پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا
رشد نظریههای فخنر
گوستاو تئودور فخنر (۱۸۰۱-۱۸۸۷) مردى با استعدادهاى مختلف بود. او در اوايل شهرت متوسطى در سمت استاد فيزيک در دانشگاه لايپزيک کسب کرد. در گرايش و هدف يک فيلسوف بود، ولى با وجودى که فلسفه کليد تمام فعاليتهاى وى بود، ليکن او هيچگاه مشهور و يا حتى موفق نيز نبود. او يک انسانگرا، طنزنويس، شاعر و هنرمند بود. ولى شهرت او در پسيکوفيزيک بود که اين اشتهار نيز بر او تحميل گشته بود. او مايل نبود که نام او در تاريخ بهعنوان يک عامل پسيکوفيزيک ثبت گردد. او برعکس وونت نمىخواست مؤسس روانشناسى علمى گردد. او شايد مىتوانست به اين امر رضايت دهد که بگذارد روانشناسى علمى بهعنوان يک علم مستقل در رحم زمان بماند، ولى زندگى بهجاى او و براى او تصميم گرفته بود، بدين معنى که آزمايشهاى پسيکوفيزيک فخنر را که فقط براى اثبات ديدگاه فلسفى خود انجام داده بود از او گرفت و بهصورت روانشناسى علمى به جهان ارائه نمود. براى آن عده از ما که مىپرسيم چگونه روانشناسان ساخته مىشوند، اين يک زندگى جالبى است. |
فخنر در سال ۱۸۰۱ در روستاى کوچکى در جنوب آلمان بهدنيا آمد. پدر و پدربزرگ او هر دو کشيش بودند. او پس از گذراندن تحصيلات ابتدائى و Gymnasium به دانشکده پزشکى وارد شد. در سن شانزده سالگى بود که به دانشکده پزشکى راه يافت و پس از فراغت از تحصيل طب، در سال ۱۸۲۲، بقيه عمر طولانى خود را در دانشگاه لايپزيک بهسر برد. |
نام فخنر معمولاً همزمان با تاريخ ۱۸۶۰، سالى که فخنر کتاب اصول پسيکوفيزيک (Elemente Der Psychophysik) خود را نگاشت، آورده شده است. در همان سال اتفاقاً اي.اچ.وبر که 'قانون وبر' (Weber's Law) بهنام او است، نيز در دانشگاه لايپزيک و در سمت دانشيارى استخدام شد و در سال بعد به سمت پروفسور در تشريح ارتقاء يافت. |
فخنر در سال ۱۸۳۳ در سن سى و سه سالگى به سمت پروفسور فيزيک دانشگاه لايپزيک برگزيده شد، سالى که لتزى تحصيلات دانشگاهى خود را در آنجا شروع کرد. در واقع بهنظر مىرسيد که آينده حرفهاى فخنر از اينجا تعيين شده است. او در سن جوانى استاد فيزيک در دانشگاه معتبر با برنامهاى روشن و شرايط اجتماعى مطلوب گرديد. ولى اين پيشبينى درست از آب درنيامد. او بهعلت کار زياد و آسيبديدگى چشم دچار بحرانى روحى گشت و از سمت استادى فيزيک استعفاء کرد و به مذهب روى آورد. |
او احساس رسالت در فلسفه مىکرد و نمىتوانست سکوت اختيار کند. مادىگرائى زمان او را آزرده و نگران کرده بود. راهحل فلسفى او براى مسائل معنوى اين بود که روان و ماده را از ديدگاه خاصيت هوشيارى نگاه کنند. ديدگاهى که او در کتاب مهم خود تحت عنوان زند - اوستا (Zend - Avesta) مطرح نمود. او چنين بحث مىکرد که همه موجودات مانند حيوانات و گياهان و انسان داراى 'هوشياري' هستند. روح فناناپذير است و بهصورت هوشيارى در تمام مخلوقات وجود دارد. ديدگاه فلسفى فخنر زياد منطقى و مستدل نبود ولى اهميت فخنر براى روانشناسى برداشت فلسفى او نبود، بلکه کشفيات پسيکوفيزيک بود. اينکه در مورد روان و ماده فلسفهپردازى کلى شود يک چيزى بود و اينکه به رابطه اين دو چنان شکل مشخص عينى داده شود که رضايتخاطر مادىگرايان را فراهم سازد چيز ديگر. فخنر بدين نتيجه رسيد که اين فلسفه جديد نياز به يک اساس محکم علمى دارد. اين بود که در يکى از روزهاى سال ۱۸۵۰ در حالىکه در بستر آرميده بود، خطوط کلى اين راهحل براى او روشن گرديد. او راهحل را در اين کشف کرد که 'افزايش نسبى انرژى بدن معيار سنجش افزايش شدت حالت روانى مشابه است' ؛ و او به اندازه کافى دادههاى عينى براى نشان دادن اين ارتباط را در دسترس داشت. او معتقد شد که يک سرى عددى درجات شدت حالات روانى ممکن است با يک سرى هندسى تغييرات جسمى ارتباط داشته باشد، و اينکه يک مقدار مطلق افزايش در شدت حالات رواني، ممکن است بستگى به نسبت افزايش نيروى جسمى به نيروى کل داشته باشد. فخنر اين رابطه را که براساس رابطه عينى و رياضى بدان دست يافته بود 'قانون وبر' ناميد زيرا که وبر همزمان با او به کليات اين قانون دست يافته بود. |
نتيجه بلافصل نظريه فخنر شکلدهى به آن چيزى بود که او آن را علم پسيکوفيزيک خوانده بود؛ 'علمى دقيق از رابطه بين روان و بدن' . روش رياضى براى اندازهگيرى و نيز انجام آزمايشها در روشنائى بصرى و فواصل لمسى و بصرى انجام شد. پس از انتشار کتاب زند - اوستا، دانشمندانى مانند: هلمهولتز و مک به قانون وبر علاقه نشان داده و برروى آن آزمايش نمودند. وونت در اولين نشريات روانشناختى خود به اهميت کار فخنر توجه نمود. بههرحال فخنر به مقصود خود رسيده بود. او زيربناى علمى براى فلسفه خود ساخته بود و اکنون آماده توجه به مسائل ديگر بود؛ البته تمرکز بر مفهوم فلسفى آنها از ديدگاه خاص خود او بود. بهعلاوه او به سن شصت سالگى رسيده بود، سنى که انسان بيشتر تحت تأثير علائق است تا حرفه خود. در اين زمان موضوع مورد علاقه او زيبائىشناسى بود که يک دهه از عمر خود را يعنى تا سن هفتاد و پنج سالگى به مطالعه و تحقيق درباره آن پرداخت. براين اساس است که فخنر نه تنها 'مؤسس' پسيکوفيزيک محسوب مىگردد، بلکه 'مؤسس' زيبائىشناسى تجربى نيز به حساب مىآيد. |
فخنر در سال ۱۸۸۷ به سن هشتاد و شش سالگى در لايپزيک درگذشت. جائى که براى مدت هفتاد سال زندگى آرام و در عين حال پربار و پرماجرائى از لحاظ سير فکرى داشت. کلام آخر اينکه اگر او روانشناسى علمى (آزمايشگاهي) را تأسيس نمود، اين کار را تصادفى و غيرارادى انجام داد. معهذا مشکل است تصور کنيم چگونه روانشناسى جديد مىتوانست بدون وجود Elemente Der Psychophysik در سال ۱۸۶۰ پيشرفت کند. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست