کودک بزهکار را چنين تعريف کردهاند: کودکى که مرتکب تجاوز شده يعني؛ دزدي، تجاوز جنسي، جنايت، تمايل به ايراد جرح به ديگران و ... در اين تعريف کودک کسى است که اگر دختر باشد به سن شانزده سالگى و اگر پسر باشد به سن هجده سالگى نرسيده باشد.
|
|
بزهکارى در مفهوم گسترده، تنها جرايم جوانان را شامل نمىشود بلکه همهٔ انحرافهاى رفتارى جوانى را نسبت به حال عادى دربر مىگيرد و شاملِ اين موارد هم هست: اصلاح ناپذيري، لجام گسيختگي، نافرمانى عادتى و ترک خانه و معاشرت با مردم زشتکردار، داشتن دشوارىهاى رفتارى و مخالفت نکردن با کردارهاى ضداجتماع.
|
|
|
|
گزارش شده است که دو در صد کودکان هفت تا هفده ساله در ايالات متحدهٔ آمريکا تحت مراقبت دادگاه نوجوانان هستند. در کشورهاى رو به رشد آمار مقايسهاى در دست نيست که نشان دهد حجم مشکل تا چه اندازه است ولى عقيده بر آن است که بزهکارى نوجوانان در اين کشورها طى بيست يا سى سال گذشته بهدليل دگرگونى الگوى فرهنگى مردم، شهرنشيني، و صنعتى شدن رو به افزايش نهاده است. بيشترين بروز بزهکارى در کودکان پانزده ساله و بالاتر است. ميزان بزهکارى در پسران چهار تا پنج برابر دختران است.
|
|
|
الف- علل زيستشناختى:
|
بعضى علل زيستشناختى مانند عدم تعادل غدد، نقيصههاى ارثي، ضعف عقلى و نقيصههاى بدنى را مىتوان پايهٔ بزهکارى نوجوانان دانست. بررسىهاى تازه نشان مىدهند که ناهنجارى فامتنى (کروموزومي) با تمايل به بزهکارى و جرم مىتواند مرتبط باشد. بررسى بيماران جنائى در اسکاتلند و جاهاى ديگر اين پيوستگى را نشان داده است.
|
|
بعضى از بيماران يک کروموزوم Y اضافى دارند. مردانى که کروموزومهاى XYY دارند دچار اختلالهاى شديد درک شخصيت خود مىشوند.
|
|
ب- علل اجتماعي:
|
در بين علل اجتماعى به گسيختگى خانواده (مرگ پدر / يا مادر، جدا شدن پدر و مادر، و داشتن نامادري) و نامناسب بودن وضع خانواده (مانند فقر، الکليسم، بىمهرى پدر و مادر، بىانضباطي، فقدان آموزش عاطفي، بىاطلاعى از مراقبت کودک، تعداد زياد بچه و ...) مىتوان اشاره کرد.
|
|
ج- علل ديگر:
|
نبودن امکانات تفريحي، نبودن تفريحات ارزانقيمت، شهرنشينى و صنعتىشدن، زاغهنشيني، سينما و تلويزيون و هيجانات جنسى و ...
|
|
| پيشگيرى از بزهکارى جوانان
|
|
الف- بهبود وضع خانواده:
|
خانوادهٔ کاملاً سازگار مىتواند ريشهٔ بزهکارى را قطع کند. بايد پدر و مادر براى سرپرستى آمادگى داشته باشند و نيازهاى کودکان خود را بشناسند و برآورده سازند.
|
|
ب- مدرسه:
|
پس از خانواده مدرسه در تعيين رفتار کودک قرار دارد. بايد روابط بين دانشآموزان و آموزگاران روابطى سالم باشد. آموزگار مدرسه مىتواند در شناسائى زودرس نشانههاى ناسازگارى کودکان نقش مهمى داشته باشد.
|
|
ج- خدمات بهزيستى اجتماعى:
|
اين خدمات عبارتند از: امکانات تفريحي، خدمات مشاوره براى پدران و مادران، راهنمائى کودکان، امکانات آموزشي، و خدمات بهداشت عمومى.
|