سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

ای خواجه تو عاقلانه می‌باش


ای خواجه تو عاقلانه می‌باش    چون بی‌خبری ز شور اوباش
آن چهره که رشک فخر فقرست    با ناخن زشت خویش مخراش
آن بت به خیال درنگنجد    بت‌ها به خیال خانه متراش
جمله بت و بت پرست چون اوست    غیر کل و جمله چیست جز لاش
نی فهم کنند خلق این را    نی دستوری که دم زنم فاش
این ماش برنج احولانست    ور نی نه برنج هست و نی ماش
پایان‌ها را کجا شناسند    چون پوشیدست رشک روهاش
گر می‌دزدی ز زندگان دزد    ای دزد کفن به شب چو نباش
اما ز قضاست مات من مات    هم حکم قضاست عاش من عاش
خامش که ز شب خبر ندارد    آن کس که به روز خورد خشخاش


همچنین مشاهده کنید