|
| تپهٔ دهانهٔ غلامان، قلعهنو، زابل
|
|
اين تپه در فاصله ۴۴ کيلومترى شهر زابل و ۴ کيلومترى قلعه نو واقع شده است. دهانه غلامان تپهاى مصنوعى به ارتفاع ۲۸ متر است که در نزديکى کوه خواجه، شهر سوخته و قلعه سام قرار دارد. پس از مدتى خاکبردارى از اين تپه، آثار ساختمانى عظيم، بناهائى مفصل و باشکوه و در مجموع شهر نسبتاً وسيعى نمايان شد. اين بناها از گل خام است و آجر و سنگ در آنها به کار نرفته است و اين عجيب نيست، چون در سيستان سنگ ناياب است و خاک سراسر اين سرزمين را فرا گرفته است که وقتى گل شود، مانند آجر سفت و سخت مىشود.
|
|
در قسمت شمال غرب دامنه تپهٔ دهانهٔ غلامان آثار يک معبد مربوط به دوران هخامنشى به ابعاد ۵۴×۵۴ متر کشف و خاکبردارى شده است. در چهارگوشهٔ اين معبد چهار برج ديدهبانى وجود داشت. اين معبد در دو نوبت مورد استفاده قرار مىگرفت و بناى آن دو طبقه بود. در قسمت شمال دهانهٔ غلامان بناى بزرگ مستطيل شکلى داراى ۴۵ اتاق اصلى و دو اتاق الحاقى کشف شده است. اين بنا فقط يک ورودى در قسمت شرق دارد. پس از گذشتن از تنها در ورودى اين بنا و وارد شدن به حياط، از ورودىهاى شمالى، شرقى، جنوبى و غربى داخل حياط مىتوان وارد اتاقهاى اطراف شد. در داخل اين بناهاى عظيم ستونهاى قطورى به ابعاد ۱۱۰×۱۱۰ سانتىمتر وجود دارد که در قسمت شمال و جنوب ۹ عدد و در مشرق و مغرب ۷ عدد است. در بعضى قسمتها ستونها در دو رديف است. مصالح ساختمانى در تمام ابنيه اين شهر باستانى اکثراً از خشت است.
|
|
به جز آثار ذکر شده تعداد زيادى آثار سفالى و سنگهاى آسياب دستى و اشياء کوچک چوبى و استخوانهاى گراز و چند اثر مُهر بر روى گِل و آثار ساختمانى نيز پيدا شده است.
|
|
ساختمان قديمى دهانه غلامان مقر حاکم آن ناحيه بود که در زمان هخامنشيان وسعت و آبادانى فراوانى داشت و چون در مرز شرق و نزديک سرزمينى بود که پيوسته بيم تاخت و هجوم اقوام صحراگرد از آن مىرفت، هميشه حاکمى لايق و مدير و مدبر و منسوب به دودمان شاه بر آنجا حکومت مىکرد. خندقى به عرض حدود ۳۰ متر (که اينک با گل و لاى پر شده) ويرانههاى درون شهر را از تپههاى بزرگ جدا مىسازد. گِل و لاى خندق تا پاى تپه رسيده است. اطراف خندق پر از آجر است و به وسيله همين آجرها، عليخان سَنْجَرانى قلعه کنونى را بنا نموده است. اين قلعه به نام پايگاه نادعلى معروف شده و بدين ترتيب مکان قديمى، اسمى جديد يافته است.
|
|
علاوه بر بقاياى شهرهاى باستانى، تپههاى متعددى در سطح استان وجود دارد که بيشتر آنها احتمالاً از کانونهاى اوليه زيست جوامع انسانى بودهاند.
|
|
اهم اين تپههاى باستانى و تاريخى عبارتند از:
|
|
تپههاى کلاتى بخشان، روباهک، مهتاب خزانه کوهک، ميل مارد در سراوان مربوط به هزاره اول ق.م و تپههاى سيد مير عمر (بخش جالق)، تاسوکى (زابل) و سياهبون (چابهار).
