جاز نیز مانند دیگر انواع موسیقی سدهٔ بیستم پُرتنوع و پیچیدهتر از آن است که در قالب تعریفی یکتا بگنجد. اکنون برخی از مبانی جاز را که پیش از ۱۹۵۰ شکل گرفتهاند بررسی میکنیم. در مبحث بعد به بررسی ویژگیهای جاز پس از ۱۹۵۰ خواهیم پرداخت.
|
|
|
|
جاز بهطور عام توسط گروهی کوچک (یا کامبو - combo) متشکل از سه تا هشت نوازنده با توسط 'دستهٔ بزرگ - big band' ده یا پانزده نفری اجراء میشود. بخش ریتم، ستون اصلی گروه جاز است و نقش آن را میتوان با نقش باسو کُنتینوئو در موسیقی باروک قیاس کرد. بخش ریتم (rhythm section) بهطور معمول از پیانو، کنترباس (باس) بهصورت زخمه نواز، ساز کوبهای - و گاه - بانجو با گیتار تشکیل میشود و نقش آن برقرار داشتن ضرب، افزودن جذابیتهای ریتمیک و تدارک هارمونیهای پشتیبان است. کوبهاینوازان امروزی با استفاده از چند طبل و سنج و نواختن آنها با چوب، کوبه، بُرسهای سیمی و دست، صداهای متنوعی پدید میآورند.
|
|
کُرنت، ترومپت، ساکسوفون (سوپرانو، آلتو، تنور، باریتون)، پیانو، کلارینت، ویبرافون و ترومبون سازهای تکنواز اصلی در جاز هستند. جاز بهجای آنکه سازهای زهی - آرشهای را، که نقشی غالب در موسیقی سنفونیک دارند، بهکار گیرد بر سازهای بادی برنجی، بادی چوبی و کوبهای تکیه دارد.
|
|
|
|
|
نوازندگان سازهای بادی برنجی با بهکارگیری سوردینهای گوناگون و تکنیکهای مختلف سوردینگذاری، رنگهای صوتی متنوعی را پدید میآورند. اجراء جاز بهطور معمول دربردارندهٔ قسمتهای تکنوازی و همنوازی است. برای نمونه، ممکن است در پی تکنوازی ترومپت، تمام همنوازان به مشارکت در اجراء بپردازند و سپس کلارینت سولو یا دوئت ساکسوفون و ترومپت شنیده شود.
|
|
اجراءکنندگان جاز در مقایسه با اجراءکنندگان 'کلاسیک' که در تلاش دستیابی به آمیزهای ایدهآل از صداها هستند، بیشتر صوت و رنگ تکتک سازها را در نظر دارند. برای نمونه، تفکیک نوای دو ترومپت جاز اغلب آسانتر از تفکیک نوای ترومپتنوازان 'کلاسیک' است. گرچه جاز در اساس سبکی سازی است اما نوازندگان آن سعی در همخوان ساختن نوای سازشان با کیفیتهای آوازی دارند. در مجموع، تشخیص رنگهای شاخص موسیقی جاز آسان اما توصیف آنها دشوار است. نوای جاز از شیوهٔ ویژهٔ اجراء، 'قوس برداشتن' و پایان صداها سرچشمه میگیرد؛ از گونهای ویبراسیون و گسترهٔ متنوعی از اُفت و خیزهای زیر و بم که شاید بتواند چنین توصیفشان کرد: 'کشوقوس میان صداهای زیر و بم - Smears' ، 'اندکی تأخیر با عجله در اجراء ضرب - Scoops' ، 'کمی خارج نواختن - falloffs' و 'غلتاندن صدا - shakes' .
|
|
|
بداههنوازی قلب موسیقی جاز است. نوازندگان جاز با آفریدن و نواختن همزمان موسیقی و تصمیمهای برقآسای اجرائی هیجانی خاص میآفرینند. غنای خلاقیت بداههنوازان بزرگ حیرتآور است و اجراءهای ضبطشدهٔ آنان، فقط بخش بسیار کوچکی از آنچه آنان کموبیش یک شبه در هر برنامه آفریدهاند را مینمایاند.
|
|
البته جاز سراسر بداههنوازی نیست و اغلب دربردارندهٔ بخشهای بداههنوازانه و نیز تصنیف شده است. اما این بداههنوازی است که بیشترین سهم را در طراوات و خودجوشی جاز دارد. شهرت نوازندگان جاز بهطور عمده مرهون بداههنوازی بدیع آنها است.
