|
|
ميزان شيوع ديابت نوع ۱ از نوع ۲ بهمراتب کمتر است و دربين افراد پايين ۳۰ سال، در بيشتر موارد از ۳/۰% تجاوز نمىکند. در ميزان شيوع اين بيمارى ازنظر جغرافيايى و نژادى تفاوتهايى مشهود است. بهطور کلى اين بيمارى در ساکنان کشورهاى ژاپن، چين، فيليپين و نيز هندىهاى آسيايي، سرخپوستان آمريکايي، سياهان آفريقايى و اسکيموها نادر و در سفيدپوستان شايعتر است. با توجه به نادربودن دريابت نوع ۱، بررسى ميزان بروز بيمارى يعنى تعداد موارد جديد ديابت نوع ۱ در هر صد هزار نفر در سال که تشخيص داده مىشوند، دشوار است.
|
|
بروز بيمارى ديابت نوع ۱ در کشورهاى مختلف، متفاوت است. بهگونهاى که در اروپا و کشورهاى اسکانديناوي، نسبت به ساير کشورهاى کرانهٔ مديترانه شيوع بيشترى را نشان مىدهد. همچنين در هر ناحيه جغرافيايى نيز ازنظر سن و جنس تفاوتهايى بين کشورهاى آن ناحيه وجود ندارد. علت اين تفاوتها مشخص نيست ولى بهنظر مىرسد که عوامل ژنتيکى وابسته به HLA-DR در کروموزوم ۶ و نيز عوامل محيطى در اين تفاوتها نقش عمدهاى دارند.
|
|
بيشترين بروز بيمارى در هر دو جنس مابين ۱۱ تا ۱۴ سالگى مىباشد که با حد بالاى رشد در دوران بلوغ تقارن دارد، ولى افزايش بروز در انگلستان بين سنين ۴ تا ۶ و در دانمارک و سوئد ۷ تا ۸ سالگى گزارش شده است که با ورود کودکان به دورههاى آمادگى و مدارس ابتدايى متقارن است. در سنين ۵۵ تا ۶۵ سالگى نيز افزايش مختصرى ديده شده است و شواهدى وجود دارد که امکان دارد ديابت غيروابسته به انسولين (نوع ۲) به ميزان ۱ تا ۲% در سال بصورت نوع ۱ (وابسته به انسولين) درآيد.
|
|
|
ميزان شيوع اين نوع ديابت در کل جمعيت بين ۱ تا ۴% و در افرادى که بالاى ۴۰ سالگى هستند، بين ۵ تا ۱۰% گزارش شده است. شيوع بيمارى در افراد کمتر از ۴۵ سال، ۶/۰% و در افرادى که بيش از ۶۰ سال دارند، ۳/۸% مىباشد. شيوع بيمارى در کشورهاى آسيايي، اسکيموها و سرخپوستان آلاسکا کمتر است. افزايش چشمگير شيوع بيمارى در بعضى قبايل و جمعيتها، مانند سرخپوستان پيما (Piman) و ساير سرخپوستان آمريکايي، ساکنان بعضى جزاير اقيانوس آرام و بومىهاى استراليايى را مربوط به پديدهٔ شهرنشينى (Urbanization) مىدانند و بر اين باورند که در اين افراد در نحوه زندگىکردنشان، در تمام ابعاد تغيير عمدهاى رخ داده است. بهعبارت ديگر، نوع تغذيه آنان که قرنها بهطور مزمن با کمبود شديد کالرى همراه مىبود، موجب ندرت چاقى و ديابت مىشد، ولى اينک با تغيير برنامه غذايى و کسب کالرى به مقدار بسيار زياد چاقى در آنان بهوفور ديده مىشود و بروز ديابت در بعضى قبايل، مانند سرخپوستان پيما از ۴۰% نيز بيشتر مىباشد. به هر حال شيوع بيمارى در مناطق روستايى کمتر از مناطق شهرى است.
|
|
براساس مطالعههاى اپيدميولوژى ذکرشده در ايران، جمعيت ديابتى ايران حدود ۵/۱ ميليون نفر تخمين زده مىشود و حدود ۱۴/۵ تا ۵/۲۲% از افراد بالاى ۳۰ سال، عدم تحمل گلوکز دارند که بهتقريب يکچهارم آنها در آينده دچار ديابت آشکار خواهند شد. مابقى در حد اختلال تحمل گلوکز باقى مىمانند ولى از خطر عوارض عروق بزرگ ديابت درامان نخواهند ماند.
|
|
درمجموع آمار گردآورى شده بدين معنى است که ۲۰% جمعيت بالاى ۳۰ سال (يک نفر از هر ۵ نفر) در معرض خطر ابتلا به ديابت قرار دارند و ۵/۴% زنان آبستن هم دچار ديابت آبستن و در معرض خطر عوارض مادرى و جنينى هستند.
|