|
جهانگردى مىتواند بر ارکان فرهنگى و اجتماعى جامعه اثرات مثبت و منفى (بهطور همزمان) بگذارد. اعضاء و افراد جامعه بهصورتهاى متفاوت يک اثر را تفسير مىکنند يا از ديدگاههاى متفاوت به آن نگاه مىکنند. يکى از دليلهائى که در اين مورد ارائه مىشود، اين است که برخى از اثرات فرهنگى ـ اجتماعى چيزى جز پنداشت يا برداشت افراد نيست. براى مثال، نقشى که جهانگردى در افزايش جمعيت و راهبندانها در يک شهر دارد. براى برخى از کشورهاى آسيائى که با اين پديده آشنا هستند، امرى عادى و قابل تحمل است. بهبود کيفيت زندگى و تغيير در فرهنگ در گرو قضاوتهاى ارزشى افراداست و اين قضاوت تا حد زيادى به نوع پنداشت و برداشت فرد بستگى دارد. نوع پنداشت يا برداشتى که افراد در مورد اثرات فرهنگى و اجتماعى جهانگردى دارند و از سوى ديگر عواملى که به ماهيت توسعه و رشد جهانگردى وابستهاند (اين دو دسته از عامل) در شيوهٔ تأثير جهانگردى بر جامعه نقشى فعال ايفاء مىکنند.
|
|
| عوامل نشأت گرفته از ادراک درباره جهانگردى
|
|
فهرست زير خلاصهاى است از الگوهاى اصلى روابط بين عوامل مختلف که بر پنداشت ميزبان (نسبت به جهانگردى و اثرات آن) اثر مىگذارند:
|
|
ـ بهطور کلي، افرادى از جامعهٔ ميزبان که احتمالاً از جهانگردى سود مىبرند (زيرا افردى از خانواده که در اين صنعت مشغول بهکار مىشوند، بر اين باور هستند که سودها و مزاياى حاصل از جهانگردى بيش از هزينههائى است که بر آنها تحميل مىشود) بيشتر جهانگردى را تائيد و حمايت مىکنند و به اثرات مثبت آنها اشاره مىنمايند.
|
|
ـ کسانىکه بيشتر در اين صنعت درگير هستند و در اينباره دانش و اطلاعات بيشترى دارند از اين پديده حمايت مىکنند. هنگامىکه افراد دربارهٔ جهانگردى مىانديشند بيشتر خود صلاح و منافع جامعه را در نظر دارند و اگر در مواردى هم از نظر شخصى متحمل زيانهائى مىشوند، اين صنعت را به نفع جامعه تائيد و از آن حمايت مىکنند.
|
|
ـ پنداشتهائى که اعضاء جامعهٔ ميزبان از جهانگردى دارند به نقشهاى فرهنگى يا اجتماعى که به جهانگردان نسبت مىدهند، بستگى دارد. براى مثال، در جزاير ترابرايند سربازها را جهانگرد مىدانستند. در سىشلز، جهانگردان را افرادى بسياز ثروتمند مىدانند، ولى در جزاير غربى (وست ايندياز) جهانگرد را مترادف استعمارگر مىشناسند. نقشهاى متفاوتى که اين جوامع به يک دسته از جانگردها مىدهند به سبب نگرشهائى است که از جهانگرد دارند (بدين گونه قالبى مىانديشند).
|
|
ـ جوامعى که در طول تاريخ تماس کمترى با جهانگردان داشتهاند در برخورد با اين افراد (نسبت به آنها که تاريخچه و فرهنگى طولانى از پذيرائى جهانگردان داشتهاند) برداشتهاى بهترى دارند و با آغوشى بازتر از آنها پذيرائى مىکنند.
