) تا داروهاى اعتيادآور قوى نظير ضدّدردهاى مخدر (مشتق از هروئين و مُرفين) و محرکهاى پسيکوموتور (مثل کوکائين) متغير باشند.
مارىجوانا (حشيش) داروئى است که از گياه شاهدانه (Hemp) بهدست مىآيد. معمولاً بهوسيلهٔ استنشاق از طريق سيگار (Joint) مصرف مىشود، ولى از طريق خوراکى نيز قابل استفاده است. ماهيت دقيق اثر مارىجوانا بهطور کامل شناخته نشده است، ولى اثرات حاصله اساساً بهصورت سرخوشى و شعف، همراه با عدم احاطه بر زمان و مکان مىباشند. نظرات متناقضى در رابطه با خطرات توأم با مصرف طولانى مدت حشيش وجود دارد. شواهدى موجود است که حافظهٔ کوتاه مدت مختل مىگردد و احتمال آسيب دائم مغزى وجود دارد. مارىجوانا آثار سوئى بر روى عملکرد پسيکوموتر به جا مىگذارد و اين اثرات ممکن است تا ۲۴ ساعت پس از مصرف باقى بمانند. اگرچه بعيد بهنظر مىرسد که مارىجوانا به خاطر افزايش کارآئى در ورزش استفاده شود، ولى اين نگرانى وجود دارد که مصرف مارىجوانا به جزئى لاينفک از زندگى يک مرد يا زن ورزشکار تبديل شود. در برخى ورزشها نظير اتومبيلراني، موتورسوارى و ... بهمنظور حفظ وجههٔ ورزش و سلامت بازيکنان، تدابيرى براى مبارزه با مصرف اين ماده بهکار رفته است. با اين وجود برخى از ورزشکاران براى کاهش ترس و آرام کردن اعصاب خود از مارىجوانا استفاده مىکنند.
ضدّدردهاى مخدر در صورت مصرف خوراکي، تزريقى يا استنشاقى سريعاً جذب مىشوند. اثرات اين داروهاى قوى اساساً بر روى سيستم عصبى مرکزى است. آنها مراکز خاصى از مغز را تضعيف مىکنند و اين امر باعث ترس، اضطراب و کاهش قدرت تمرکز مىشود. اين داروها در بسيارى از موارد براى تسکين درد بهکار مىروند، البته در پاسخ به اين داروها درد طولانىمدت بيشتر از درد حاد کاهش مىيابد. بعضى مراکز مغزى مثل مراکز مربوط به استفراغ، ترشح بزاق، تعريق و ترشحات برونش در ابتداى مصرف تحريک مىشوند، البته با تداوم مصرف، اين مراکز در نهايت سرکوب مىگردند. مراکز تنفس و سرفه هم مهار مىشوند و تنفس بهصورت کُند، عميق و پريوديک انجام مىشود. مرگ متعاقب مصرف بيش از حد داروهاى ضدّدرد مخدر معمولاً بهدليل سرکوب سيستم تنفسى رخ مىدهد. عوارض جانبى اختصاصى شامل تنگ شدن مردمکها، خشکى دهان، احساس سنگينى دست و پا، خارش پوستي، مهار اشتها و يبوست مىباشند. ورزشکاران در معرض خطر اعتياد به داروهائى هستند که در طول تمرين يا مسابقه براى مخفى نمودن علائم آسيبهاى ورزشى مصرف مىنمايند.
يافتههاى اخير در مورد گيرندههاى داروهاى مخدر در داخل مغز به شناخت نحوهٔ اثر مورفين، هروئين و ديگر داروهاى مخدر در تسکين درد کمک نمودهاند. بهنظر مىرسد آنها اثر مواد مخدر با منشأ داخلى (مثل آندروفين و آنکفالينها) را تقليد مىنمايند و بدين ترتيب درد را کنترل مىکنند.
ضدّدردهاى مخدر مىتوانند در فردى که مرتباً از آنها استفاده مىنمايند، ايجاد حالت تحمل (Tolerance) و وابستگى (Dependence) نمايد. تحمل نسبت به اين داروها بعد از يک دوره مصرف رخ مىدهد و در اين حالت براى ايجاد اثرات مشابه با گذشته، بايد ميزان مصرف دارو را افزايش داد. وابستگى به داروهاى مذکور منجر به بروز علائم فيزيکى محروميت (Withdrawal) مىشود. علائم معمولاً با تعريق، خميازه و ترشح از بينى و چشمها آغاز مىشود. سپس دورهاى از بىقرارى پديدار مىگردد که به بىخوابي، تهوع، استفراغ و اسهال مىانجامد. بهعلاوه گشاد شدن مردمک، گرفتگى عضلانى و دانهدانه شدن پوست مشاهده مىشود که معمولاً به مجموع اين علائم حالت خمارى مىگويند. رهائى از علائم فيزيکى محروميت داروهاى ضدّدرد مخدر با دريافت مجدد آنها بهدست مىآيد. به همين جهت معتادين به اين مواد براى ترک آنها دچار مشکل مىشوند.
احتمالاً کافئين پرمصرفترين داروى تفريحى است و در بسيارى از نوشيدنىهاى روزمره مثل چاي، قهوه، نوشابههاى کولا و ديگر نوشيدنىهاى بدون الکل وجود دارد. مصرف مقادير معمول کافئين با اثرات فارماکولوژيک محدودى همراه است. با اين وجود برخى از ورزشکاران با مصرف مکملهاى محتوى کافئين به شکل قرص، آمپول و يا شياف اقدام به دوپينگ مىکنند. اين امر باعث شده که ميزان کافئين بالاتر از ۱۲ ميکروگرم در ميلىليتر ادرار دوپينگ تلقى شود. در کل، تمام داروهاى تفريحى از نظر دوپينگ تحت کنترل IOC و يا برخى فدراسيونهاى ورزشى قرار دارند.