|
|
اهداف، راهبردها و سياستهاى توسعه جهانگردى
|
|
اهداف درازمدت توسعه جهانگردى بهنحوى طراحى شدهاند تا ميان منابع اقتصادى و مسائل اجتماعى - فرهنگى و زيستمحيطى تعادل برقرار کنند. اين اهداف به اين صورت بيان شدهاند:
|
|
- بهينه ساختن کمک جهانگردى به رشد اقتصادى در سطوح ملى و منطقهاى (از جمله گسترش منافع جهانگردى در سراسر کشور).
|
|
- بالا بردن و کمک کردن به انسجام اجتماعى و حفاظت فرهنگى در سطح محلى (از جمله تشويق توسعهاى که به نيازهاى مردم محلى و حفظ ميراث فرهنگى حساس است).
|
|
- توسعه جهانگردى مبتنى بر محيط زيست پايدار (از جمله محدود کردن توسعه به ظرفيت پذيرش محيط و تشويق حفظ محيطزيست).
|
|
- ايجاد تنوع مقصدها، جاذبهها و بازارها براى به حداقل رساندن تهديدهاى داخلى و خارجى عمده متوجه فعاليت جهانگردي.
|
|
اين طرح مىگويد که گسترش جهانگردى تا حد زيادى به سطح سرمايهگذاري، بهخصوص به منابع کمياب بخش عمومي، بستگى دارد.
|
|
اين مطالعه، پس از ارزيابى سياستهاى جايگزين توسعه براى دستيابى به اين اهداف، يک راهبرد سه نکتهاى را بدين شرح توصيه مىکند:
|
|
- اتخاذ يک شيوهٔ توسعه خوشهاى براساس ايجاد سه دروازهٔ بينالمللى اصلى و مقصدهاى اقمارى نزديک.
|
|
- اتخاذ روش بازار مناسب و انبوه مبتنى بر آميزهاى از جهانگردى علاقهٔ خاص، تفريحي، تحصيلاتي، گردهمائي، نمايشگاهي، گردشى و توليدات تشويقى براى مسافرت.
|
|
- حرکت بهسوى ايجاد تعادل توسعه ميان جهانگردى خارجى و داخلي.
|
|
براساس راهبردها و سياستهاى توسعه، اهداف بازار توريستى داخلى و خارجى براى دورههاى کوتاه، ميان و بلندمدت تعيين شدهاند. اين اهداف هم بهصورت تعداد ورود جهانگرد و هم تعداد شبهاى اقامت جهانگردان، همراه با اهداف توريستى داخلى که فقط براى استفادهکنندگان از محل اقامت غيررايگان محاسبه شده است بيان شدهاند. اين اهداف رشد چشمگيرى را براى ۲۰۱۰ نشان مىدهند - در حدود پنج برابر رقم سال ۱۹۹۰ براى جهانگردان خارجى و ۱۰ برابر رقم سال ۱۹۹۰ براى جهانگردان داخلى منابع اصلى جهانگرد خارجى بازارهاى آسياىشرقى در نظر گرفته شدهاند که اکثر آنان جهانگرد تفريحى هستند.
|
|
اين طرح اجراء سياستهاى توسعه را براى دورههاى کوتاه، ميان و بلندمدت توصيه مىکند. توسعه کوتاهمدت بايد بر چندين اقدام تکيه کنند - تکميل پروژههاى زيربنائى کليدي، بهرهبردارى از جاذبههاى توريستى موجود، از ميان برداشتن موانعى که برخى سياستها ايجاد کردهاند، و کارآمد ساختن ساختار سازماني. در ميانمدت، بايد بر گسترش زيربناى کليدى و توسعه تفريحگاههاى جديد طبق راهبرد توسعه و ايجاد امکانات براى آموزش جهانگردى تأکيد شود. در درازمدت، راهبرد توسعه بايد با توسعه دائمى مقصدهاى در حال پيدايش و احتمالى در هريک از خوشهها (گروهها) تثبيت شود.
|
|
راهبرد توسعه خوشهاى بر مفهومى مبتنى است که به هر خوشه يک دروازه بينالمللى يا بيشتر سرويس مىدهد و به تعدادى مقصدهاى اقمارى متصل است. هر مقصد تابع ويژگى منحصربهفرد خودش را خواهد داشت. شکل زير اين روش توسعه را نشان مىدهد. يک خوشه، خوشهٔ مبتنى بر لوزن (يا مانيل) است. مانيل بهعنوان دروازه و شامل چندين مقصد دو بخشهاى شمالى و شرقى کشور است. خوشه ديگر، خوشهٔ مبتنى بر ويساياس (ياسبو) است، سيو بهعنوان دروازه و شامل مراکز فيليپين است. خوشه سوم، خوشهٔ مبتنى بر قيدانائو (يا داوائو) است، داوائو بهعنوان دروازه، و شامل مقصدهائى در بخش جنوبى کشور است. اهداف کوتاه، ميان و درازمدت ورود جهانگردان براى هريک از اين مناطق جهانگردى تعيين شدهاند.
