وقتى از بچههاى ۶/۲ تا ۳ ساله، پرسيده شد چرا من زنده هستم جوابها جالب بود:
۱. بچههاى ۶/۲ تا ۳ ساله:
- براى اينکه چاى مىخوري.
- چون راه مىروي، حرکت مىکني.
- چون تير به تو نخورده زنده هستي.
جوابهاى برگزيدهٔ بچههاى بزرگتر در مورد همين سؤال (آيا پرسشگر زنده هست يا زنده نيست) چنين بود:
۲. بچههاى ۱/۳ تا ۴ ساله:
- نمىدانم چرا، ولى تو زنده هستي.
- آدمها زنده هستند. چون چشم دارند. اگر پا نداشته باشى زنده نيستي.
- اگر بروى جبهه زنده نيستي.
- زيرا خدا تو را زنده کرد.
- براى اينکه در مهدکودک گلريز چيز ياد مىدهي.
- چون پا مىشوي.
۳. بچههاى ۱/۴ تا ۵ ساله:
- براى اينکه تو شکوندنى هستى نه آبکي.
- چون چشمات وازه.
- اين حرف تو خندهدار است. همين. ولى تو چشمات باز است و غذا هم مىخوري.
- نمردى چون نفس مىکشي، با من حرف مىزني.
- اگر تير بزنند که مردهاي.
- براى اينکه بخوابم تا بابام از سر کار بياد.
۴. بچههاى ۱/۵ تا ۶ ساله:
- چون هنوز پير نشدهاى و آنهائى که پير هستند مىميرند.
- چون آدم هستي.
- زنده هستى چون که نفس مىکشي، ايستادي.
- چون چشمات بازه.
- براى اينکه روح دارى و همه چيز داري.
- چون که نمردي.
- براى اينکه نمردى - مرده نمىتونه هيچ کار بکنه.
۵. بچههاى ۱/۷ تا ۸ ساله:
- مگر قراره زنده نباشي؟
- بدون تو از سلول تشکيل شده.
- چون قلبت کار مىکنه.
- چون رشد کرده و غذا مىخوري.
- کارها را انجام مىدهي.
۶. بچهها ۱/۹ تا ۱۱ ساله:
- زنده هستى براى اينکه جواني، براى اينکه آنهائى که پير هستند مىميرند.
- چون از گوشت ساخته شدهاي.
- زندهاى ديگه، پس چي.
- چون بدنت خون داره و مغز داري.
قبلاً گفتيم که ۹ درصد بچهها پرسشگر را زنده ندانستهاند. دلايل برخى از آنها چنين است:
يک بچهٔ ۱/۲ تا ۳ ساله مىگويد: 'تو زنده نيستى آخه نمىتونم بگم چرا زنده نيستي.
هستي. مىپرسى هي' . بچهٔ ۱/۳ تا ۴ سالهاى به جاى اينکه بگويد پرسشگر زنده هست يا نه جواب مىدهد 'بابام مرد' . مادر کودک که در جريان پرسش قرار داشت توضيح داد که پدر کودک هنگام بازى خودش را به مردن مىزده است و کودک اين تصور را از مردان دارد. بچهٔ ديگرى (۱/۴ تا ۵ ساله) علت اينکه پرسشگر را زنده نمىداند چنين توضيح مىدهد: 'بابام گفته ما از چوب ساخته شديم' .
در ارتباط با بچهها، آيا هرگز کلمهٔ زنده بودن را در مورد انسانها به کار نمىبريم؟ حتماً چرا. اما اين کلمه، چه معنىاى در ذهن اين بچهها متجلى مىکند؟ چقدر معنى متجلى شده در ذهن آنها با معنى موردنظر ما مشابه است؟
ليوان شکسته زنده است ؟
دومين سؤال دربارهٔ زنده بودن ليوان شکسته بود. ۶/۱۵ درصد کل بچههاى مورد آزمايش گفتهاند ليوان شکسته، زنده است. (۳۹/۳درصد بچههاى ۶/۲ تا ۳ ساله گفتهاند ليوان شکسته زنده است. ۴/۲۷ درصد گروه سنى بعدى نيز چنين پاسخى دادهاند. براى گروه سنى ۱/۴ تا ۵ ساله، اين نسبت ۵/۱۳ درصد، براى ۱/۵ تا ۶ ساله ۷/۱۱ درصد، براى ۱/۷ تا ۸ ساله، ۹/۶ درصد و براى ۱/۹ تا ۱۱ ساله ۹/۱ درصد بوده است) چرا؟
چون معنى در درون انسانها است نه در پيام پياژه مىگويد: 'در آغاز، کودک، زنده بودن را به هر چه که در موقعيت خوب است نسبت مىدهد. مثلاً: اشياء شکسته را زنده نمىداند.
اما اين قانون حداقل براى ما که قضيه را نه از ديد روانشناسى که از ديد ارتباط نگاه مىکنيم مورد ترديد قرار مىگيرد. وقتى مىبينيم ۹/۶ درصد از بچههاى ۷ تا ۸ ساله مورد پرسش نه بچههاى دو يا ۳ ساله، ليوان شکسته را زنده مىدانند همان سؤال چرا در ذهن ما شکل مىگيرد.
