چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

نظام آموزش کشاورزی بعد از سال ۱۳۵۷


در مقاطع و روند تحصيلات کشاورزي، از دبيرستان تا آخرين مراحل دانشگاهي، موجود مى‌باشد حکايت از نظمى هر چند پراکنده در آموزش کشاورزى کشور دارد؛ و در واقع اين موضوع را تداعى مى‌کند که توجه و هدف دست‌اندرکاران آموزش کشاورزى و طراحان برنامه‌هاى مربوطه کيفيت مقاطع تحصيلى و نيز عمران و آبادى کشاورزى در روستاها بوده است. هدف‌ها قابل ستايش بوده‌اند اما در عمل فارغ‌التحصيلان نظام آموزشى به دلايل عديده، از جمله نامأنوس بودن علوم و تجاربى که در دوران تحصيل اندوخته بوده‌اند، مشکلات واقعى کشاورزي، يا بيگانگى نظام آموزشى با بازار کار، چنانچه بايد جذب کار کشاورزى نشده يا اگر هم شده‌اند چندان توفيقى نداشته‌اند. در اينجا، به نظامى که براى آموزش کشاورزى بعد از انقلاب اسلامى تدوين شده است اشاره مى‌شود بررسى دقيق موضوع نشان مى‌دهد که محورهاى بنيادين تدوين نظام اخير آموزش کشاورزى قرين همان نتايجى است که پس از بررسى‌هاى طولانى و دريافت ديدگاه‌هاى محققان و کارهاى کارشناسى از اولين مجمع ملى مشورتى آموزش کشاورزى به‌دست آمد. اين مجمع براى نخستين بار در ايران تشکيل مى‌شد و براى آموزش کشاورزى کشور در تدارک راهى چاره‌ساز بود؛ به همين منظور نظريه‌هاى صاحب‌نظران متعددى را دريافت کرد و به بحث نهاد. اين مجمع، در پايان به اين نتيجه رسيد که براى به ثمر رسيدن الگوهاى آموزشى و تلاش‌هاى مربوط به تربيت نيروهاى مورد نياز بخش کشاورزى بايد:
۱- روستا به‌عنوان واحد بنيادى توليد کشاورزى تلقى گردد.
۲- برنامهٔ آموزش کشاورزى بايد با بهره‌بردارى معقول از منابع طبيعى در جهت رسيدن به خودکفائى ملى همراه با ايجاد انگيزه‌هاى لازم براى يادگيرى طرح‌ريزى شود.
۳- آموزش کشاورزى بايد بر اوضاع و احوال خاص اقليمى و استعداد هر منطقه استوار باشد و با تکيه بر اصل احياء روش‌ەاى سنتى مفيد برنامه‌ريزى گرد.
۴- آموزش‌هاى آزاد براى بالا بردن سطح دانش کشاورزى روستائيان و ساير افراد علاقه‌مند، از ارکان آموزش کشاورزى محسوب شوند.
۵- به‌منظور کاربرد دانش‌هاى نظرى و تطبيق آنها با امکانات عملى موجود و همچنين ايجاد فرصت‌هاى لازم براى کارورزى يا جذب در واحدهاى توليدي، آموزش کشاورزى بايد به‌صورت غير مستمر و دوره‌اى انجام پذيرد.
۶- در برنامه‌ريزى آموزش کشاورزى ارتباط بين تحقيق و آموزش و ترويج مدنظر قرار گيرد.
۷- در برنامه‌ريزى آموزش کشاورزى زمنيهٔ حذف مزاياى کاذب و قراردادى مدرک فراهم گردد.
۸- آموزش نظرى کشاورزى با آموزش عملى توأم باشد.
   اهداف کلى نظام آموزش کشاورزى
۱- ايجاد فرصت‌هاى مناسب جهت شکوفا شدن استعدادهاى بالقوه و به امانت سپرده شده نزد انسان به‌منظور رشد و تکامل او در جهت الله.