|
|
اين طرح سياستهاى اجرائى را براى عناصر اصلى مختلف جهانگردى توصيه مىکند. سياستهاى مرتبط با احداث محل اقامت براى جهانگردان بر توسعه محل اقامت بيرون از منطقهٔ پايتخت تأکيد مىکنند، بهويژه در خوشههاى ويساياس و ميندانائو. براى بالا بردن سطح محلهاى اقامت و احداث اتاقهاى جديد در اين مناطق انگيزههائى بايد ايجاد شود. تفريحگاههاى جديد بايد در اين مناطق و نيز در بخش شمالى منطقه لوزن احداث شوند، و زيربناى لازم بايد براى سرويسدهى به اين مناطق ساخته شود. بازاريابى بايد به تبليغ جاهائى خارج از ناحيه مانيل هدايت شود.
|
|
سياستهاى حملونقل عمدتاً به حملونقل هوائى مرتبط مىشود. اين طرح توصيه مىکند که قوانين کشورها انعطافپذيرتر اتخاذ شود تا سرويسهاى هوائى منظم و دربست را تصويب کند و شرکتهاى هوائى داخلى و بينالمللى بيشترى اجازه يابند به فرودگاه درجه دوم کشور سرويس دهند. تسهيلات پايانهاى داخلى و بينالمللى در دروازههاى اصلى بايد گسترش يابند. بهعلاوه عمليات هوائى داخلى بايد از انحصار دولتى خارج شود و رقابت بيشترى در ميان شرکتهاى هوائى داخلى کشور بهعمل آيد.
|
|
اين طرح پيشنهاد مىکند که سياستهاى بازاريابى در سه مرحله اجراء شوند. در طول دورهٔ کوتاهمدت، بايد بر چندين تلاش تأکيد شود - بالا بردن سطح پائين کنونى اشغال اتاق، بهبود تصوير جهانگردي، بهبود سرويسدهى و دسترسى به تفريحات، رستورانها، خريد و گردشها. در طول دوره ميانمدت، سياست بازاريابى بايد معرفى فيليپين را بهعنوان يک مقصد توريستى اصلى و احياءشده که طيفى وسيع از بازارها را هدف گرفته است آغاز کند، ولى بهخصوص بايد بازارهاى در حال پيدايش داخلى و آسياىشرقى را هدف بگيرد. براى درازمدت، اين سياست بايد درصدد بهرهبردارى از ابتکارات پيشين برآيد، ولى فيليپين را به يک مقصد اصلى جهانگردى در جهان مبدل سازد.
|
|
|
|
|
نقش عمدهٔ سياست توسعه محصول بايد بالا بردن و تنوع بخشيدن به دامنهٔ محصولات موجود به طرق مختلف باشد. يک روش توصيه شده تمرکز بر توسعه درست يک يا دو جاذبه در هريک از دروازهها است، از جمله ايجاد حداقل يک جاذبهٔ عمده در اين دروازهها يا در نزديکى آنها سياستى ديگر بهتر کردن دسترسى به محصولات موجود و اطلاعرسانى دربارهٔ اين محصولات، و بالا بردن استاندارد برنامهها و محصولات گردشى موجود است. ساير سياستها نيز توصيه شدهاند. تشويق ايجاد فعاليتهاى بيشتر براى بازديدکنندگان يک روزه در مقصدها، بهتر کردن قابليت اعتماد به سرويسهاى حملونقل داخلي، ايجاد تفريحگاههاى جديد، محصولات گردشى و علاقهٔ خاص مبتنى بر ويژگىهاى خاص کشور.
|
|
اين طرح خاطرنشان مىکند که نظام موجود آموزشى قادر نخواهد بود نيروى مورد نياز آموزش ديدهٔ آينده را تربيت کنند. نقش عمدهٔ سياستهاى آموزشى ايجاد يک هيئت آموزشى صنعت جهانگردي، مراکز آموزش منطقهاى در سه منطقه جهانگردي، امکانات با استانداردهاى قابل پذيرش از لحاظ بينالمللى و برنامه آموزشى مورد تائيد، و احداث دانشکده هستند.
|