|
|
در اين زمينه مهمترين توصيه اين است که صحنه را غرق نور نکنيد. زمانى مرسوم بود که به تمامى صحنه نور کلى مىتاباندند. يعنى از نور زمينه با شدت زياد استفاده مىشد، سپس بهمنظور برجستهسازى موضوع و ايجاد شدتهاى نورى متغير در صحنه با نورهاى نقطهاى تنوعاتى در اين نور کلى بهوجود مىآمد. اين روشها مربوط به زمانى بود که دوربينهاى ايميج اورتيکون (Image Orticon) بهکار مىرفت. اين دوربينها داراى گاماى بالا، دامنهٔ تضادمندى محدود و معايب تصوير بسيار بودند. بهاستثناء تصاوير مايه روشن جاذبهٔ تصويرى نور ملايم محدود است. با اين همه، نور ملايم موضع نامناسب نور اصلى را که به آشکار شدن شکلهاى نازيبا مىانجامد مخفى مىکند. از طرف ديگر، اين پرداخت نورى باعث روشنايى بيش از حد پسزمينههاى صحنه مىشود.
|
|
نورپردازى پويا بهجاىگيرى کاملاً دقيق نورهاى نقطهاى نياز دارد و با قرارگيرى دقيق و حساس نورهاى پُرکننده به نتيجه مىرسد. (معمولاً مقدار نور پُرکننده به واسطهٔ بازتابهاى عمومى از کف و وسايل صحنه کم است.)
|
|
همانطور که قبلاً اشاره شد، بهترين کيفيت تصويرى زمانى حاصل مىشود که نواحى اجراء رويداد به مواضع مجزا (کنار ميز، پنجره يا روى صندلي) تقسيم شود و اصول 'نورپردازى از سه نقطه' در مورد آنها اجراء شود.
|
|
|
اگر چه جزئيات چهرهٔ انسانها با يکديگر متفاوت است اما شباهت ساخت کلى سرها چنان است که جلوههاى ناخوشايند ناشى از نورپردازى نامتناسب در مورد همهٔ آنها يکسان خواهد بود.
|
|
- قواعد کلى :
|
در نورپردازى انسان با اصول مورد توافق اهل فن روبرو هستيم:
|
|
- نور اصلى (کليد) را در زاويهٔ ۱۰ تا ۳۰ درجه با بينى شخص قرار دهيد.
|
|
- از نورهاى شيبدار و زواياى مورب (بالاى ۴۰ تا ۴۵ درجه) اجتناب کنيد.
|
|
- زاويهٔ افقى يا عمودى بين نور پُرکننده و نور اصلى نبايد زياد باشد.
|
|
- براى هر ديدگاه دوربين از بيش از يک نور اصلى استفاده نکنيد.
|
|
- به بازيگران بگوئيد به طرف نور اصلى متمايل باشند و از آن دور نشوند.
|
|
- موضع نور پُرکننده را چنان تعيين کنيد که سايهها را خنثى کند.
|
|
- در نماهاى تمامرخ از نورهاى جانبى اجتناب کنيد.
|
|
- در نماى نيمرخ معمولاً قرارگيرى نور اصلى در فاصلهٔ دور و بالاى سر نتيجهٔ بهترى دارد. اين عمل توهم بُعد را در موضوع افزايش داده و از سايهٔ بوم صدا بر آن جلوگيرى مىکند.
|
|
- نورپردازى گروهى :
|
هر چه موضوع تحرک کمترى داشته باشد نورپردازى آن سادهتر است. (اما بيننده فرصت بيشترى براى يافتن معايب نورپردازى خواهد داشت). از طرف ديگر، هر چه حرکت موضوعها بيشتر باشد نورپردازى بيشتر جنبهٔ توافقى پيدا مىکند و بيننده کمتر متوجه معايب نورپردازى خواهد شد. در نورپردازى گروهى مىتوان صحنه را از نظر 'نواحى وقوع رويداد' تفکيک کرد و آن نواحى را بر اساس رويداد مربوطه نورپردازى کرد. موفقيت اين روش به دامنهٔ تنوع رويدادهاى صحنه بستگى دارد. در بسيارى از صحنهها، رويداد صحنه در نقاط ثابتى متمرکز مىشود: اطراف ميز، صندلىها و غيره.
|
|
بهطور کى بايد هر بازيگر را بهطور منفرد در نظر گرفت و با توجه به جهت نگاه او نورهاى اصلي، پُرکننده و پشت را تنظيم کرد. غالباً يک چراغ با زاويهٔ مناسب مىتواند چند نفر را تحت پوشش قرار دهد. بهعبارت ديگر، چراغى که نور اصلى يک بازيگر است مىتواند نور پشت شخص مقابل او باشد. اما هنگامى که چند نفر تحت پوشش دور يک چراغ قرار مىگيرند مشکلاتى بروز مىکند. اين مشکلات هنگامى پديد مىآيند که افراد داراى رنگمايههاى متفاوت لباس، مو و رنگ پوست باشند. در هر صورت نورپردازى با شدت نور توافقى امکانپذير است بخصوص اگر از وسايل پراکندهسازى و محدودسازى نور استفاده مىشود.
|
|
در شرايط تجمع بازيگران در صحنه يا موقعيتهاى خاص (ارکستر يا تماشاگرهاى نمايش) آنها را مىتوان بهطور جمعى نورپردازى کرد يا گروه آنها را به بخشهايى تقسيم کرد. به هر شکل اينجا نيز اصول 'نورپردازى از ۳ نقطه' اساس کار است.
|