تمام بيماران مبتلا به ARF تا اندازهاى ازتمى (افزايش BUN و Cr) دارند. ديگر خصوصيات بالينى به اتيولوژى بيمارى کليوى بستگى دارند. بيماران مبتلا به ازتمى پيشکليوى ناشى از کاهش حجم، معمولاً دچار هيپوتانسيون ارتوستاتيک، تاکىکاردي، IVP پائين و خشکى غشاءهاى مخاطي، مىشوند. بيماران مبتلا به ازتمى پيشکليوى و CHF، ممکن است دچار اتساع وريد ژوگولار، گالوپ S3 و ادم محيطى و ريوى گردند. بنابراين، در بررسى بيماران دچار ARF پيشکليوي، انجام معاينهٔ فيزيکى بسيار اهميت دارد. در کل، نسبت BUN/Cr افزايش مىيابد (۲۰:۱<) که اين افزايش در شرايط کاهش حجم و CHF، بيش از سيروز است. ممکن است در موارد پيشکليوى غير سيروزي، ميزان اسيد اوريک نيز بهصورت غير متناسبى افزايش يابد (بهدليل افزايش بازجذب کلى بخش پروگزيمال توبولها)، بيوشيمى ادرار نشاندهندهٔ پائين بودن [+Na] ادرار
10-20 mmol/L >،۱۰>> در سندرم هپاتورنال) و دفع جزئى (Fractional Excretion) سديم (FENa)<<يک درصد است (جدول - اندکسهاى تشخيصى ادرارى جهت افتراق ازتمى پيشکليوى از داخل کليوى -). UA مشخصاً نشاندهندهٔ کستهاى هيالن و اندکى کستهاى گرانولر، با يا بدون کستهاى سلولى است. اولتراسونوگرافى کليهها، معمولاً طبيعى است.
|
|
| اندکسهاى تشخيصى ادرارى جهت افتراق ازتمى پيشکليوى از داخل کليوى
|
|
|
اندکس تشخيصى |
|
|
يافتههاى مشخص |
|
|
|
|
ازتمى پيشکليوى |
|
|
ازتمى داخل کليوى |
|
|
|
دفع جزئى سديم (%) UNa×PCr)/(PNa×UCr)]× ۱۰۰)] |
|
|
۱> |
|
|
<۱ |
|
|
|
غلظت سديم ادرار (mmol/L) |
|
|
۱۰> |
|
|
۲۰< |
|
|
|
نسبت کرآتينين ادرار به کرآتينين پلاسما |
|
|
۴۰< |
|
|
۲۰< |
|
|
|
نسبت نيتروژن اورهٔ ادرار به نيتروژن
اورهٔ پلاسما |
|
|
۸< |
|
|
۳> |
|
|
|
وزن مخصوص ادرار |
|
|
۱/۰۱۸< |
|
|
۱/۰۱۵> |
|
|
|
اسمولاليتهٔ ادرار (mosm/kg H2O) |
|
|
۵۰۰< |
|
|
۳۰۰> |
|
|
|
نسبت BUN به کرآتينين پلاسما |
|
|
۲۰< |
|
|
۱۵-۱۰> |
|
|
|
اندکس نارسائى کليه [(UNa/(UCr/PCr] |
|
|
۱> |
|
|
۱< |
|
|
|
سديمان ادراري |
|
|
کستهاى هيالن |
|
|
کستهاى گرانولر قهوهاى تيره |
|
|
|
بيماران دچار بيمارى داخل کليوي، با شکايتهاى مختلفى به پزشک مراجعه مىکنند. گلومرولونفريت (GN) اغلب با هيپرتانسيون و ادم خفيف تا متوسط (ناشى از احتباس Na و پروتئينوري، و گاه، هماچوري) همراه است. ممکن است بيوشيمى ادرار اين بيماران از افراد دچار نارسائى پيشکليوي، قابل افتراق نباشد. در حقيقت برخى بيماران مبتلا به GN، دچار کاهش خونرسانى کليوى (ريه دليل التهاب و ايسکمى گلومرولي) هستند که در نتيجه، دچار هيپررنينمى و نهايتاً، هيپرتانسيون مىشوند. در اين موارد، سديمان ادرارى بسيار کمککننده است. کستهاى WBC, RBC و سلولي، مشخصکنندهٔ GN هستند؛ کستهاى RBC را بهندرت مىتوان در ساير موارد مشاهده کرد (ويژگى بالا). در صورت وجود نفريت التهابى (GN يا نفريت بينابيني) ممکن است اکوژن بودن کليهها در اولتراسونوگرافى افزايش يافته باشد که آنرا بيمارى طبى کليه (Medical Renal Diseas) مىنامند. برخلاف بيماران مبتلا به GN، احتمال وجود هيپرتانسيون يا پروتئينورى در بيماران دچار بيمارهاى بينابيني، کم است. ممکن است در UA، هماچورى يا پيورى وجود داشته باشد. يافتهٔ کلاسيک سديمان در نفريت بينابيني، آلرژيک، ارجحيت لنفوسيتهاى ادرارى (10%<) با رنگآميزى رايت يا هنسل است. ممکن است بتوان کستهاى WBC را (بهخصوص در صورت بروز پيلونفريت) مشاهده نمود.
|
|
بيماران دچار ARF پسکليوى ناشى از انسداد مجراى ادراري، معمولاً نسبت به بيماران دچار بيمارى مبتلا به بيمارى پيشکليوى يا داخل کليوي، کمتر ناخوش هستند و ممکن است تا افزايش قابل توجه ازتمى (۱۵۰ mg/dL، تظاهرات بيمارى بروز نکنند. اختلال همزمان در توانائى تغليظ ادرار، اغلب مانع از پيدايش عوارض ناشى از افزايش حجم در بيماران مىشود. الکتروليتهاى ادرارى مشخصاً نشاندهندهٔ ۱% < FENa هستند و سديمان ادرارى در بررسىهاى ميکروسکوپيک، معمولاً 'آرام Bland' است. اولتراسونوگرافي، روش تشخيصى کليدى است. بيش از ۹۰% بيماران مبتلا به ARF پسکليوي، در بررسى اولتراسوند، انسدادى در سيستم جمعآورى ادرار دارند (حالبها يا کاليسهاى متسع)؛ موارد منفى کاذب عبارتند از انسداد فوق حاد و تهاجم تومور به حالب يا کليه و انسداد عملکردى جريان ادرارى بدون اتساع ساختمان مجاري.
|