|
|
عواطف کودکان پس از سه سالگى تنوع زيادى پيدا کرده است. محبٌت، نفرت، خشم، ترس، همدلي، از عواطف و هيجانهاى معمول کودکان خردسال است. بويژه کودکان عواطف ترس و خشم را در مقابل ناکامىها و محروميتها به سادگى ابراز مىکنند. ميل به تقليد نيز بعنوان يک زمينه هيجانى و انگيزشى در اين دوره رشد مىيابد.
|
|
عوامل تحريک عواطف منفى کودکان در اين مرحله عبارتند از ناکامىها، خستگى احساس دخالت ديگران در کارهاى کودک توسط او. مهمترين عواطف اين دوره عبارتنداز: ترس، خشم، حسادت
|
|
|
رشد اجتماعى کودک خردسال مستقل از رشد عواطف او قابلتوجه و حائز اهميٌت است. دردوره طفوليت روابط اجتماعى کودک غنى نيست. درسال دوم زندگي، کودک مىتواند بتدريج روابط متقابل با ديگران برقرار سازد. ليکن توجه به خود و عدم تفکيک خويشتن از محيط هنوز به او اجازه گسترش روابط اجتماعى را نمىدهد.
|
|
از سال سوم به بعد کودک روابط خود را با همسن و سالان گسترش مىدهد. او مايل به مشارکت دربازىها و فعاليٌتها است و مىتواند با دوستان خود دادو ستد روانى و عاطفى داشته باشد. کودکان خردسال به طور معمول يک يا دو دوست دربين بچههاى آشنا و همسايه دارند. ليکن روابط با آنان با تنشهاى عاطفى و رفتارى فراوانى مواجه است، چون نمىتوانند از رفتارخود و خواستههاى ديگران ارزيابى درست داشته باشند و عکسالعمل مناسب نشان دهند. خودمدارى ذهنى و رفتارى نيز يک مانع در راه گسترش روابط اجتماعى با همسالان است. اين وضع باعث مىشود در طول اين مرحله کودک به بزرگترها وابسته بماند و حتى گاه روابط با بزرگترها يا والدين را که به او امنيتخاطر و آرامش مىبخشد بر روابط پاياپاى با همسالان ترجيح دهد.
|
|
صحبت ازاخلاق نيز در اين مرحله از رشد کودک هنوز زود است. رشد اخلاقى کودکان مستلزم رسيدن آنان به درجهاى از رشد شناختى است که امکان بررسى منطقى روابط بين مسائل را بدهد که کودکان خردسال هنوز فاقد آن هستند. ليکن کودک مىتواند بعضى صفات و رفتارهاى منطبق بر موازين اخلاقى را بطور عادت بياموزد و در عمل به کاربرد.
|
|
| توصيههايى براى رفتار با کودکان در دوره خردسالى
|
|
با توجه به خصوصيات جسمى و روانى ذکر شده، رعايت بعضى نکات در تربيت و هدايت رفتارى خردسال ضرورى است.
|
|
۱. باتوجه به رشد مهارتهاى حرکتى و علاقه زياد کودک به فعاليت و بازى بايد مراقب تغذيه و استراحت او باشيم. کودکان را نبايد از فعاليت و بازى منع کرد ليکن اولاً بايد آنان را از خطرات احتمالى محافظت کنيم و ثانياً براى آنان فرصتەاى مناسب خواب و استراحت فراهم سازيم.
|
|
۲. آموزش نظافت و انضباط در کارها را مىتوان در اين دوره بطور برنامهريزى شده انجام داد. کودک براى حفظ بهداشت بدن خود آمادگى عادت به رفتارهاى لازم مثل شستن دست و صورت هنگام غذا، مسواک کردن در هنگام خواب يا مراقبت در تميزى لباسها را تا حدودى دارد. بايد با مدارا و حوصله اين رفتارها را به او آموزش بدهيم . در اين ميان حفظ سلامت دندانها با توجه به کامل شدن آنها و دندانهاى شيرى که در ۶ سالگى مىافتند حائز اهميت است.
|
|
۳. در تقويت قواى شناختى و تکلٌم کودکان بايد از تحميل دستورات منطقى پرهيز کنيم. کودکان خردسال نمىتوانند ضوابط منطقى افکار بزرگسالان را درک کنند و لذا والدين ضمن فرصت دادن به آنان براى ابراز افکار و انديشهها بايد تاحدود زيادى با آنان همراهى کنند.
|
|
۴. رشد قوهٔ تخيٌل کودک در اين مرحله از وظايف مهم والدين و مربيان است. اينکار را از چند طريق مىتوانيم انجام دهيم.
|