|
|
اين عنوان به مجموعهٔ بزرگى از گويشها که در سرزمين افغانستان گستردهاند و از يک سو با گويشهاى تاجيکى آسياى مرکزى و از سوى ديگر با گويشهاى فارسى خراسان و سيستان وابسته هستند و با آنها يک مجموعهٔ وسيع از گويشها، لهجهها، و گونههاى فرعى آنها را که همه عميقاً بههم وابسته هستند تشکيل مىدهند اطلاق مىگردد. تمايز گويشهاى تاجيکى آسياى مرکزى و لهجههاى اين گروه مبتنى بر ويژگىهاى ساختارى زبانشناختى اين گويشها نيست، بلکه متکى بهدلايل تاريخي، اجتماعى و فرهنگى است.
|
|
بخش مهمى از مردم افغانستان به اين گويش تاجيکى (يا تجيکى فارسي) تکلم مىکنند.
|
|
|
زبان پشتو، زبان قوم افغان در افغانستان (بهويژه در استانهاى جنوبى و مرکزي) و در مناطق شمال غربى پاکستان، نزديک مرز افغانستان، رايج است. پشتوزبانان در بلوچستان و به شکل گروههاى محدودى در چيترال، در کشمير و در ايران (در مرز افغانستان) نيز هستند. در پشتو دو گروه عمده گويش وجود دارد:
|
|
- گويشهاى غربى و جنوب غربى (که مهمترين آنها گويش قندهار است)
|
|
- گويشهاى شرقى و شمال شرقى (که مهمترين آنها گويش پيشاور است)
|
|
گويشهاى غربى گاهى گويشهاى پشتو، و گويشهاى شرقى گويشهاى پختو ناميده مىشوند. با اين همه اين تقسيمبندى مقدار زيادى قراردادى است.
|
|
نخستين اسناد مطمئن اين زبان از قرن نهم هـ يا دهم هـ است، اما نخستين بار در سالهاى ۳۰ اين قرن بود که پشتو زبان رسمى افغانستان شد. تقريباً در همين زمان بود که نهضت استفاده از پشتو در آموزش، مطبوعات و در تمام حوزههاى زندگى سياسي، اجتماعى و فرهنگى کشور و نيز گسترش ادبيات به اين زبان آغاز شد. در حال حاضر در افغانستان مقدارى روزنامه و مجله، کتابهاى علمى و ادبى به پشتو متشر مىشود و در آموزش نيز پشتو بهکار مىرود. از مدتها پيش گويش قندهار مبناى زبان ادبى نوشتارى قرار گرفته است. افغانهاى پاکستان (پتانها يا پتهانها) صورت اندک متفاوتى از زبان نوشتارى ادبى را که مبتنى بر گويش درهٔ پيشاور است بهکار مىبرند. در ده پانزده سال اخير بهمنظور ايجاد يک زبان ادبى مشترک اين دو صورت زبان بهتدريج بههم نزديک شدهاند.
|
|
برعکس فارسى و تاجيکى که تکيهٔ کلمه معمولاً روى هجاى آخر آن قرار دارد، در پشتو جاى تکيه آزاد است و در نظام دستورى زبان نقش بسيارى مهمى دارد.
|
|
علاوه بر مقولهٔ دستورى شمار (عدد)، مقولهٔ جنس (مذکر و مؤنث) و صرف اسم در دو حالت (مستقيم و غير مستقيم) در پشتو باقى مانده است.
|
|
|
آسي، زبان ملى و ادبى ملت اس (Ossete)، در جمهورى خودمختار اُوِستيا [= آسستان] شمالى و در منطقهٔ خودمختار استياى جنوبى (جمهورى گرجستان) رايج است. زبان آسى بهدو لهجهٔ عمدهٔ شرقى يا ايرون (iron) و غربى يا ديگور(digor) تقسيم مىشود.
|
|
زبان ادبى مبتنى بر لهجهٔ ايرون است، اما ادبيات و مطبوعات نسبتاً محدودى نيز به لهجهٔ ديگور وجود دارد.
|
|
استفاده از خط براى نگارش زبان آسى مربوط به پايان قرن هجدهم است.
|
|
آسى دنبالهٔ گويشهاى سکائى غربى ادوار باستان و دنبالهٔ گويشهاى آلانهاى قرون وسطى است و بههمين جهت ويژگىهاى آوائى اساسىاى را که اين گويشهاى سکائى را از ساير زبانهاى ايرانى متمايز مىکند حفظ کرده و گسترش داده است.
|
|
|
به کردى عمدتاً در کردستان که منطقهٔ کوهستانى وسيعى شامل بخشى از ايران، ترکيه، عراق و سوريه است تکلم مىشود. بهجز کردستان، گروههاى نسبتاً کوچکى از کردان در خراسان (و بعضى مناطق ديگر ايران)، در مناطق مرکزى ترکيه و بعضى نقاط سوريه زندگى مىکنند. در اتحاد شوروى (سابق) گروههائى از کردان در ارمنستان، گرجستان و آذربايجان و نيز گروه کوچکى در جمهورى ترکمنستان ساکن هستند.
