|
| ساختار سازمان ملى جهانگردى
|
|
سازمان ملى جهانگردي، از نظر ساختار و روابط، با ساير نهادها، شعبهها و سازمانهاى دولتى فرق مىکند. سه شکل اصلى سازمان ملى جهانگردى از اين قرار است:
|
|
ـ وزارت جهانگردى يک دفتر يا سازمان در سطح عالى است که مقامات عالى اجرائى سازمان را در سطوح مختلف تعيين مىکند. نمونهٔ آن وزارت جهانگردى کشور اوگاندا است.
|
|
ـ سازمان يا دفتر دولتى در درون يک وزارتخانه (مانند وزارت بازرگانى يا وزارت اقتصاد). نمونهٔ آن دفتر جهانگردى تايوان است که در وزارت راه و ترابرى قرار دارد.
|
|
ـ سازمان نيمهدولتي، چنين سازمانى بهصورت يک شرکت سهامى است و بخش خصوصى آن را تشکيل مىدهد، استقلال نسبى دارد و کمکها يا حمايتهائى (يارانه) از دولت دريافت مىکند. نمونهٔ آن کميسيون جهانگردى کانادا است که ساختارى نيمهدولتى دارد.
|
|
گذشته از اين، نوع ديگرى از سازمان دولتى وجود دارد که اگرچه نمىتوان آن را سازمان ملى جهانگردى ناميد، ولى نقش يا وظيفهاى مشابهٔ نقش اين سازمان ايفاء مىکند، که يک واحد هماهنگکنندهٔ متمرکز است و از نمايندگانى از ساير وزارتخانهها تشکيل مىشود. معمولاً چنين سازمانى چيزى به نام بودجه يا کمک دريافت نمىکند ولى سازمانها و وزارتخانههاى اصلى در آن مشارکت مىکنند (مانند نهادهاى بازرگاني)، (روابط خارجى و صنايع انساني). اين نهاد به مسئلههائى مىپردازد، که بر دواير و سازمانهاى مربوط اثر مىگذارند.
|
|
طرفداران سازمان ملى جهانگردى بر اين نکته تأکيد مىکنند، که وزارتخانه يا دفتر جهانگردى داراى سه برترى عمده است. نخست، چنين سازماني، سياستگذاران را در راه گرفتن تصويرى کامل از جهانگردى يارى مىدهد. اين موضوع از آن نظر اهميت دارد که اصولاً سياست دولت داراى اثرات جانبى مختلف است و هر واحد يا سازمانى در انتظار اثرى خاص از آن است. براى مثال، امکان دارد دولت مقرراتى را در مورد ورود گوشت گاو به کشور وضع کند تا از صنعت دامدارى کشور حمايت کند ولى شايد متوجه اين موضوع نباشند که چنين قانونى حيات هزاران رستوران (سالن غذاخوري) را که موجوديت آنها در گرو گوشت گاو خارجي، با کيفيت عالى است، به خطر مىاندازد. يک دفتر مرکزى جهانگردى مىتواند مسئلههاى بالقوه و نتيجههاى ناخواستهٔ برخى از سياستها را حل کند، آنها را تعديل نمايد و منفعت کل کشور را در نظر بگيرد. از سوى ديگر، وجود دفتر مرکزى جهانگردى مىتواند راه را براى برنامهريزىهاى دولت هموار کند. براى مثال، توسعهٔ هتلها، تفريحگاهها، استراحتگاهها و سيستم حملونقل به برنامهريزىهاى جامع نياز دارد، زيرا هزينههاى بسيار بالاى اين اقدامات بر جوامع و کل کشور اثرات شديد مىگذارد.
|
|
دومين هدفى که يک دفتر مرکزى جهانگردى مىتواند تأمين کند، اين است که درجهٔ اين صنعت، مقام آن را در سيستم دولتى بالا ببرد و به آن اولويتى خاص ببخشد. بهطور کلي، سازمانى که در ردهٔ بالا قرار گيرد، مىتواند از کمکهاى بيشترى از دولت برخوردار شود (بودجه يا يارانهٔ بيشترى دريافت کند). رتبه يا مقام بالاتر باعث مىشود که اين صنعت با دولت بيشتر در تماس باشد. اگر سازمان ملى جهانگردى در سطحى بالا قرار گيرد اهميت بيشترى پيدا کرده و در سيستم اقتصادى کشور نقشى مهمتر بر عهده مىگيرد؛ در ضمن در جامعه ارزش و اهميت بيشترى کسب کرده و باعث مىشود که مردم يا اعضاء جامعه، به اين ارزش و اهميت پى ببرند. سوم، لازم به يادآورى است که تنها دولت مىتواند با دولتها يکديگر ارتباط برقرار کند يا دادوستد نمايد. هرقدر صنعت جهانگردى در صحنهٔ تجارت بىالمللى اهميت بيشترى پيدا کند، سازمان ملى جهانگردى بهتر مىتواند براى حل مسئلههاى خود با ساير سازمانهاى ملى جهانگردى (متعلق به کشورهاى ديگر) همکارى کند و در صنعت جهانگردى تجارت آزاد و منصفانه برقرار نمايد و نيز اينکه، اين سازمانها به کمک يکديگر مىتوانند هر نوع مانعى را که بر سر راه اين صنعت قرار مىگيرد از ميان بردارند و سرانجام مبادلاتى نيکو بين آنها انجام گيرد.
|