شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

گر تو ما را به جفای صنمان ترسانی


گر تو ما را به جفای صنمان ترسانی    شکم گرسنگان را تو به نان ترسانی
و به دشنام بتم آیی و تهدید دهی    مردگان را بنشانی و به جان ترسانی
ور به مجنون سقطی از لب لیلی آری    همچو مخمورکش از رطل گران ترسانی
من که چون دیگ بر آتش ز تبش خشک لبم    گوش آنم کم از آن چرب زبان ترسانی
گرگ هجران پی من کرد و مرا ننگ آورد    گرگ ترسد نه من ار تو به شبان ترسانی
باده‌ای گر تو ز تلخی ویم بیم دهی    ساده‌ای گر مگسان را تو بخوان ترسانی
پاکبازند و مقامر که در این جا جمعند    نیست تاجر که تو او را به زیان ترسانی
چون خیالات لطیفند نه خونند و نه گوشت    که تو تیری بزنی یا به کمان ترسانی


همچنین مشاهده کنید