|
| ارزيابى و حدود عمل طرحهاى شهرى
|
|
اين طرحهاى عمومى بهعنوان فرضيهٔ تحقيق مفيد است ليکن جزء يک فرضيه کلى چيزى نيست و بايستى در هر مورد تحقيق جداگانهاى صورت پذيرد. بهعبارت ديگر بررسىهاى فوقالذکر برخى واقعيتهاى کلى و عمومى را در بافت شهرها برملا ساخته است مانند اثرات فاصلهٔ نواحى نسبت به مرکز و چگونگى توزيع واحدهاى مسکونى بر روى محورهاى ارتباطى شهرهاى جديد، با اين همه، از آنجا که اين مطالعات اختصاصاً در آمريکا صورت پذيرفته است محظور است چندى به شرح زير در تعميم آنها به چشم مىخورد:
|
|
۱. کافى مبذول نشده است، به اين ترتيب اگر بخواهيم در ساير قارهها که داراى سابقهٔ تاريخى طولانىتر است همين نوع مطالعه را بهعمل آوريم، بايد برحسب مورد تأثير برخى خصوصيات تاريخى شهرها را بر توسعه بعدى مورد توجه قرار دهيم:
|
|
- در مورد بسيارى از شهرهاى بزرگ اروپا تأثير حصار و باروهاى متوالى که در قرون مختلف اطراف آنها کشيده شده است در چگونگى توسعهٔ بعدى و راههاى عبور و مرور تأثير عميقى برجاى گذاشته چنانکه بلوارهاى کنونى پاريس بر روى محل باروهاى سابق کشيده است.
|
|
- روستاهائى که در محدودهٔ شهرها قرار گرفته بودند اکنون در داخل شهر جا گرفته جزئى از آن شده است، مانند بسيارى از روستاهاى کوچک تهران که در تهران بزرگ محور شدهاند ولى شيوهٔ زندگى آنها تا حدى باقى مانده است.
|
|
- محل استقرار بخشهاى مختلف شهر در گذشته؛ محلههاى مسکونى و ادارى و مرکز داد و ستد قديمى در توسعهٔ شهر در اعصار بعد مؤثر بوده است.
|
|
آنچه بهعنوان مثال يادآورى شد ساخت اکولوژى بسيارى از شهرها را تشکيل مىدهد و موجب کندى تغييرات ناگهانى و 'خود به خودى' توسعهٔ آزاد شهرها مىگردد (مانند تهران، پاريس و لندن و شهرهاى تاريخى بزرگ).
|
|
۲. به وضع شهرهاى جديدى که طبق نقشهٔ منظم و سنجيده شدهاى ساخته شده؛ (و مخصوصاً اينگونه شهرها را در کشورهاى سوسياليست ملاحظه مىکنيم) توجه کافى نشده است، در اين شهرها بدون جدائى مکانى اجراء زير بهصورت مجزا از يکديگر وجود دارد:
|
|
- تمرکز ادارى، دانشگاهى و تجارتى محل خاصى اختصاص يافته است.
|
- صنايع در کنار راههاى ارتباطى مانند راهآهن و راههاى آبى مستقر شده است.
|
- محلههاى مسکونى شهرى را فضاهاى سبز از هم جدا ساخته است.
|
|
۳. از آنجا که شهرهاى آمريکا بر مبناى اقتصادى و پايهٔ رقابت آزاد بنا شدهاند، در اينگونه شهرها محلى کافى براى عوامل روانشناسى جمعى اختصاص نيافته است:
|
|
- بدون شک اختلافات طبقاتى و نژادى در جوامع اروپائى بستگى به تفاوت در ميزان و منابع درآمد آنها دارد و از اين نظر تمايز اجتماعى و قومى براساس عامل اقتصادى پىريزى شده است، بهعبارت ديگر اگر برخى طبقات مردم در محلهٔ معينى متمرکز مىشوند بهدليل پائين بودن قيمت زمين و مالالاجاره و امثال آن است که متقابلاً اين تمرکز موجب پائين ماندن بهاى خانه و زمين مىشود.
|
|
معهذا در بسيارى از موارد جدائى مکانى طبقاتى اجتماعى بهدليل عوامل روانشناسى مخصوصاً وجههٔ نظر گروهى (Attitrdes Collecives) است که با قدرت زيادى ظاهر شده و اثر علل اقتصادى مانند بهاى زمين به درجهٔ قدرت و ظهور اينگونه پيشداورىهاى نژادى مربوط است، همچنين نقش شهردارىها در اين زمينه مهم است (مثال: شيکاگو ـ مينا پوليس ـ وکاپلپى).
|
|
- وجهه نظر طبقاتى: آگاهى طبقاتى، احساس برترى يا نظر خصومتآميز و کينهتوزى طبقاتى، بهعقيدهٔ عدهاى سرچشمهٔ اصلى جدائى مکانى است که در بسيارى شهرهاى اروپا مخصوصاً در قرن ۱۹ بهوجود آمد بهعلاوه شهردارىها نيز در اين مورد نقش مهمى داشتهاند بهطورى که هوسمن (۱) شهردارىها را به دو دسته تقسيم مىکرد: شهردارىهاى 'محافظه کار' و شهردارىهاى 'سرخ' .
