فرض کنيد که مرحلهٔ تمرين واقعى (بدني) را آغاز کردهايد و اکنون با تصميمات متعددى دربارهٔ سازماندهى تمرين مواجه هستيد. اين قسمت به چند نکتهٔ مهم در طرح محيط يادگيرى اشاره مىکند که عبارتند از:
|
|
|
بديهى است که مهمترين عامل يادگيرى تمرين است. زمان، تلاش، و تمرين صرف شده براى آمادهسازى قهرمانانى که سطوح عالى مهارت را از خود نشان مىدهند، بسيار زياد است؛ براى مثال: کتکه (Kottke)، هلپرن (Halpern)، استون (Easton)، اُزِل (Ozel) و بوريل (Burrill) (در ۱۹۷۸) تخمين زدند در طول ۱۵ سال، يک بازيکن مدافع پشت در فوتبال حرفهاى ۱/۴ ميليون بار پاس داده است و يک بسکتباليست ۱ ميليون بار شوت کرده است! بديهى است که براى تکميل مهارت، تمرين بسيار لازم است و ورزشکارى که واقعاً مىخواهد موفق شود بايد براى بيشينهسازى مقدار تمرين آماده باشد. هيچ راه آسانترى وجود ندارد.
|
|
فقط مقدار تمرين مورد نظر ما نيست، واضح است که کيفيت تمرين نيز اهميت دارد. يک فراگيرنده مىتواند ساعات بسيارى را صرف تلاش در يک تمرين غير کارآمد کند و سرانجام ناکام و ملول شود، بنابراين سازماندهى کارآمد تمرين از اهميت خاصى برخوردار است.
|
|
| يادگيرى در مقابل اجراء در طول تمرين
|
|
شايد اين امر بديهى باشد که فراگيرندگان، يادگيرى يک مهارت جديد را با عمل کردن به روشى متفاوت با آنچه قبلاً انجام مىدادهاند، نشان دهند. در مورد فرآيندهائى که به يادگيرى منجر شود لازم است فراگيرنده در الگوى حرکتى خود تغيير ايجاد کند، تغييرى که کارآئى حرکت را افزايش دهد. معلمان و مربيان هنگام هدايت کردن و دستورالعمل دادن به شاگردان در حين تمرين، مکرراً آنها را تشويق مىکنند که در هر تلاش، بهترين اجراء خود را عرضه کنند. اين پديده دو هدف مختلف را در تمرين بهوجود مىآورد: اجراء هرچه بهتر (هدف ۱) و يادگيري هرچه بيشتر (هدف ۲). نکات مهم در اين مبحث عبارتند از:
|
|
|
فراگيرندهاى که براى هرچه بهتر عمل کردن تلاش مىکند (هدف ۱) در هر تلاش، بيشتر از تعديل حرکات باز داشته مىشود و اين پديده از يادگيرى او مىکاهد (هدف ۲). رويکرد بيشينهسازى اجراء يا همان تکرار مؤثرترين الگوى حرکتى بهدليل نفى تجربه براى يادگيرى مؤثر نيست. وجود روشى که فرآيندهاى موجود در اين دو هدف را از هم جدا سازد، براى موثر کردن يادگيرى ضرورى بهنظر مىرسد.
|
|
| جلسات تمرين و جلسات آزمون
|
|
يکى از راههاى جداسازى اهداف متضاد تمرين منظور کردن دو فعاليت اساسى در طول تمرين است. يعنى جلسات تمرين و جلسات آزمون.
|
|
اهداف فراگيرنده براى جلسات تمرين و آزمون:
|
|
هدف تمرين
|
هدف خود آزمون
|
|
تغيير الگوى حرکت
|
پايدار کردن الگوى حرکت
|
|
جستجو براى الگوى حرکتى بهينه
|
استفاده از بهترين الگوى حرکتى قبلى
|
|
تأکيد بر اجراء انفرادى هر حرکت
|
تأکيد بر اجراى کلى مهارت
|
|
|
جلسات تمرين. ابتدا جلسات تمرين را جائى برگزار کنيد که به فراگيرندگان بهطور ساده آموزش دهيد از تکرار آنچه قبلاً انجام دادهاند پرهيز کنند. به آنها بگوئيد که شيوههاى کنترل حرکتى متفاوت را براى کشف الگوهاى حرکتى مؤثرتر امتحان کنند. مىتوانيد يادگيرى را با پيشنهاد راههاى ويژهاى براى تغيير حرکت، هدايت کنيد و به اين ترتيب به حدف الگوهاى نامناسب کمک کنيد. فراگيرنده بايد بداند که کيفيت اجراء در اين مرحله از تمرين اهميت ندارد و هدف فقط کشف راههاى جديد مؤثرتر براى انجام مهارت در دراز مدت است.
|
|
جلسات آزمون. بديهى است که سنجش پيشرفت يادگيري، نوعى آزمون است. چند دقيقه که از تمرين گذشت، معلم مىتواند اعلام کند که پنج حرکت بعدي، آزمون محسوب خواهند شد. در مرحلهٔ آزمون، فراگيرنده با استفاده از بهترين تخمين الگوى حرکت، براى بهترين اجراء ممکن تلاش مىکند. بعد از آزمون، فراگيرنده يک ايدهٔ کلى دربارهٔ پيشرفت خود پيدا مىکند و مىتواند براى جستجو مؤثرترين الگوى حرکت به حالت تمرين بر گردد. مىتوان چنين آزمونهائى را بهمنظور ارزشيابى و نمره دادن بهکار برد، ولى اگر آنها را بهمنظور اطلاع فراگيرندگان نيز بهکار بريم باز هم مفيد خواهد بود. در صورتىکه از فراگيرندگان بخواهيم امتيازات آزمون خود را يادداشت يا حتى نمودار پيشرفت خود را در طول چند روز يا چند هفته رسم کنند، کار بسيار مفيدى انجام دادهايم.
|