|
|
از قرون وسطى بهبعد (و بهطور کلى از قرنهاى پنجم و شش هـ / يازدهم و دوازدهم م) کردى داراى ادبيات مکتوب بوده است. با ورود چاپخانه به شرق (در پايان قرن نوزدهم) کردى صاحب نوشتههاى چاپى و مطبوعات شد. براى نگارش کردى در خارج از اتحاد شوروى در عراق و ايران از الفبائى مبتنى بر الفباى عربى و در ترکيه و سوريه از الفباى مبتنى بر الفباى لاتينى استفاده مىشود. کردهاى شوروى در حال حاضر (از ۱۹۴۵ بهبعد) از الفباى سيريلى استفاده مىکنند.
|
|
گويشها و لهجههاى متعدد کردى بهدو گروه عمده تقسيم مىشوند: گويشهاى شمال غربى (کرمانجي) و گويشهاى جنوب شرقي. گويشهاى کرمانجى عمدتاً در ميان کردهاى ترکيه، کردهاى شمال عراق، و در سوريه و ايران ( در غرب درياچهٔ اروميه و در خراسان) و در اتحاد شوروى رايج است. گويشهاى جنوب شرقى در کردستان ايران و شمال شرقى عراق بهکار مىروند.
|
|
در کردي، بهويژه در کرمانجي، دو نظام صرف اسم هست: يک نظام خاص اسمهاى مؤنث و يک نظام ديگر خاص اسمهاى مذکر.
|
|
|
قلمرو گويشهاى لرى و بختيارى جنوب مناطق کردزبانان است. سخنگويان اين گويشها لرها و بختيارىها هستند که در آنجا ساکن هستند و تعداد آنها کلاً سه ميليون نفر است (۱۹۷۶). اين گويشها خط ندارند و مطالعهٔ آنها عمدتاً توسط ايرانشناس مشهور روس و.آ.ژوکوفسکى و ايرانشناس آلمانى اسکار مان صورت گرفته است.
|
|
|
بلوچى عمدتاً در استان تاريخى بلوچستان رواج دارد که نام آن از نام ساکنان آن (بلوچ، بلوج) گرفته شده است. در حال حاضر بخشى از اين استان به ايران و بخشى ديگر به پاکستان تعلق دارد. غير از بلوچستان بلوچى در مناطق جنوبى افغانستان، در بخش جنوب غربى پنجاب و در ساحل راست سند و در داخل مرزهاى ايران در کرمان، لارستان، سيستان و خراسان نيز گوينده دارد. گروههاى کوچکى از بلوچها در پايان قرن گذشته از خراسان به سرزمين جمهورى ترکمنستان کنونى کوچ کردهاند و هنوز نيز در بخشهائى از منطقهٔ مرو ساکن هستند.
|
|
بلوچى بهدو شاخهٔ اصلى تقسيم مىشود: شاخهٔ شرقى (يا شمالى و شمال شرقي) و شاخهٔ غربى (يا جنوبى و جنوب غربى يا کراني). گويشهاى بلوچى شرقى در شرق و شمال شرقى منطقهٔ باريکى که در تصرف قبايل براهوائى است (در طول خط کلات - بلا) و گويشهاى غربى در غرب و شمال غربى اين منطقه (بخش جنوب غربى بلوچستان پاکستان، بلوچستان ايران، خراسان، سيستان، بخش جنوبى افغانستان) رواج دارد. گويش بلوچهاى ترکمنستان نيز به اين گروه تعلق دارد.
|
|
|
تاتى(در ۱۹۷۶ در اتحاد شوروى ۱۳۰۰۰ نفر ساکن بودند که تاتى را زبان مادرى خود مىدانستند.) در جمهورى آذربايجان (در مناطق شمال شرقى و در شبه جزيرهٔ آبشوران) و در مناطقى از جمهورى خودمختار داغستان رايج است. معمولاً گويشهاى تاتى را بهدو شاخهٔ عمده تقسيم مىکنند: تاتى آذربايجان و 'تاتى يهودي' (بهويژه در جمهورى خودمختار داغستان). اين تقسيمبندى منعکسکنندهٔ تفاوت تاريخى ميان لهجههاى تاتهاى مسلمان و تاتهاى يهودى است.
|
|
تاتى در نظام آوائى و دستورى خود به فارسى و تاجيکى نزديک است، اما در واژگان و تا حدى نيز در نظام آوائى و نحوى تحت تأثير ترکى آذرى قرار دارد.
|
|
|
تالشى نيز در جمهورى آذربايجان، در دشت لنکران و مناطق کوهستانى غرب آن، رواج دارد. خارج از مرزهاى اتحاد شوروي، تالشى در مناطقى در شمال غربى ايران، در ساحل درياى خزر و در مرز ايران و شوروى نيز رايج است. تالشىها علاوه بر زبان مادرى خود، ترکى آذرى را که هماکنون زبان کتابت و آموزش آنان است مىدانند.
|
|
دستگاه فعل تالشى داراى تعدادى صورتهاى ساده و ترکيبى است. ويژگى تالشى وجود انواع مختلف صرف فعل زمانهاى ماضى در ارتباط با متعدى و لازم بودن فعل است.
|
|
نشان دادن فاعل عمل در زمان گذشته با حالت غير مستقيم (غير فاعلي)، تالشى را به کردى و پشتو نزديک مىکند، تالشى دنبالهٔ يکى از گويشهاى ايرانى شمال غربى است که در ادوار گذشته در آذربايجان رواج داشته است. دوبيتىهائى که در منطقهٔ اردبيل بهدست آمدهاند و به قرن دهم هـ / شانزدهم م تعلق دارند به يکى از اين گويشهاى سروده شدهاند.
|