۲- تربيت و تعليم افراد متعهد (با بينش توحيدي) با تکيه بر مبانى اسنانى و فطرى و بر مبناى فرهنگ و تعليم اسلامى.
۳- تحقق اخلاق اسلامى و معنويت در محيط‌ هاى آموزشى.
۴- تأمين نيروى اسنانى ماهر و متخصص به‌منظور بهره‌مندى از منابع خدادادى با رعايت عدالت اجتماعى.
۵- گسترش مرزهاى فرهنگ اسلامي، دانش، تکنولوژى و قطع وابستگى فرهنگي، علمى و اقتصادى.
   اصول آموزش کشاورزى
اصول آموزش کشاورزى عبارت است از:
۱- در نظام آموزش کشاورزي، روستا به‌عنوان واحد بنيادى در توليد تلقى مى‌شود.
۲- در آموزش و تحقيقات کشاورزي، به شرايط اقليمى و استعداد هر منطقه و نيز احياء و تکامل روش‌هاى سنتى مفيد توجه خاصى مى‌شود.
۳- آموزش در درجهٔ اول مبتنى بر اين است که نتايج کاربردى آن مورد بهره‌بردارى روستائيان و توليدکنندگان محصولات کشاورزى قرار گيرد.
۴- در آموزش کشاورزي، توأم بودن آموزش‌هاى عملى و نظرى به‌طور کلى و اولويت آموزش عملى بر نظرى در مقاطع اوليه، مودر توجه خواهد بود.
۵- در آموزش کشاورزي، ارتباط منسجم بين نهادهاى آموزشي، تحقيقي، ترويجى و اجرائى مورد توجه مى‌باشد.
۶- گسترش هر چه بيشتر آموزش‌هاى آزاد علاوه بر آموزش‌هاى رسمي، به‌منظور دستيابى به نتايج و بازدهى بيشتر در آموزش کشاورزى ضرورى خواهد بود.
۷- تعليم و تعلم در سطوح مختلف آموزش کشاورزى مورد توجه خاص قرار مى‌گيرد.
۸- برنامهٔ آموزشى و تحقيقاتى کشاورزى بايد منطبق با نيازهاى کشور باشد.
۹- ايجاد فرصت‌هاى مناسب براى کارورزى به‌منظور کسب مهارت بيشتر مورد توجه مى‌باشد.
در نظام آموزشى مورد بحث، چند ديدگاه اساسى نيز به‌شرح زير مدنظر بوده است:
۱- انگيزه مبناى حرکت: اشتغال يا اشتياق به امور کشاورزى و کسب دانش و مهارت‌هاى مربوطه.
۲- آموزش براى عمل: استفاده از اطلاعات و آموزش‌هاى دريافتى در عمل.
۳- پيوند با مشکلات: ايجاد فرصت‌هاى لازم براى تبادل نظريات و تجربيات محققان از يک سو و توليدکنندگان محصولات کشاورزى و برنامه‌ريزان از سوى ديگر و برخورد جدى با مسائل و امور کشاورزى
۴- ارتباط با جامعه: ايجاد دوره‌هاى آموزش‌هاى آزاد در سطوح مختلف.
۵- جامعيت در موضوع: تبحر در بخش عمده‌اى از علوم و فنون کشاورزى و منابع طبيعى و پاسخگوئى به مسائل کشاورزى.
۶- تماميت در تخصص: توجه به تخصص‌هاى مختلف در رشته‌هاى کشاورزى و منابع طبيعى.
۷- جهت‌يابى در تحقق: حفظ رابطهٔ منطقى و نزديک تحقيقات با نيازهاى کشاورزى.
چنانچه مشاهده مى‌شود، مبانى تنظيم شده براى نظام آموزش کشاورزى با ماهيت کار کشاورزى و محورهاى اساسى تحقيق و ترويج قرابت قابل توجهى دارد و در آن نشانه‌هائى از برنامه‌ريزى آموزشى مراحل و تدوين نظام علمى آموزشى را مى‌توان يافت. به‌عبارت بهتر، توجه به اين محورها بر اساس بينش‌هاى برنامه‌ريزى آموزشى قابل تمجيد است مشروط بر اينکه شرايط براى اجراء هماهنگ اين نظام فراهم باشد.


همچنین مشاهده کنید