|
|
بداههنوازیهای جاز بهطور معمول در قالب فرم تم و واریاسیون صورت میگیرد. تم بداههنوازی اغلب ملودی یک ترانهٔ مردمپسند و متشکل از ۳۲ میزان (bar؛ به معنای میزان و مترادف measure است. این اصطلاح بیشتر در جاز بهکار میرود - م) است. بداههنواز با افزودن نتهای تزئینی و تغییر زیر و بم و ریتم، این ملودی اصلی را دگرگون میکند. برخی از واریاسیونهای بداههپردازانه مشابه تم اصلی هستند، اما بقیه چنان با آن متفاوت هستند که ممکن است تشخیص ارتباط آنها با تم دشوار باشد. بداههنوازیهای جاز اغلب نه فقط مبتنی بر یک ملودی که بر الگوئی هارمونیک یا زنجیرهای از آکوردها نیز مبتنی هستند. این الگوی هارمونیک هنگامیکه بداههنواز ملودیهائی را بر زمینهٔ آن میآفریند بارها و بارها تکرار میشود. در موسیقی جاز، هر کدام از ارائههای الگوی هارمونیک مبنا یا ملودی را کُر (chorus) مینامند. برای نمونه، یک بداههنوازی جاز که مبتنی بر ملودئی ۳۲ میزانی است میتواند با طرح زیر نمایانده شود:
|
|
|
کُر ۱ (۳۲ میزان)
|
|
تم
|
|
کُر ۲ (۳۲ میزان)
|
|
واریاسیون ۱
|
|
کُر ۳ (۳۲ میزان)
|
|
واریاسیون ۲
|
|
کُر ۴ (۳۲ میزان)
|
|
واریاسیون ۳
|
|
|
اجراء جاز بهطور معمول دربردارندهٔ تکنوازی بداههپردازانهٔ هر یک از اعضاء گروه است. علاوه بر این، ممکن است بخشهای بداههنوازی جمعی (collective)، که در آن چندین نوازنده به ترکیب همزمان ملودیهائی گوناگون میپردازند، نیز وجود داشته باشند. موسیقی این نوازندگان به مدد آکوردهای مبنا با یکدیگر همخوانی مییابد. تا زمان ابداع صفحههای LP در ۱۹۴۸، مدت اغلب اجراءهای ضبطشدهٔ جاز حدود ۳ دقیقه بود و این همان مدت ضبط بر یک روی صفحه ۷۸ دور است.
|
|
|
سنکوپ و نوسان ریتمیک از برجستهترین ویژگیهای جاز هستند. در بیشتر سبکهای جاز، ضرب توسط کوبهنواز (با طبل یا سنج) و نوازندهٔ باس برقرار میشود. بهطور معمول در هر میزان چهار ضرب نواخته میشود و آکسان بر ضربهای ضعیف است: ۴ - ۳ - ۲ - ۱. بسیاری از نتهای سنکوپدار از تداوم یک نت میان دو میزان حاصل میشوند. نوازندگان جاز با نواختن زنجیره نتهائی از یک نوع (برای نمونه، همگی چنگ) که کشش آنها کمی متفاوت است نیز حسی نوسانی پدید میآورند. برای نمونه، نت دوم یک زوج نت چنگ کوتاهتر از نت اول اجراء میشود:
|
|
|
|
|
ریتمهای جاز چنان بیقاعده هستند که نگارش دقیقشان دشوار است. اجراءکننده برای القاء حس جاز ناگزیر از ریتمهای نوشتهشده تخطی میکند. با تکامل جاز، ریتمهای آن همواره بیقاعدهتر و پیچیدهتر شدهاند.
|
|
زیر و بم ملودیهای جاز نیز مانند ریتم آن انعطافپذیر است. در این ملودیها، گامی ماژور که نتهای سوم، پنجم و هفتم آن اغلب کمی بم یا پایین آورده شدهاند بهکار گرفته میشوند. چنانکه در مبحث بلوز خواهیم دید، این نتهای 'افتاده' یا 'محزون - blue' از موسیقی آوازی بلوز به جاز راه یافتهاند. جاز همان توالیهای هارمونیک متداول در نظام سنتی تونال را بهکار میگیرد اما در گذر زمان، واژگان هارمونیک جاز - مانند ریتمهای آن - بهگونهای فزایندهٔ پیچیده و غامض شده است.
|