نحوه تغيير هزينه توليدى يک مؤسسه توليدى در حالىکه مؤسسه مزبور ميزان محصول خود را در هر واحد زمان تغيير مىدهد با در نظر گرفتن مدت زمانهاى مختلف متفاوت است. در تجزيه و تحليل هزينهها وجه تمايزى مابين دو مدت زمان مختلف، يکى بهنام 'کوتاهمدت' (The Short Run)، و ديگرى بهنام 'بلندمدت' (The Long Run)، وجود دارد.
هزینههای بلندمدت
در تعریف اصطلاح 'بلندمدت' برعکس اصطلاح 'کوتاهمدت' مشکل چندانی وجود ندارد. 'بلندمدت' مدت زمانی است که در طول آن مؤسسه تولیدی میتواند مقادیر کلیه منابع تولیدی مورد استفاده خود را (چه ثابت و چه متغیر) در هر واحد زمان تغییر دهد. بنابراین ، در بلندمدت کلیه منابع تولیدی قابل تغییر هستند و دیگر موردی ندارد که منابع را به دو گروه ثابت و متغیر تقسیمبندی نمائیم. مؤسسه تولیدی میتواند در بلندمدت تشکیلات تولیدی خود را از یک واحد بسیار کوچک به یک واحد بسیار بزرگ و یا بالعکس تبدیل نماید. بهعلاوه ، در بلندمدت وسعت تشکیلات تولیدی را میتوان بینهایت بار تغییر داد.
هزينههاى کوتاهمدت
منظور از 'کوتاهمدت' مدت زمانى است بهقدرى کوتاه که مؤسسه توليدى در طول آن قادر نيست مقادير برخى از منابع توليدى مورد استفاده خود را تغيير دهد (۱). البته ما مىتوانيم اين مدت زمان را بهقدرى کوتاه تصور کنيم که مؤسسه توليدى در طول آن اصولاً قادر به تغيير مقدار هيچيک از منابع توليدى مورد استفاده خود نباشد. ولى در حالىکه مدت زمان موردنظر را طولانىتر مىکنيم، کمکم اين امکان پيش مىآيد که مؤسسه توليدى بتواند لااقل مقدار يکى از منابع توليدى خود را تغيير دهد. بهتدريج وقتى مدتزمان را طولانىتر نمائيم مقادير تعداد بيشترى از منابع توليدى را مىتوان تغيير داد تا اينکه مرحلهاى مىرسد که در آن کليه منابع توليدى مورد استفاده مؤسسه توليدى جزء منابع متغير در مىآيند. هر مدت زمانى را ما بين مدتزمانى که در آن امکان تغيير مقدار هيچيک از منابع توليدى وجود ندارد و آن مدت زمانى که در آن مقدار کليه منابع توليدى بهجزء يکى از آنها قابل تغيير است مىتوان قاعدتاً به نام 'کوتاهمدت' ناميد. ولى بهمنظور تسهيل در تفسير فوق مبادرت به تعريف محدودترى از 'کوتاهمدت' خواهيم نمود.
(۱) . بنابراين در چنين موقعيتى مىتوان گفت که در واقع مقدار منابع توليدى تحت اختيار مؤسسه توليدى ثابت است (مترجم).
امکان تغيير مقادير منابع توليدى مختلف بستگى به ماهيت آنها و نيز بستگى به شرايطى دارد که تحت آن منابع مزبور خريدارى شده و يا براى مدتى اجاره شدهاند. برخى از اين منابع، مانند زمين و يا ساختمان، ممکن است توسط مؤسسه توليدى براى مدتى اجاره شده باشند، و يا اگر مؤسسه توليدى اين دو عامل را اجاره ننموده و مالک آنها باشد، مدتى وقت لازم است که مقادير بيشترى از اين دو عامل را بهدست آورده و يا از قسمتى از آنها صرفنظر نمود.
هزينه متغير
آن دسته از اقلام هزينهاى که مقدار آنها بستگى به ميزان محصول دارد، هزينههاى متغير توليد است. در يک نگاه 'کل هزينههاى متغير' (Total Variable Costs-TVC)، يا TVC، از مجموع حاصلضرب قيمت در مقدار تمامى نهادههاى متغير بهدست مىآيد. به بيان ديگر TVC يا هزينه متغير کل عبارت است از:
TVC = P1 . X1 + ..... + Pn . Xn
در اين رابطه P1 تا Pn قيمت هر واحد نهادههاى متغير X1 تا Xn است.