|
|
|
اين تپه که در اصل قعلهاى بود، در فاصله ۴۲ کيلومترى شمال شرقى سقز واقع شده است. در سال ۱۳۲۵، شخصى به نام ايوب رنبو با امتياز رسمى حفارى زيويه را شروع کرد و طبق مندرجات کتاب «دوران بىخبري», ايوب رنبو با هميارى اسداللّه نامى گنجينههاى زيويه را غارت کرد. طى دوازده سال حفارى در زيويه علاوه بر شش قبر از پادشاهان و امراى ماد، ساختمان سه طبقه زيبا و باستانى زيويه را که از شاهکارهاى معمارى عهد باستان بود در هم ريخته و از بيخ و بن کندند. بدون شک ساختمان باشکوه و سه طبقهٔ زيويه يکى از عجائب معمارى باستان بود که با استحکامى بىنظير بر بالاى کوه و بر روى غار وسيع و تماشايى زيويه که ارتفاع آن از سطح دريا ۱۸۳۵ متر است، بنا شده بود. هيچ بينندهاى با معيار عقلى خود نمىتواند باور کند در سه هزار سال قبل در چنين ارتفاعى ساختمانى با چنين شکوه و عظمتى ساخته شده باشد. ساختمان سه طبقهٔ زيويه از روى شواهد غيرقابل انکار همان ساختمانى است که بنا به نوشته «هرودوت» مادها از روى رضا و رغبت براى «ديوکو» ساختند و در واقع اين ساختمان مرکز اولين دادگسترى ايران باستان بوده است. ديوارهاى بنا با سنگهاى مخصوص تراشيده شده و ديوار خشتى بر روى پىها با مقياسهاى دقيق هندسى و معادلات رياضى ساخته شده بود. قطر ديوارهاى ساختمان چندين برابر قطر ديوار ساختمانهاى کلنگى امروز و پنهاى آن بيشتر از دو متر است. ساختمان سه طبقه به شکل ساختمانهاى مهندسىساز امروزى است و داراى پنجره و راهروهاى متعدد و خيلى بزرگ، ايوان يا بالکنى زيبا و جالب، دوازده سر ستون سنگى با چند ستون سنگى، و دو دروازهٔ سنگى حجارى شده بسيار بزرگ بوده است.
|
|
طبق شواهد و قرائن موجود با استفاده از خاصيت ظروف مرتبطه، ساختمان از آب لولهکشى استفاده مىکرد و آب لازم از چشمهاى که بر بالاى کوهى در جوار کوه زيويه است تأمين مىشده است.
|
|
| تپهٔ سنگ چخماق، شاهرود (قبل از ميلاد)
|
|
تپههاى سنگ چخماق در هشت کيلومترى شمال شاهرود واقع است. هيأت حفارى باستانشناسى تپهٔ سنگ چخماق، به سرپرستى پروفسور ماسودا ژاپنى از سال ۱۹۷۱ ميلادى کار خود را در اين منطقه شروع کرد. طى سه فصل حفارى (۱۹۷۱، ۱۹۷۳ و ۱۹۷۵) مشخص شد که دو تپهٔ شمالى و جنوبى مربوط به دورهٔ اسلامى و دو تپهٔ شرقى مربوط به دورههاى نئوليتيک و کالکوليتيک است.
|
|
تمدن اين لايهها مربوط به دورهٔ پيش از سفال است. در اين تپه، چگونگى مسير تکامل به شهر تا زمان ساخت سفال ديده مىشود. از تپهٔ سنگ چخماق، تيغههايى که براى بريدن استفاده مىشد و تيغههاى کوچک شبيه پيکان که وسيله شکار حيوانات بود و اشياء سنگى ديگر از قبيل تبر، نوعى سنگ ساب، ماله، چکش و نوعى ابزار سنگ چاقو تيز کن که براى ساختن ابزار استخوانى استفاده مىکردهاند، به دست آمده است. در مجموع از تپهٔ غربى اشيايى مانند قير معدنى، عود، صدف، تيغهها و اشياء استخوانى، اشياء سنگى و پيکرههاى گلى پيدا شد که نمونهاى از آنها در موزهٔ شاهرود نگهدارى مىشود.
|
|
|
تپهٔ تاريخى صائينقلعه در داخل محوطهٔ زيارتگاه امامزاده يحيى (ع) قرار گرفته است. وسعت اين تپهٔ تاريخى به مراتب بيشتر از تپهٔ موجود امروزى بوده است و احتمال دارد، دو پنجم آثار آن در زير خانههاى اطراف و گذرگاههاى عمومى جاى داشته باشد. وسعت کنونى تپه ۴×۶۰ متر و ارتفاع آن ۴ متر است. بررسىهاى اجمالى آن، نشان دادهاند که اين تپه در سه دورهٔ متمايز، زيستگاه انسان بوده است:
|
|
- قبرهاى اسلامى متأخر که آرامگاه کسانى است که به جهت قداست امامزاده، در محوطهٔ آن دفن شدهاند و تقريباً تمام سطح تپه را پوشانيدهاند.
