|
اگر تماشاى تلويزيون بهطور منفعل، تخيل کودکان را فعال نمىکند، آيا مىتواند بهطور واقعى جلو پرورش خلاقيت و توانايى زبانى و تحليلى آنها را بگيرد؟
|
|
براى مثال، مطالعه، تلاش ذهنى را لازم مىداند ومطالعهکننده را به تلاش فکرى تشويق مىکند، تا متن را که در آن کلمهاى ناشناخته بهکار رفته است، بهدقت بيازمايد يا براى يافتن معنى آن به فرهنگ لغات مراجعه کند. بهعلاوه، عبارتهاى دشوار يا متمايزکننده مىتواند خواننده را تشويق کند از تجربيات، حافظه يا تخيل خود استفاده کند تا بهموضوع نوشته شده معنى بخشد. اگرچه بنا بهگفتهٔ برخى صاحبنظران، بيشتر برنامههاى تجارى تلويزيون، بهطو اساسي، بهکودکان ياد مىدهند که بهجاى تفک و فعالانه عمل کردن، منفعلانه جلو تلويزيون بنشينند و تماشا کنند. رشد شناختى کودکان بهميزان بسيار بستگى به اين دارد که تا چه حد و بهچه ميزان قوهٔ تخيل خود را تمرين و پرورش مىدهند.
|
|
تحقيقاتى که بر روى نوجوانان و جوانان صورت گرفته، نشان داده است، زمانى که تلويزيون در محيط خانه روشن، انجام تکاليف بسيار مشکل و حافظه و درک مطلب، براى درک و حفظ قطعهاى از شعر ضعيفتر از زمانى است که تلويزيون روشن نيست. اين تأثير تداخلى تلويزيون، در شرايط تجربي، مدرک دوجانبه و تشريحى بيشترى در اختيار ما قرار مىدهد که انجام ضعيفتر تکاليف مدرسه مىتواند با تماشاى تلويزيون ارتباط داشته باشد. انجام کار فکري، همزمان با روشن بودن تلويزيون، مىتواند بهواسطهٔ مطالب موازى پخش شده از تلويزيون، در يادگيرى کودک تداخل ايجاد کند. تلويزيون، نه تنها مىتواند بر کميت فعاليت فکرى تأثير بگذارد، بلکه بر کيفيت آن نيز تأثير مىگذارد.
|
|
بهمنظور بررسى اين نکته، در اين فصل مىخواهيم تأثير زيانآورى را که ممکن است تلويزيون بر تحصيل کودکان داشته باشد، بيازماييم. واضح است که مطالعات بسيارى را مىتوان ذکر کرد، اما تصوير کلى بهيک صورت باقى مىماند؛ هنوز بهنظر مىرسد که مدک مشخصى بهدست نيامده باشد که نشان دهد تلويزيون بهتنهايى مىتواند بر موفقيت تحصيلى کودکان خدشه وارد کند. اما قابليت تلويزيون براى بهبود عملکرد تحصيلى کودکان بهچه صورت است؟ اين پرسشى است که بعد از اين به آن خواهيم پرداخت.
|
|
| بازی تخیلی ویادگیری کودکان پیشدبستانی
|
|
بازى تخيلي، يکى از مهمترين روشهايى است که کودکان پيشدبستانى با استفاده از آن، دربارهٔ محيط اطراف خود چيزهايى ياد مىگيرند. اين بازى که بهکودکان کمک مىکند تا فرهنگ لغت خود را بهميزان بسيار بالا ببرند، مىتواند نقشى در پرورش مرتبهبندى يا نظم بخشيدن به رخدادها ايفا کند و مىتواند تمرکز آنها را بيشتر کند. کودکان مىتوانند گغتهها يا رفتار شخصيتهاى خيالى تلويزيون را تفليد کنند، اما برنامههاى پربينندهاى که از شبکهٔ عمومى و تجارى پخش مىشود، بهندرت اين امکان را بهکودک مىدهد که خود را در بازى تخيلي، که براى پرورش شنات اساسى است، درگير کند. دليل آن اين است که سرعت پخش برنامههاى تجارى تلويزيون ممکن است براى کودکان آنقدر زياد باشد که نتوانند بهشکل مؤثرى کلمان، ايدهها و تصاوير موجود در آنها را شبيهسازى کنند.
|
|
|
يکى از جنبههاى مهم پرورش تخيل در کودکان، ميزان رؤياپردازى آنها است. ديدگاههاى متناقصى دربارهٔ اينکه چگونه تلويزيون بر تمايل کودکان به رؤياپردازى تأثير مىگذارد، وجود دارد. فرضيهٔ بازدارنده (reduction hypothesis) فرض را بر اين قرار مىدهد که خصيصههاى ذاتى برنامههاى تلويزيونى که از نحوهٔ ارائه آنها ناشى مىشود، مانع رؤياپردازى درکودکان مىشود. اين حالت، بهاين دليل رخ مىدهد که تلويزيون تصويرهاى تخيلى را حاضر و آماده در اختيار کودکان قرار مىدهد، و بر خلاف زمان گوش دادن راديو يا خواندن کتاب، هيچگونه تمرينى براى تصور اينکه صحنهٔ آن بازى بهچه صورت مىتواند باشد، صورت نمىدهند. تلويزيون همچنين تخيلاتى را ارائه مىدهد که بهوسيله ديگران ايجاد شده است و کودکان مىتوانند با تلاش فکرى ناچيزى آن را مصرف کنند. و سرانجام اينکه، شتاب و سرعت تلويزيون، وقتى براى کودکان باقى نمىگذارد که هنگام تماشا خيالپردازى کنند.
|
|
|
فرضيه برانگيختگى (The stimulation hypothesis) بر اين پايه استوار است که تماشاى برنامههاى تلويزيونى مىتواند انواع بهخصوصى از خيالپردازى را از طريق محتواى برنامهها ترويج کند. از اينرو، بينندگان جوانى که اغلب انواع بهخصوصى از برنامهها را تماشا مىکنند، گرايش دارند که دربارهٔ موضوعات مشابه موضوعاتى که تحت پوشش آن برنامهها قرار گرفتهاند، خيالپردازى کنند. براى مثال، فرضيه برانگيختگى پيشبينى مىکند که تماشاى مداوم برنامههاى خشن، منجر به خيالبافى و رؤياپردازى دربارهٔ قهرمانان پرتحرک فيلم و موضوعات خشونتبار مىشود.
|
|
معلوم شده است که محرکههاى مختلف محيطي، مىتواند رؤياپردازى را زنده کند، بهويژه زمانى که اين محرکهها احساسات ما را برافروخته کنند يا با دلواپسىهاى اخير ما مظابقت داشته باشند. تحقيقات انجام شده بر روى کودکان در هلند، نشان داده است که هنگامى کودکان برنامههايى با محتواى غيرخشن تماشا مىکنند، اشکال مثبتتر، لذتبخشتر و کودکانهترى از خيالپردازى ظهور مىکند. برعکس، تماشاى برنامههايى با موضوعات خشن، مىتواند موجب افزايش خيالپردازى دربارهٔ زد و خورد قهرمان و ديگر موضوعات خشونتبار شود. همچنين ممکن است، تماشاى برنامههاى خشن مانع از ايجاد خيالپردازىهاى مثبتتر شود، درحالى که تماشاى برنامههاى عارى از خشونت هم ممکن است تأثير مشابهاى بر موضوعات خيالپردازى خشن داشته باشد. اگرچه، تأثير دومي، بهطور صريح و خالى از ابهام، آشکار نشده است.
|