توجه به اين مطلب ضرورى است که رابطه فوق، تابع هزينه متغير کل نيست. زيرا کليه مفاهيم هزينه بهعنوان تابعى از مقدار محصول تعريف مىشوند. بنابراين تابع TVC در حالت کلى بهصورت زير بيان مىشود:
TVC = f(Y)
هزينه ثابت
برخلاف هزينههاى متغير، ميزان برخى از هزينههاى توليد به سطح محصول بستگى ندارد. اين اقلام تشکيلدهنده هزينههاى ثابت توليد است. بايد توجه داشت که هميشه اين هزينهها فقط به نهادههاى ثابت مربوط نمىشود، بلکه اقلامى مثل برخى از انواع ماليات، حق بيمه و مواردى از اين قبيل نيز جزء اين هزينهها بهحساب مىآيند. با توجه به اين تعريف، کل هزينههاى ثابت يا 'هزينههاى ثابت کل' (Total Fixed Costs = TFC)، بهصورت زير تعريف مىشود.
TFC = FC1 +....+ FCm
در اين رابطه TFC عبارت کل هزينههاى ثابت و FC1 تا FCm بيانگر اقلام هزينه ثابت متفاوت است. اما طبق تعريف چون TFC به ميزان محصول بستگى ندارد و بهعبارت ديگر در تمامى سطوح محصول يکسان باقى مىماند. تابع آن را بهصورت زير بيان مىکنيم:
TFC = K
که در آن K بيانگر عدد حقيقى مثبت است.
هزينه کل (Total Costs = TC)
مجموع هزينهها متغير و ثابت توليد، در هر سطحى از محصول عبارت از هزينه کل مربوط به آن ميزان محصول است. پس رابطه هزينه کل (TC) عبارت است از:
TC = TVC + TFC
اما تابع هزينه کل بهصورت زير تعريف مىشود:
TC = f ( Y ) + K
هزينههاى متغير متوسط (Avetage Variable Costs = AVC)
ميانگين هزينه متغير مربوط به توليد هر واحد محصول، در يک سطح معينى محصول، را هزينههاى متغير متوسط يا AVC گويند که عبارت است از:
AVC = ( TVC ) / ( Y )
بهطور معمول در سطوح اوليه محصول که پديده بازده نهائى افزايشى وجود دارد؛ يعنى با بهکارگيرى واحدهاى بيشترى نهاده متغير، هر بار مقدار زيادترى به محصول اضافه مىشود. لذا مقدار AVC در اين محدوده رو به کاهش است. زيرا در حالىکه TVC به نسبت معينى اضافه مىشود، محصول يا Y با سرعت بيشترى اضافه مىشود. از اينرو نسبت TVC به Y يا AVC کاهش مىيابد. از آن به بعد در ازاء بهکارگيرى واحدهاى بيشتر نهاده متغير، هربار مقدار کمترى به محصول اضافه مىشود. اين امر مترادف با افزايش AVC است. بنابراين در حالت کلى منحنى هزينه متغير متوسط U شکل است.
علت اين امر نيز با توجه به توضيحات فوق، در کوتاهمدت وجود قانون بازده نزولى است.
متوسط هزينههاى کل
مجموع AVC و AFC را در هر سطحى از محصول، متوسط هزينههاى کل يا ATC مىنامند. بنابراين ATC بيانگر ميانگين هزينه توليد يک واحد محصول است که بهصورت زير محاسبه مىگردد:
يادآورى مىشود منحنى ATC نيز U شکل است و علت آن نيز وجود پديده بازده نزولى در توليد محصول است. علاوه براين در سطوح اوليه محصول فاصله بين ATC و AVC به مراتب بيشتر از سطوح بعدى محصول است. اين امر به نزولى بودن AFC ارتباط پيدا مىکند.
هزينه نهائى (Marginal Cost =MC)
هزينه نهادى يا MC عبارت از هزينه مربوط به توليد آخرين واحد محصول است. به عبارت ديگر تغييرات ايجاد شده در هزينه کل ناشى از تغيير در ميزان محصول را هزينه نهائى آن مىگويند که بهصورت زير محاسبه مىگردد:
MC = ( dTC )/ ( dY ) = ( d (TVC + TFC) )/ ( dY ) = ( dTVC ) / ( dY )
براساس اين رابطه، MC در هر سطحى از محصول عبارت از شيب منحنى TC يا TVC است. از آنجا که در حالت معمول TVC ابتدا با نرخ کاهشى و سپس با نرخ افزايشي، تغيير مىکند، لذا MC نيز ابتدا کاهش و سپس افزايش مىيابد.
هزینههای ثابت متوسط (Average Fixed Costs = AFC)
برخلاف هزینههای ثابت که در تمامی سطوح محصول ، بدون تغییر است ، متوسط هزینههای ثابت تابعی از میزان محصول میباشد. به بیان دیگر AFC به موازات افزایش محصول کاهش مییابد. زیرا در هر سطحی از محصول ، AFC بهصورت زیر تعریف میشود:
AFC = TFC/Y
بدیهی است که چون TFC همواره ثابت است ، با افزایش مخرج کسر ، یعنی میزان محصول ، AFC مرتباً کاهش مییابد. به بیان دیگر با افزایش میزان محصول ، میانگین هزینههای ثابت مربوط به تولید هر یک واحد محصول بهازاء سطوح معین آن کاهش مییابد.