|
|
ـ تصويرهائى که رسانههاى گروهى از جهانگرد ارائه مىکنند و اطلاعاتى که در اين مورد مىدهند، مىتواند بر نوع پنداشت و برداشت اعضاء جامعهٔ ميزبان اثرات زيادى بگذارد. مىتوان با استفاده از اين اطلاعات (از نظر ساختار اجتماعي) واقعيتها را بهتر درک کرد. رسانههاى گروهى مىتوانند بر درک و فهم افراد جامعه در مورد مسئلهها با امور عمومى اثر بگذارند و در مورد جهانگردى اطلاعات بيشترى بدهند و در اين راه بر ميزان دانش و آگاهى آنها بيفزايند و ذهن آنها را در مورد تعارض بين گروهها روشن کنند.
|
|
خلاصه اينکه، چنين بهنظر مىرسد که چندين عامل به نوع پنداشت و برداشت افراد از شيوهٔ تأثير فرهنگى و اجتماعى جهانگردى بر جامعه، نقش دارند. اگر جامعهٔ ميزبان دربارهٔ جهانگردى آگاهى کامل داشته باشد از ديدگاهى مثبت به ميهمانان نگاه خواهد کرد و در تماسهاى متقابل فرهنگي، تجربههاى ارزشمندى بهدست مىآورد و بر اين باور است که گسترش و توسعهٔ صنعت جهانگردى به نفع دو جامعه است، که در اينصورت ديدگاهى مثبت نسبت به جهانگردى پيدا مىکند. اگر جامعهٔ ميزبان احساس کند که بر روند توسعه و گسترش اين صنعت و افزايش جهانگرد نوعى کنترل دارد، احساس راحتى بيشترى مىنمايد و از آن حمايت مىند. سطح دانش، توزيع عادلانه درآمدهاى حاصل از جهانگردى و احساس داشتن نوعى کنترل بر اين صنعت از جمله عواملى هستند که مىتوانند در امر برنامهريزي، توسعه و گسترش صنعت پايدار جهانگردى نقشى بسيار مهم ايفاء کنند.
|
|
| عوامل مربوط به اندازه و ماهيت رشد جهانگردى
|
|
اثراتى را که جهانگردى بر جنبههاى اقتصادى و فرهنگى ـ اجتماعى يک جامعه مىگذارد، مىتوان از دو ديدگاه موردتوجه قرار داد: نتيجه با رهآوردهاى اين صنعت که بهصورت مرحلههاى پياپى ارائه شود، يا حجم و ميزان گسترش و توسعهٔ اين صنعت. براى مثال، يکى از الگوهائى که در مورد توسعه و رشد جهانگردى ارائه شده است نشاندهندهٔ سير تکاملى و مرحلههائى است که اين صنعت (در جامعه) طى مىکند. اين مرحلهها عبارتاند از: اکتشاف، درگيرى و مشارکت، رشد و توسعه، همبستگى (استحکام و انسجام)، اشباع شن (رکود و ايستائي) و سپس پشت سر گذاشتن مسير قهقرائى يا تجديد حيات و دوباره جوان شدن. مرحلهٔ همبستگى (انسجام و استحکام) تنها مرحلهاى است که اثرات اجتماعى زيادى دارد. به هر حال رشد و توسعهٔ صنعت جهانگردي، بهخودى خود، داراى اثرات منفى نخواهد بود. براى مثال، تعداد جهانگردانى که در سال ۱۹۸۴ به خليج نهنگها در استراليا مىرفتند و دلفينهاى اين دريا را تماشا مىکردند به ۱۰ هزار نفر مىرسيد، در حالىکه در سال ۱۹۹۰ اين تعداد به ۱۵۰ هزار نفر رسيد و آن نشاندهندهٔ افزايشى بيش از ۱۵ برابر، ظرف ۶ سال است. نرخ رشد و گسترش جهانگردى و اثرات شديدى که بر عوامل محيطى داشته، موجب شده است که اين ناحيه شاهد توسعه و رشد زيادى باشد. ولى ساکنان اين منطقه نسبت به جهانگردى ديدگاهى بسيار مثبت دارند و از رشد و توسعهٔ اين صنعت به شدت حمايت مىکنند (دالينگ، ۱۹۹۳).
|
|
شايد اختلافنظر در مورد اثرات صنعت جهانگردى به سبب شيوهٔ رشد اين صنعت باشد، و نه ميزان رشد.
|