|
|
در عفونت ماکروفاز میکروگلیا با HIV، نوروتوکسینهائی تولید میشوند که سبب آسیب نورونی میگردند. مشخصههای اصلیشان شامل شناخت آسیبدیده کندی حرکتی، ناهماهنگی و اختلالات خلفی هستند.
|
|
| اختلالات شناختی مرتبط با HIV-1
|
|
|
| طبق تعریف گرانت و اتکینسون ـ Grant and Atkinson
|
|
- اختلالات عصبی - شناختی مرتبط با HIV-1:
|
۱. دمانس مرتبط با HIV-1:
|
- آسیب اکتسابی بارز در عملکرد شناختی، که حداقل دو زمینه از توانائی فرد را دربر میگیرد (مانند حافظه و توجه): بهطور معمول آسیب در زمینههای متعدد بهویژه در یادگیری اطلاعات جدید کندی در پردازش اطلاعات، و نقص در توجه و تمرکز؛ میباشد. آسیب شناختی با گرفتن شرح حال، معاینه وضعیت روانی و آزمون قابل تشخیص است.
|
|
- آسیب شناختی موجب تداخل بارز در عملکرد روزانه (کار، زندگی خصوصی و فعالیتهای اجتماعی) میگردد.
|
|
- آسیبشناختی بارز حداقل به مدت یک ماه وجود داشته است.
|
|
- الگوی آسیبشناختی معیارهای دلیریوم را تکمیل نمیکند (مثلاً، تیرگی هشیاری مشخصه بارزی نمیباشد) یا اگر دلیریوم وجود دارد، لازم است که معیارهای دمانس در معاینه قبل از بروز دلیریوم مشخص شده باشد.
|
|
- دلیلی برای عامل دیگری که موجب دمانس شده باشد وجود ندارد (مانند سایر عفونت CNS، نئوپلاسم CNS، بیماریهای مغزی - عروقی، یا سوءمصرف شدید مواد که با اختلال CNS همخوانی دارد).
|
|
۲. اختلال خفیف عصب - زیستشناختی مرتبط با MND) HIV-1):
|
- آسیب اکتسابی در عملکرد شناختی، حداقل دو حوزه توانائی، با استناد به حداقل ۵/۱ انحراف استاندارد زیر سطح میانگین عملکرد برای هنجارهای متناسب با سن و فرهنگ در آزمونهای عصب روانشناختی، را دربرمیگیرد سنجش عصب روانشناختی حداقل توانائیهای زیر را ارزیابی میکند:
|
|
کلامی / زبان، توجه / سرعت پردازش؛ انتزاع / کارکرد اجرائی، حافظه (یادگیری، یادآوری)؛ عملکرد پیچیده ادراکی، حرکتی، مهارتهای حرکتی.
|
|
- آسیبشناختی حداقل موجب اشکال خفیف در عملکرد روزانه (حداقل در یکی از موارد زیر) میگردد:
|
|
الف ـ گزارش عود بیمار از کاهش حدت حسی روانی نارضایتی از کار یا عملکرد اجتماعی.
|
|
ب ـ دیگر افراد مطلع مشاهده کنند که فرد حداقل کاهش خفیف، در حدت حسی روانی یا پیامدهای نارضایتی از کار، یا عملکرد اجتماعی را داشته است.
|
|
- آسیبشناختی حداقل به مدت یک ماه وجود داشته است.
|
|
- اختلال معیارهای دمانس یا دلیریوم را تکمیل نمیکند.
|
|
- عامل دیگری که موجب MND شده باشد وجود ندارد (۱).
|
|
(۱) . اگر افرادی که امکان MND درباره او هست ملاکهای اپیزود افسردگی ماژور یا وابستگی به مواد را نیز داشته باشد، تشخیص MND تا معاینه بعدی در زمانیکه افسردگی ماژور رفع شده باشد یا حداقل یک ماه از پیامدهای پایان وابستگی به مصرف مواد گذشته باشد، به تأخیر میافتد.
|
|
| طبق پیشنهاد گروه کار نورولوژی آکادمی آمریکا (AAN)
|
|
- کمپلکس شناختی / حرکتی مرتبط با HIV-1:
|
۱. کمپلکس دمانس احتمالی (۲) مرتبط با HIV-1:
|
- ناهنجاری اکتسابی (به مدت حداقل یک ماه) در حداقل دو مورد از توانائیهای شناختی:
توجه و تمرکز؛ سرعت پردازش اطلاعات انتزاع / استدلال؛ مهارتهای دیداری فضائی؛ حافظه / یادگیری؛ کلام / زبان؛ نقص در عملکرد شناختی موجب اختلال در کار یا فعالیتهای روزمره میگردد.