|
|
(۱) . Haussman، شهرساز معروف که به زيباسازى جديد شهر پاريس کمک زيادى کرده است.
|
|
- تمايل به همسنخى اجتماعى؛ اين يک عامل روانشناسى مهمى است که همه جا عموميت دارد (تمايل به سکونت بين اشخاص که داراى منابع زندگى مشترک، فرهنگ مشترک و سطح اختيارات مشترکى هستند). اين عوامل موجب مىشود که خانوادهها با راحتى بيشترى نيازهاى مادى و نياز به برقرار کردن روابط با ديگران و نيز نياز به حفظ حيثيت اجتماعى خويش را بين طبقهٔ خود برآورند. احساس کنند (اقامت در محلهاى که با سطح اجتماعى فرد تطبيق مىکند ولو اينکه آن سطح زندگى خيلى بالا نباشد) اين عوامل گوئى موجب بهوجود آمدن يک نوع تمايز جامعهشناسى بين محلههاى مسکونى در جوامع سوسياليستى شده است.
|
|
نتيجه: عوامل متعدد و پيچيدهاى چه از نظر احتياجات عملى (فونکسيونلى) و چه از حيث جامعهشناسى در تمايز نواحى و بخشهاى مختلف شهرى مؤثر است، اين عوامل را مىتوان تحت عناوين زير مورد توجه قرار داد.
|
|
۱. عامل ارتباطى (بهاى زمين برحسب موقعيت محل)
|
۲. عامل تاريخى (محل عبور گذرها و محلههاى مسکونى قديمى)
|
۳. عامل سياسى (تصميمات و نقشههاى مقامات مسئول)
|
۴. عامل جامعهشناسى (روابط قدرت در گروههاى مختلف اجتماعى و عوامل مذهبى)
|
۵. عامل روانشناسى اجتماعى (وجه نظر جمعى که موجب همبستگى بين افراد يک گروه يا تضاد و دشمنى بين گروههاى مختلف مىشود).
|
|
تئورى اکولوژيکى، اهميت دو عامل نخست را در شرايط توسعهٔ سريع شهرها و رقابت آزاد برملا ساخته و نشان داده است که تأثيرات ساخت شهرها را مىتوان زيربناى رفتارهاى گروهى جمعيت آن شهرها دانست. آنچه در ساخت شهرها اثر مىگذارد مهم و پردوام است.
|
|
ليکن در ديگر شرايط تاريخى و اجتماعى (مانند جوامع ماقبل سرمايهدارى، يا جوامع سوسياليستى) تمايز ساخت شهرى بر پايهٔ اصول ديگرى استوار است.
|
|
بنابراين عمومىترين اصل توجيه کننده و معتبر اين خواهد بود که ساختمان فضاى شهر تعيين کنندهٔ ماهيت و روابط گروههائى است که آن فضا را اشغال کردهاند ليکن بايد تصريح شود که ساخت کنونى غالباً داراى مختصاتى است که يادگار روزگاران گذشته است.
|
|
|
مطالعه و تجزيه و تحليل فضاى شهر از نظر اجتماعى روش ساده است که با اتخاذ آن سازمان اجتماعى شهرها را مىتوان به آسانى مورد بررسى قرار داد. يکى از رهآوردهاى عمدهٔ اکولوژى شهرى را مىتوان ابداع روشى دانست که بر مبناى آن نواحى اجتماعى همگن در داخل شهر از يکديگر متمايز مىشود (اين نوع تمايز از منطقهبندى ادارى شهرها به کلى جدا است).
|
|
جامعهشناسانى که کار خود را براساس اکولوژى قرار مىدهند برحسب محلهاى مسکونى شهرها مدارک آمارى مختلفى را که به مشخصات اجتماعى عديدهاى از شهرها مربوط مىشود مورد تجزيه و تحليل قرار مىدهند. اين آمارها شامل تراکم جمعيت و ميزان مواليد و بارورى، مرگ و مير، درجهٔ شيوع ناخوشىها، ميزان جرايم و بزهکارى، ميزان طلاق، خودکشى، نسبت اطفال نامشروع، توسعهٔ الکليسم، امراض روانى، ميزان اجارهبها، سن و قدمت خانهها و ساختمانها، شاخص سطح زندگى و امثال آن است. اين اطلاعات و آمارها را بر روى نقشههاى شهر پياده مىکنند و به اين ترتيب نواحى را که نظم اعداد و ارقام در فضاى شهرها بهوجود آورده است از يکديگر متمايز مىسازد.
|
|
آنچه باقى مىماند تفسيرى است که با دخالت دادن عوامل مختلف (مانند عامل اکولوژى تاريخى، روانشناسى) از آمارهاى مربوط بهعمل مىآيد.
|
|
اين بررسى منظم 'قضاهاى جامعهشناسى' داخل شهرها از طريق آمار و کارتوگرافى يکى از عينىترين روشهاى جامعهشناسى شهرى است و علاوه بر آن اين مزيت را دارد که فوراً قابل تطبيق بر امور شهرسازى است.
|