|
|
- قبرهاى قرن هشتم هجرى که آرامگاه کسانى است که همزمان با ساخته شدن بناى امامزاده يحيى، با عنايت به قداست امامزاده، در محوطهٔ آن دفن شدهاند.
|
|
- تپهٔ اصلى که به اوايل هزارهٔ اول پيش از ميلاد تعلق دارد.
|
|
| تپهٔ علىكش، موسيان، دهلران
|
|
تپهٔ علىآباد يا علىکش در نزديکى شهر توريستى موسيان شهرستان دهلران واقع شده است. علىکش تپهاى کوچک و مسدود است که قطر پايهٔ آن از حدود ۱۳۵ متر تجاوز نمىکند. ضخامت طبقات باستانى آن حدود ۷ متر است. اين تپهٔ باستانى قدمتى چند هزاره ساله دارد و به دوران عيلامىها مربوط مىشود.
|
|
| تپهٔ قديمى رستمآباد، روستاى رستمآباد، كنگاور
|
|
در مجاورت خانههاى روستاى رستمآباد در ۱۳ کيلومترى شمال شرقى کنگاور تپه باستانى بزرگى قرار دارد. اشياى اين محل به اوايل هزارهٔ دوم قبل از ميلاد تعلق داشته و با آثار نهاوند مرتبط است. در اوايل هزارهٔ اول قبل از ميلاد طايفهاى از کاسىها به اين حدود دست يافتهاند و اين اولين مرتبه است که آثار دورهٔ کاسىها در اين حوالى کشف شده است. در سالهاى اخير اشياى مفرغى قابل ملاحظهاى به طور تصادفى از اين تپه کشف شده است.
|
|
|
تپه يا تل کوزهگران در حدود ۵/۵ کيلومترى تپهٔ تيخان (تيغِن) واقع شده و قديمىتر و بزرگتر از تپهٔ تيخان است. قدمت اين تپه به اواخر هزارهٔ سوم پيش از ميلاد مىرسد، ولى طبقهٔ اول اين تپه به دورهٔ ساسانى مربوط است. سفالهاى رنگين و منقوشى از طبقهٔ زيرين تپه بدست آمده است. نقش سفالها، بيشتر از نوع پرندگان و بز کوهى است.
|
|
قسمتى از طبقات پايين اين تپه به گورستانى اختصاص داشته است که چند نوع گور در آن باقى مانده است. در بعضى از گورها استخوانهاى مردگان را در کوزهها ريخته و در مکانهاى سفيدکارى شده دفن کردهاند. در گورهاى ديگر اسکلتهايى در يک قبر مشاهده شده که در کنار آنها، تنورهاى بسيار و خاکستر زياد نيز وجود دارد. قبرهاى سرِ تپه طبق آثار مکشوفه (کوزههاى شکسته و گورهاى موجود) به دورهٔ زرتشت تعلق دارند. گفته مىشود احتمال دارد اين محل يک کارگاه کوزهگرى بوده و به همين دليل به کوزهگران معروف شده است.
|
|
|
بالاى يکى از تپههاى کولغان، آثار معمارى و آبراهها (کانالها)ى سالمى با ديوارههاى سنگى به طول بيش از صد متر باقى مانده است که نوعاً جالب توجه هستند. در قسمت ديگرى از تپه، قبرستان منظمى با قبرهايى در دو رديف و با فاصلهٔ دو متر از يکديگر وجود دارد. نشانههاى باقىمانده از اتاقکهاى مجاور تپه، گوياى آن است که اين محل احتمالاً بازارى بوده که رونق بسيار داشته است. در کنار اين ويرانهها، سه حوضِ حفر شده در داخل سنگ وجود دارد که بزرگترين آنها ۱۲ متر طول و ۴ متر عرض دارد. درخت کُنار تنومند و زيبايى نيز در جوار آن قرار دارد. تپههاى کولغان مشرف بر دريا و سد خاکى «بالا تل» هستند و از زيبايى و چشمانداز بسيار جالبى برخوردارند. عدهاى معتقدند که اين مکان نيايشگاه ناهيد بوده است.
|
|
| تپهٔ گبرى (گنبد مرداويج زيارگيلى)، امينآباد، رى
|
|
در شمال شرقى امينآباد و در يک کيلومترى جنوب شرقى بقعه، تپهاى قرار دارد که به نام تپهٔ گبرى مشهور است. بر بالاى اين تپه، آثار برج سنگى و گچى بزرگى از دوران ديلميان باقى مانده که به احتمال قوى مقبرهٔ مرداويج زيار گيلى از سرداران معروف آل زيار (ديلمى) است.