|
|
- وجود حداقل یکی از موارد زیر:
|
|
۱. ناهنجاری اکتسابی در عملکرد حرکتی
|
۲. کاهش در انگیزش یا کنترل هیجان یا تغییر در رفتار اجتماعی
|
|
- غیاب تیرگی هوشیاری در طی دورهای بهقدر کفایت طولانی برای ایجاد ناهنجاری اکتسابی
|
|
- غیاب علل دیگر برای علایم یا نشانههای شناختی، حرکتی و رفتاری بالا (مانند؛ عفونتهای جدی فرصتطلب CNS یا بدخیمی، اختلالات روانی، سوءمصرف مواد)
|
|
(۲) . واژه احتمالی (Probable) وقتی بهکار برده میشود که معیارها تکمیل میشوند؛ علت احتمالی دیگری وجود ندارد، و دادهها کامل میباشند. واژه ممکن (possible) زمانی بهکار برده میشود که دلیل بالقوه دیگری که نقش آن در ایجاد اختلال واضح نیست وجود داشته باشد، یا وقتیکه تشخیص دوگانه امکانپذیر باشد، یا اگر ارزیابی کامل نباشد.
|
|
۲. اختلال جزئی شناختی - حرکتی احتمالی (۳) مرتبط با HIV-۱:
|
- نابههنجاریهای اکتسابی شناختی/حرکتی / رفتاری (باید خصوصیات موارد الف و ب را داشته باشند):
|
|
الف ـ حداقل ۲ مورد از نشانههای زیر که حداقل ۱ ماه طول کشیده باشد و با شرح حال قابل اعتماد به اثبات رسیده باشد:
|
|
۱. توجه یا تمرکز آسیبدیده
|
۲. کندی روانی
|
۳. حافظه آسیبدیده
|
۴. کندی حرکات
|
۵. ناهماهنگی
|
|
ب ـ نابههنجاری اکتسابی شناختی - حرکتی که با معاینات بالینی عصبشناختی یا با آزمون عصب - روانشناختی به اثبات رسیده باشد.
|
|
- نابههنجاری رفتاری / حرکتی / شناختی که موجب اختلال خفیف در کار یا فعالیتهای روزانه میشود (قابل اثبات بهصورت عینی).
|
|
- غیاب علت دیگر برای نابههنجاری شناختی - حرکتی، رفتاری ذکر شده (مانند عفونت فرصتطلب CNS یا بدخیمی، اختلالات روانی، و سوءمصرف مواد).
|
|
| اختلالات عصبی - شناختی فاقد علامت
|
|
اختلالات تحت بالینی عصب - روانشناختی که تأثیری بر عملکرد ندارند.
|
|
| اختلال عصبی - شناختی خفیف
|
|
اختلالات عصبی - شناختی خفیف و بدون علامتی که در ۵۰% از بیماران مبتلا به AIDS رخ میدهند، شیوع یا پیشروی بیماری افزایش مییابد. بهنظر میآید این اختلالات ثابت هستند یا اینکه به کندی پیشرفت میکنند. مشخصههای تیپیک آن شامل اشکال در تمرکز، کندی روانی، خستگیپذیری روانی، فراموشکاری، کندی حرکتی، اشکالاتی در حل مسئله و استدلال انتزاعی میباشند. یافتههای عصب - روانشناختی نقایص سابکورتیکال (تحت قشری) را به اثبات رسانده است. میزان کاهش CD+4 ممکن است با شدت آسیبشناختی مرتبط باشد، بار ویروسی CSF ممکن است با این شدت همبستگی داشته باشد. الکتروآنسفالوگرافی (EEG) و مطالعات تصویربرداری مغز معمولاً طبیعی میباشند.
|
|
|
نابههنجاریهای عمیقتر شامل فراموشکاری شدید، تمرکز ضعیف، کندی روانی بارز، یا مشکلاتی در نام بردن یا یافتن کلمه میباشد. نقصهای اساسی در آزمونهای عصب، روانشناختی دیده میشود، حتی اگر معاینه مختصر وضعیت روانی (mini-mental state examination) طبیعی باشد. دمانس میتواند تا بیاحساسی شدید، کنفوزیون، و ناتوانی کلی پیشرفت کند. یافتههای نورولوژیک شامل علایم برداشته شدن مهار لوب پیشانی، هیپرفلکسی، ناهماهنگی، و ضعف حرکتی میباشند. در توموگرافی (برشنگاری) کامپیوتری (CT) ممکن است آتروفی مغز و ضایعات ماده سفید و در تصویربرداری با تشدید مغناطبسی (MRI) و نواحی نابههنجار دارای سیگنال بالا دیده شود. برشنگاری یا گسیل پوریترون و برشنگاری کامپیوتری با گسیل فوتون منفرد (SPECT) نابههنجاریهای متابولیک را نشان میدهند. الکتروآنسفالوگرافی کندی را نشان میدهد. معاینات CSF سطح بالای ß۲، میکروگلوبولین و نئوپترین و کینولینیک اسید (quinolinic acid) را نشان میدهد.
|
|
میزان بار ویروسی CSF با شدت دمانس مرتبط میباشد. معاینات نوروپاتولوژیک نشانگر سلولهای غولآسای چندهستهای، ندولهای میکروگلیال، ارتشاح دور عروقی و دمیلینیزاسیون میباشد. پیشرفت دمانس علامتی از پیشآگهی ضعیف است و ۷۵-۵۰% بیماران ظرف ۶ ماه میمیرند. بروز دمانس به میزان قابل توجهی با استفاده از ضد رتروویروس درمانی کاهش یافته است.
|