درمورد درمان مناسب سيفيليس، تنها به ذکر اين نکته بسنده مىشود که داروى انتخابى درمان مراحل مختلف اين بيماري، پنىسيلين است و هنوز موارد مقاوم به اين دارو گزارش نشده است، ولى درصورت وجود حساسيت نسبت به پنىسيلين مىتوان از اريترومايسين يا تتراسيکلين استفاده نمود. ابتلا به سيفيليس به هيچ وجه باعث ايمنى قابل توجهى در بهبود يافتگان نمىشود و همچنين واکسن مؤثرى جهت پيشگيرى اين بيمارى وجود ندارد. بنابراين، بهمنظور کنترل دقيق سيفيليس، علاوه بر درمان موارد تشخيص داده شده، بايد اقدام به بيماريابى نمود. يکى از عملىترين روشها اين است که با همکارى بيماران، شريک يا شرکاى جنسى آنان را نيز شناسايى کرده، پس از بررسىهاى لازم به درمان يا پيشگيرى دارويى (کموپروفيلاکسي) آنان اقدام نماييم. مثال زير سهولت عمل و اهميت مطلب را روشنتر مىنمايد: فرض مىکنيم مرد 'الف' دچار سيفيليس عفونى (مرحلهٔ اول يا دوم) باشد. ضمن درمان وى مىتوان بهکمک او زن 'ب' را که يار آميزشى وى مىباشد، شناسايى و درمان نمود و بهکمک اين فرد اخير که احتمال دارد حرفهاى نيز باشد، ديگر ياران آميزشى وى اعم از مرد و زن را يافت و گروه اخير را مورد بررسى بالينى و آزمايشگاهى قرارداد و درصورتى که علايم مثبتى داشته باشند، تحت درمان و اگر هيچگونه علايم بالينى و آزمايشگاهى نداشته باشند، مشروط بر اينکه از حدود سهماه قبل تاکنون با وى مقاربت نموده باشند، تحت پيشگيرى دارويى قرارداد. بدين ترتيب ملاحظه مىشود که توسط هر بيمارى که خود به درمانگاه مراجعه نمايد، مىتوان حداقل يک مورد ديگر را نيز شناسايى و درمان نمود و از انتقال بيمارى بهوسيله اين افراد به ديگران پيشگيرى کرد.
بديهى است که اگر مرد 'الف' پس از ابتلا با فرد سالمى (مانند همسر خود) مقاربت نمايد ممکن است او را نيز دچار عفونت با علامت يا بدون علايم بالينى بنمايد و بدين جهت اين فرد اخير را
نيز مىبايد تحت درمان يا پيشگيرى دارويى قرارداد. بيماريابى سرواپيدميولوژيک ازطريق اجبارى نمودن آزمونهاى VDRL و FTA-ABS در بعضى از موارد مانند ازدواج، استخدام و بررسى سالانهٔ
کارکنان مؤسسهها و کارخانهها نيز اقدام مؤثرى است درجهت کنترل سيفيليس.
پيشگيرى دارويى در سيفيليس دورهٔ کمون
طى دورهٔ کمون و حتى در ابتداى شروع سيفيليس اوليه، آزمونهاى سرولوژيک سيفيليس، منفى هستند و بنابراين، ممکن است فردى آلوده باشد، بدون اينکه داراى علايم بالينى يا
آزمايشگاهى باشد. بنابراين، چنين افرادى بايد تحت درمان پيشگيرنده يا همهگيرى شناختى قرار گيرند. منتظر ماندن جهت بروز شانکر اوليه يا وقوع تغييرهاى سرمى در افراد مذکور، ممکن
است باعث انتقال عفونت به افراد ديگر (ازطريق مقاربت بعدي) و عفونت جنينى در زنان آبستن بشود. ازطرفى يک تزريق ماهيچهاى ۴/۲ ميليون واحدى پنىسيلين بنزاتين براى درمان در اين
مرحله و جلوگيرى از پيشرفت بيمارى و ورود به مرحلهٔ بعدى کافى خواهد بود و در مواردى که طى سه ماههٔ گذشته سابقهٔ مقاربت مشکوک وجود داشته باشد، قابل توصيه است.
پيشگيرى دارويى (کموپروفيلاکسي) در سيفيليس
سيفيليس بدون علايم باليني، حداقل به سه صورت ممکن است تحقق يابد: ۱. طى دورهٔ کمون سيفيليس اوليه؛ ۲. طى دورهٔ نهفته بعد از فروکش علايم سيفيليس اوليه و ثانويه (فاصلهٔ بين
مرحلهٔ اول و دوم و در سيفيليس نهفتهٔ زودرس و ديررس)؛ ۳. در زنان مبتلا به سيفيليس مرحله اولى که شانکر سيفيليسي، در معرض ديد قرار ندارد.
پيشگيرى داروئى در سيفيليس نهفته با مايع نخاعى طبيعى
پنىسيلين بنزاتين به مقدار ۴/۲ ميليون واحد در هفته به مدت سه هفته (در کل، سه تزريق) و داروهاى جانشين، شامل تتراسيکلين يا اريترومايسين به مقدار ۳۰ ميلىگرم به ازاء هر
کيلوگرم وزن بدن در روز به مدت ۳۰ روز و بهصورت خوراکى يا داکسىسيکلين به مقدار ۲۰۰ ميلىگرم روزانه به مدت ۳۰ روز مىباشد. البته احتمال اجراء رژيمهاى خوراکي، کم است و
بنابراين بايد قبل از شروع تجويز، در مورد اهميت آن به بيماران گوشزد شود.
پيشگيرى دارويى در سيفيليس نهفته با مايع نخاعى غيرطبيعى
&1662;روکائين پنىسيلين بهمقدار ۴/۲ ميليون واحد ماهيچهاى در روز بهمدت ۱۰ روز باضافهٔ پروبنسيد، بهمقدار ۵۰۰ ميلىگرم در هر ۶ ساعت بهمدت ۱۰ روز.