|
|
| تپهٔ گودين روستاى گودين، كنگاور
|
|
در شمال غربى روستاى گودين از توابع بخش مرکزى شهرستان کنگاور تپهٔ بيضى شکل بسيار بزرگى قرار دارد ک از زمينهاى مجاور حدود ۲۹ متر بلندتر است. کايلريانگ استاد دانشگاه تورنتو در سال ۱۳۴۴ هـ.ش اولين ترانشه را در اين تپه به عمل آورد. تپهٔ گودين از نظر تحقيق دربارهٔ چگونگى تمدنهاى موجود منطقه و مقايسهٔ آن با ساير تمدنهاى کهن حائز اهميت بسيار است.
|
|
|
اين تپه در جنوب شهر نهاوند واقع شده است و قدمت تاريخى آن از هزارهٔ چهارم تا هزارهٔ اول پيش از ميلاد است. تپهٔ گيان در سالهاى ۱۳۱۰ و ۱۳۱۱ به وسيلهٔ دکتر جرج کنتنو و پرفسور رمان گريشمن حفارى شد و نتيجهٔ مطالعات آنها در سال ۱۳۱۴ در کتابى به نام «کاوش در تپهٔ گيان نهاوند» به زبان فرانسه در پاريس منتشر گرديد. در نتيجهٔ اين حفارىها ثابت شد که تکامل سبک و اسلوبهاى مختلف معمارى شوش در نقاطى از ايران که کمتر تحت نفوذ سومر، يعنى بينالنهرين بوده رواج داشته است.
|
|
در حفارىهاى تپهٔ گيان کاوشگران تا عمق ۱۹ مترى پايين رفته و به پنج دورهٔ تمدنى برخورد کردهاند. طبقهٔ پنجم يا پايينترين طبقه در عمق ۷/۵ تا ۱۹ مترى قرار داشته و داراى سفالى با زمينهٔ زرد و يا سبز کمرنگ با نقوش سياه بوده است. با وجود اين ضخامت، قبرهايى در اين طبقه يافت نشد و در عمق ۷ مترى بالاتر از خاک بکر، تبرهاى مسى به دست آمده که شبيه تبرهاى پايينترين طبقه شوش است. سفالهاى اين طبقه به سبک سفالهاى شوش ساخته شده است.
|
|
در طبقهٔ چهارم سفالهايى کشف شد که شبيه سفالهاى مکشوفهٔ دورهٔ دوّم استقرارهاى (سکونت) شوش بود و اشکال پرندگان دريايى و عقاب با بالهاى گشوده و نقشهاى شانهاى بر روى آنها ديده مىشود. سفالها به رنگ سياه و گاهى به رنگ قهوهاى نقاشى شدهاند. سفال مخصوص اين طبقه کوزههاى بزرگى مثل کوزههاى شوش II بود. اين طبقه در عمق ۷/۵ تا ۹ مترى به زحمت از لايهٔ پنجم تشخيص داده مىشود. در اين طبقه گورستان وسيعى پيدا شد که در آنها اشيايى همچون فلزات فراوان، آبخورىها و بازوبندهاى نقره و غيره به دست آمد.
|
|
طبقهٔ سوم در عمق ۶ تا ۷/۵ مترى است و سبک جديدى نسبت به سفالهاى قبلى در سفالهاى آنها ديده مىشود که عبارت از ظروف سه پايهٔ قرمز (آجرى) رنگ است که با خطوط موازى سياه رنگ تزئين شده است. خنجرها و سنجاقهاى بلند و ظروف و اشيايى ديگر نيز از اين طبقه به دست آمده است.
|
|
طبقهٔ دوم در عمق ۴ تا ۶ مترى قرار دارد و آثار ابنيه و ساختمان در آن ديده مىشود. در سفالهاى به دست آمده از اين طبقه، نقش پرندگان مجدداً ظاهر مىگردد و ظروفى از گل زردرنگ مايل به خاکسترى در اشکال گوناگون ساخته شدهاند. مهمتر از همه ديگهاى کروى شکل است که با اشکال هندسى متعددى تزئين شدهاند. آثار به دست آمده از اين تپه در موزهٔ ايران باستان نگهدارى مىشوند.
|
|
| تپهٔ گيس، ايوانكى، گرمسار (صفويان)
|
|
اين تپه در سه کيلومترى جنوب ايوانکى در مسير جادهٔ شتررو واقع شده است. اين تپه در مسير قافلهها قرار داشت، و از آن به عنوان برج ديدهبانى استفاده مىشد. تپه همچنين بر قلعهٔ رباط مارى اشراف داشته و با راه زيرزمينى ۵۰۰ مترى با هم ارتباط داشتهاند.
|