اقتصاددانان هنگام بررسى تقاضاى هر کالاى ساده، غالباً فرض مىکنند که مصرفکننده تنها بايد دوبار تصميمگيرى کند:
|
|
- آيا کالا را بخرد يا نه
|
|
- از ميان کالاهاى (جانشين) موجود کدام کالا را انتخاب کند.
|
|
- (تعيين تعداد کالاى انتخاب شده تصميم سوم است اما اين تصميم، به يک معنا ملاحظهٔ مجدد دو تصميم اول است) تقاضاى فردى محصولات جهانگردى عموماً با تصميمات بغرنجترى همراه است زيرا مصرفکننده در چند سطح به انتخاب دست مىزند که لزوماً متوالى نيستند. ميزان تقاضاى کل هر محصول جهانگردى را تنها هنگامى مىتوان به درستى مورد بررسى قرار داد که نتيجهٔ اين تصميمات فردى تقاضا روشن شده باشد. در اين مبحث، انتخابهاى اساسى زير مورد بررسى قرار خواهد گرفت:
|
|
|
|
اولين و شايد سادهترين انتخاب (به غير از انتخاب بين خريد يا عدم خريد) اين است که چه نوع جهانگردى انجام مىگيرد. در بعضى از موارد وضعيت عدم انتخاب پيش مىآيد مانند مسافرت کارى براى فروش محصول، تشرّف به حج، حضور در رويدادهاى ورزشى و شرکت در مراسم ازدواج. همانطور که در مباحث پيش ملاحظه شد درجه تعهد و التزام، تصميم را مشخص مىکند. در موارد ديگر ممکن است انتخابهائى چون عزيمت به مناطق ساحلي، تور تعطيلاتي، اسکىبازى يا سفر دريائى در فصل زمستان، سير و سياحت پس از کنفرانس يا ديدن دوستان مطرح باشد.
|
|
|
مقصد مىتواند يک مکان، (چند مکان بهعنوان بخشى از يک تور) يا حتى مقصدى متحرک مانند کشتى مسافربرى باشد. تقاضاى فرد به متغيرهاى گروه ب و ج و نيز تکنولوژى مصرف در مقصد بستگى دارد. منظور از تکنولوژى مصرف اين است که مقصد چگونه مشخصههاى لازم براى حداکثر شدن مطلوبيت جهانگرد را عرضه خواهد کرد. درجهٔ جانشينى مقصدها با يکديگر به مشابهت مشخصههاى آنها بستگى دارد. اگر يک جهانگرد براى ديدن تاجمحل ارزش زيادى قائل باشد و لاغير، يقيناً يافتن مقصد ديگرى به جاى 'اگرادر' هند ناممکن خواهد بود. اگر ساحل شنى و حرارت ملايم ۲۵ درجه، تنها مشخصههاى مورد نظر مصرفکننده باشند انتخابهاى متعددى فرا روى وى قرار خواهد داشت.
|
|
اما آنچه غالباً انتخاب مصرفکننده را محدود مىکند عدم شناخت کافى و تصورات ناقص وى دربارهٔ مقصدها است. بسيارى از جهانگردان کليهٔ مقصدهاى در خور نياز خود را دقيقاً نمىشناسند و بنابراين، تعادلهاى بازار احتمالاً بسيار ناقص خواهد بود.
|
|
بهنظر مىرسد قيمتهاى نسبى تا کنون مهمترين متغير مؤثر بر انتخاب مقصدهاى بينالمللى بوده است. تحقيقات نشان مىدهد که اين متغير دست کم ۴۰ درصد نوسان سهم مقصدها از سفرهاى بينالمللى و نزديک به ۶۰ درصد اين نوسان در مورد مقصدهاى بسيار مشابه را توضيح مىدهد. اين متغير را مىتوان در مدل رسمى تقاضاى جهانگردى وارد نمود. همانطور که در مباحث بعد خواهيم ديد در اينجا نوسانات نرخ مبادلهٔ ارز اهميت زيادى دارد.
|
|
|
جهانگرد در سومين انتخاب بايد شيوهٔ سفر را برگزيند. نوع و مقصد سفر غالباً شيوهٔ سفر خاصى را تحميل مىکند يا شيوه را تنها انتخاب ممکن قرار مىدهد. اما گاهى سطوح مطلوبى از سرعت، راحتي، آسايش، ايمنى سفر و غير آن وجود دارد که قيمت شيوهٔ سفر بهينه يا مدت زمانى که جهانگرد براى سفر کردن در اختيار دارد قيد اصلى در برابر دستيابى به آن است. براى بعضى جهانگردان خود سفر يا بهعبارت ديگر عزيمت از نقطهاى به نقطهٔ ديگر (نه سفر يک روزه سير و سياحتي، که در واقع بيشتر به شکل يک جاذبه است تا جابهجائي) مطلوبيت بسيار زيادى دربر دارد. براى جهانگردان ديگر وقت و پول صرف شده براى سفر هزينهاى است که حتىالامکان بايد کمتر شود.
|
|
شيوهٔ سفر مىتواند چند نوع وسيله را دربر گيرد، براى مثال، در حالى که تاکسى تنها وسيلهاى است که جهانگرد با آن مىتواند از فرودگاه مقصد به هتل برود و اثاثيهٔ خود را نز ببرد وى مىتوانست اتومبيل شخصى خود را تا فرودگاه کشور خود براند و در آنجا پارک نمايد. بنابراين، سفر تقاضاى استفاده از پايانهها و محوطههاى پارکينگ را نيز دربر مىگيرد که مشخصهها و قيمت آنها بايد مدّنظر قرار گيرد.
|
|
اگر وسايل حمل و نقل مسافرى را به آسانى بتوان جاى يکديگر بهکار برد قيمت يا کرايهٔ سفر شايد متغير اصلى باشد که بر تقاضا تأثر مىگذارد. اين موضوع در مورد مسافرت هوائى در آمريکا که مقرراتزدائى شده ديده شده است. اگر کرايهها تقريباً برابر باشند (اين وضعيت در شرايط رقابت تقريباً کامل رخ مىدهد يا وجود کارتلى مانند اتحاديهٔ بينالمللى حمل و نقل هوائي) مشخصههاى معينى مانند برنامهٔ زمانى پروازها تأثير چشمگيرى بر تقاضا مىگذارند.
|