|
ظالم پای دیوار خود را میکَنَد |
|
|
نظیر: |
|
|
ظالم همیشه خانه خراب است |
|
|
ـ ظلم ظالم بنیاد خودِ ظالم را میکَنَد |
|
|
ـ ظالمی نیست که به ظلم ظالم دیگر گرفتار نشود |
|
|
ـ خانهٔ ظالم به آهِ مظلوم خراب است |
|
|
ـ خانه ظالمان نه دیر که زود |
به فضیحت خراب خواهد بود (اوحدی) |
|
|
ـ خانهای را که به ظلم سازی سگ در آن کند بازی |
|
|
ـ چراغ آدم ستمکار تا صبح نمیسوزد |
|
|
ـ ظلم بر خود میکند هرکس به کس ظلمی کند |
|
|
ـ ظلم ظالم بر سرِ اولاد ظالم میرود |
|
|
ـ خانهٔ ظالم خراب است تو هم میدانی |
مثل کف بر سرِ آب است تو هم میدانی |
|
|
ـ ظلم امروز ظلمت فردا است |
|
|
ـ ریشهٔ بیداد بر خاکستر است |
|
|
ـ هر که را ظلم بیش دشمن بیش |
|
|
ـ ظلم ظالم و ماه تموز هیچکدام پایدار نیست |
|
|
ـ مرد را ظلم بیخ کن باشد (اوحدی) |
|
|
ـ همه چیز از باریکی پاره میشود، ظلم از کلفتی |
|
|
ـ آبادانی ظلم به یک باد بسته است |
|
|
ـ کاخ بیداد همیشه بر سر بیدادگر فرو میریزد |
|
|
ـ خانهٔ ظالم به اندک فرصتی ویران شود (صائب) |
|
|
ـ ظلم کنم، وای که بر خود کنم! |
|
ظالم همیشه خانهخراب است |
|
|
رک: ظالم پای دیوار خود را میکَنَد |
|
ظالمی نیست که به ظلم ظالم دیگر گرفتار نشود |
|
|
رک: ظالم پای دیوار خود را میکَنَد |
|
ظاهر از شیخ و باطن از شیطان (از مجموعهٔ امثال طبع هند) |
|
|
نظیر: |
|
|
به دست راست شکر میآورد به دست چپ تبر دارد |
|
|
ـ ظاهرش چون گور کافر پر حلل |
و اندرون قهر خدای عزّ و جلّ |
|
ظاهر زیبا نمیآید بهکار |
حرفی از معنی اگر داری بیار |
|
|
نظیر: صورت زیبای ظاهر هیچ نیست |
ای برادر سیرت زیبا بیار (سعدی) |
|
ظاهر و باطن نگه کن، اوّل و آخر ببین (عراقی) |
|
ظرافت، آتشافروز جدائی است٭ |
|
|
رک: شوخی شوخی آخرش جدّی میشود |
|
|
|
٭.............................. |
ادب آب حیات آشنائی است (صائب) |
|
ظرافتِ بسیار هنر ندیمان است و عیب حکیمان (از مجموعهٔ امثال طبع هند) |
|
ظرف ظرفِ مس، فرش فرش قالی، دین دین محمد |
|
ظرفی که خانم بشکند صدا ندارد |
|
|
نظیر: تیز کدبانو بیصداست |
|
ظلم امروز ظلمت فرداست |
|
|
رک: ریشهٔ بیداد بر خاکستر است |
|
ظلم بالسّویه عدل است |
|
ظلم بر خود میکند هرکس به کس ظلمی کند |
|
|
رک: ظالم پای دیوار خود را میکَنَد |
|
ظلم سلطان باعث ویرانی مُلکش بوَد |
|
ظلم ظالم بدتر از ویا و طاعون است |
|
ظلم ظالم بر سرِ اولاد ظالم میرود |
|
|
رک: ظالم پای دیوار خود را میکَنَد |
|
ظلم ظالم بنیاد خود ظالم را میکَنَد |
|
|
رک: ظالم پای دیوار خود را میکَنَد |
|
ظلم ظالم و ماه تموز هیچکدام پایدار نیست |
|
|
رک: 'ظالم پایِ دیوار خود را میکَنَد' و 'آبادانی ظلم به یک باد بسته است' |
|
ظلم کنم، وای که بر خود کنم! |
|
|
رک: ظالم پای دیوار خود را میکَنَد |
|
ظنّ بد بردن به مردم بد به خود کردن است |
|
|
نظیر: |
|
|
ظنّ بد بر کس مبر تا بد نگردی پیش خلق |
|
|
ـ ظنّ بد بردن به مردم محو سازد خیر تو |
|
ظنّ بد بردن به مردم محو سازد خیر تو |
|
|
رک: ظنّ بد بردن به مردم بد به خود کردن است |
|
ظنّ بد بر کس مبر تا بد نگردی پیش خلق |
|
|
رک: ظنّ بد بردن به مردم بد به خود کردن است |
|
ظهور نیکوئی در اعتدال است (شبستری) |
|
|
رک: اندازه نگهدار که اندازه نکوست |
|
|
نظیر: قارون هلاک شد که چهل خانه گنج داشت (سعدی) |