وقتى از آنهائى که ليوان شکسته را زنده مىدانند علت را مىپرسيم با جوابهاى عجيبى روبهرو مىشويم:
- ليوان شکسته زنده است. آخر من مورچهها را زير ليوان ديدم. (۱/۳ تا ۴ ساله)
- وقتى بالاى کمد است زنده است. (۱/۳ تا ۴ ساله)
- چون هنوز مىشود با آن آب خورد. (۱/۴ تا ۵ ساله)
- چون مامانم دعوا مىکرد. (۱/۴ تا ۵ ساله)
پياژه، به درصدهاى بالا توجه کرده، چون در جست و جوى قوانين حاکم بر اکثريت بچهها بوده است، اما من به درصدهاى پائين توجه مىکنم، چون در جست و جوى معنى هستم.
البته اگر از همان راهى که پياژه رفته است بگذرم، به همان مقصد او مىرسيم. آنچنان که جداول بهدست آمده و نمودارهاى پاسخهاى صحيح براى هر ده سؤال که در انتهاى مبحث آمدهاند حدوداً همان حرفهاى پياژه و همکارانش را ثابت مىکند. اما اگر درصدهاى پائين و استثناها را نگاه کنيد، قضيه تفاوت خواهد کرد. کودکى ليوان شکسته را علىرغم آنکه طبق نظر پياژه چون شکسته است بايد زنده نداند، زنده مىداند با اين استدلال که توانسته زير ليوان مورچهها را ببيند. بچهٔ ديگرى مىگويد ليوان شکسته زنده است چون هنوز مىشود با آن آب خورد. اين استثناها يعنى چه؟ بهنظر من اينها شواهدى است براى اينکه معنى در درون ما است نه در پيام.
قاشق زنده است ؟
سومين سؤال ما دربارهٔ زنده بودن قاشق بود. ۹/۳۹ درصد بچهها گفتهاند قاشق زنده است. (۸/۷ درصد بچههاى ۱/۹ تا ۱۱ ساله و ۹/۲۷ درصد بچههاى ۱/۷ تا ۸ ساله گفتهاند قاشق زنده است).
دلايل آنانى که قاشق را زنده مىدانند به شرح زير است:
- چون نشکسته است. (۱/۲ تا ۳ ساله)
- چون نشکسته است. (۱/۳ تا ۴ ساله)
- اگر بشکنه مىميرد. (۱/۲ تا ۴ ساله)
- شکستنى نيست. (۱/۳ تا ۴ ساله)
- براى اينکه سالم است. (۱/۳ تا ۴ ساله)
- چون پا مىشم بالا مىآد. (شايد مقصود او اين است که وقتى قاشق را در دست دارد و از جاى خود بلند مىشود قاشق نيز با او بالا مىآيد).
- براى اينکه با قاشق و چنگال پلو مىخوريم.
- اگر قاشق زنده نباشد نمىتونيم ناهار بخوريم. (۱/۴ تا ۵ ساله)
- اين سؤال خيلى سخته نمىتونم. (۱/۴ تا ۵ ساله)
- مامانم دعوا کرد اگر بشکند. (۱/۴ تا ۵ ساله)
- چون با آن غذا مىخوريم، آخه براى قاشق اتفاقى نمىافتد که بميرد. (۱/۵ تا ۶ ساله)
- چون آهنى است. (۱/۵ تا ۶ ساله)
- چون هنوز به زمين نيافتاده. (۱/۵ تا ۶ ساله)
- چون مىرود توى دهان. (۱/۵ تا ۶ ساله)
- چون باهاش غذا مىخوريم. (۱/۷ تا ۸ ساله)
- قاشق شکسته نيست ولى با قاشق که باهاش غذا مىخوريم زنده است. (۱/۷ تا ۸ ساله)
- چون خراب نشده. (۱/۷ تا ۸ ساله)
- چون سالمه. (۱/۹ تا ۱۱ ساله)
- چون با آن غذا مىخوريم. (۱/۹ تا ۱۱ ساله)
هنگامى که علت زنده نبودن قاشق را از آن دسته که چنين جوابى داده بودند مىپرسيديم، در مواردى با پاسخهاى عجيبى مواجه مىشديم (پاسخهاى منطقى آنها بازگو نمىشود).
قاشق زنده نيست زيرا:
- خوابيده. (۱/۳ تا ۴ ساله)
- البته اگر با دست چپ و گر نه با دست راست قاشق زنده است. (۱/۳ تا ۴ ساله)
- کثيف باشه زنده نيست. تميز باشه زنده است. (۱/۵ تا ۶ ساله)
- چون آدم نيست. (۱/۳ تا ۴ ساله)
- چون مثل ليوان جان نداره. (۱/۷ تا ۸ ساله)
- اگر زنده بود نمىشد غذا خورد. (۱/۷ تا ۸ ساله)
توجه کنيد کودکى معتقد است قاشق زنده است چون مىتوانيم با آن غذا بخوريم و ديگرى با همان دليل معتقد است زنده نيست.