جعفرى (۱۹۸۲) به نوعى فرهنگ گردشگرى اشاره دارد که نشاندهندهٔ سبک و نحوهٔ زندگى گردشگران در حين مسافرت است. اين فرهنگ با فرهنگ ميزبان و فرهنگ وارداتى جهان تفاوت دارد. در حالىکه از ديدگاه انواع گردشگر فرهنگ گردشگرى يک جريان موقت زندگى بهشمار مىآيد. از ديدگاه جمعيت ميزبان جريان گردشگرى يک روش زندگى دائمى و داراى ويژگىهاى قابل تشخيص زباني، عادات، محل اقامت و فعاليتهاى اوقات فراغت خاص خود است. به ادعاى جعفرى اين فرهنگ گردشگرى هنوز به خوبى شناخته نشده و مورد پژوهش قرار نگرفته است.
کوهن (۱۹۷۹-۱۹۷۲) نوعى تقسيمبندى گردشگرى ابداع کرده که تا اندازهاى به شناخت آنچه گردشگر بايد باشد و اثرى که ممکن است بر جمعيت ميزبان داشته باشد، يارى مىرساند. او براساس اشتياق براى ميزان علاقه براى کسب تجربه در جامعهٔ ناآشناى ميزبان چهار نوع عمدهٔ گردشگر را شناسائى کرده است (جدول انواع گردشگر؛ کوهن)
جدول انواع گردشگر (کوهن)
غير نهادينه
نهادينه
کاوشگر
گردشگرى تودهاى انفرادى
بدون مقصد
گردشگرى تودهاى سازمانيافته
دو طبقهٔ کاوشگر بدون مقصد در پى يافتن چيزهاى تازه، ناآشنا و شگفتانگيز هستند. آنها خودشان ترتيب مسافرت خود را مىدهند، از تسهيلات محلى بهره مىگيرند و ميزان تماس بالائى با ساکنان محل دارند. آنجا که شمار اين افراد اندک است، چندان تأثيرى بر جامعهٔ ميزبان ندارند. کوهن اين گروه را مسافران نهادينه نشده مىنامد. دو ردهٔ ديگر که عنوان مسافران نهادينه بر آنها نهاده شده، از تودههاى منفرد و تودههاى سازمانيافتهٔ گردشگرى تشکيل مىشود. هر دو گروه نحوهٔ سفر و محل اقامت خود را از طريق بنگاههاى مسافرى تنظيم مىکنند و بهدنبال نقاط همهکسپسند هستند. تودههاى منفرد و تودههاى گردشگران سازمانيافته در پى محيطهاى آشنا هستند و خشنود از آن هستند که در درون 'حُباب محيط' جامعهٔ خودشان که در مقصد بازآفرينى مىشود باقى بمانند.
اين دو گروه تأثير زيادى بر مقصد دارند. با افزايش تقاضا مسافرت بيشتر جنبهٔ تجارتى پيدا مىکند، تسهيلات صناعى پديد مىآيد، ميزان سرمايهگذارى خارجى افزايش و نظارت محلى کاهش مىيابد. لحظهاى انديشه در مورد نوع اقامتگاه و غذائى که براى گردشگران کشورهاى صنعتى پيشرفته فراهم مىشود. اقامتگاه شرايطى همسان، شرايط آشناى محيط 'وطن' دارد (يعنى محيط شکوفائى کشورهاى صنعتى پيشرفته) و مجهز به تهويهٔ مطبوع، گرمابه، دوش خصوصي، تلويزيون، يخچال و شير مخلوط است. غذا نبايد خيلى بيگانه باشد، بنابراين در کوستا - براوا بايد غذاى ماهى و چيپس فراهم باشد. تسهيلات تفريحى (زمين گلف، استخر شنا، اتومبيل کرايهاى و سونا) نيز به همين شکل نسخه بدل نمونههاى آشنا است و تأکيد بر مصرف تودهاى کالائى دارد که به طريقهٔ تجارتى فراهم آمده است.
تقسيمبندى سال ۱۹۷۹ کوهن تأکيد بر راههائى دارد که گردشگران با محيط ارتباط برقرار مىکنند و در پى آن است که توضيح دهد، چرا گردشگران به مسافرت مىروند. (جدول انگيزههاى گردشگران؛ کوهن)
جدول انگيزههاى گردشگران (کوهن)
تجربه: جستوجو براى يافتن کانون معنوى جديد
تجربه: لذتجوئى
موجودگرا يافتن کانون معنوى جديد
مشغوليات (تنوعجوئي)
آزمايشى (آزمايشگر) در پى بديلى براى شيوهٔ زندگي
تفريحى
تجربهگرا (تجربهاندوز) تفحص درمورد تجربيات زندگي، فرهنگ ديگران
[نهادينه نشده]
[نهادينه نشده]
گردشگران بهعنوان زوّار
گردشگران بهعنوان جوياى لذت (خوشگذران)
فرض بر آن که گردشگران به آن علت سفر مىکنند که عقيده دارند تجربيات ارزشمند را مىتوان در نقاط ديگرى غير از وطن يافت. بنابراين گردشگرى نوعى جستوجو است که ماهيت آن براساس ميزانى که گردشگر با توجه به موازين و ارزشهاى عاليه و بنيادين به شناخت (مرکز معنوي) جامعهاى موفق مىشود معلوم مىگردد. براى گردشگرى که بهدنبال ويژگىها و ارزشهاى جامعهٔ خويش است فرهنگهاى ديگر مفهوم يا جذابيتى ندارد. براى اينگونه افراد تعطيلات فقط نوعى تفريح و سرگرمى براى ايجاد آرامش روحى و جسمى است. از نظر کوهن دومين ردهٔ تجربهٔ گردشگرى شامل ردهٔ تنوع طلب (جوياى مشغوليت) است. در اينجا گردشگر از جامعهٔ خودش جدا مىشود، ولى در پى مرکز معنوى نيست. و بنابراين تعطيلات نوعى تنوع مىآيد. براى هر دو گروه لذتطلبى و تنوعطلب هدف دستيابى به تجربهٔ لذت است.
سه نوع تجزيهٔ گردشگرى ديگر وجود دارد. در رويکرد آزمايشى گردشگر که از جامعهٔ خويش دورافتاده، با مشاهدهٔ وجود اصالت در شيوهٔ زندگى ديگران تجربهٔ ارزشمندى بهدست مىآورد. در رويکرد آزمايشى گردشگر روشهاى متفاوت و ناآشناى زندگى را در جستوجوى کانون معنوى جديدى تجربه مىکند. گردشگرى که سرانجام به کانون معنوى جديدى دست مىيابد، نمونهاى گردشگرى که سرانجام به کانون معنوى جديدى دست مىيابد، نمونهاى از گروه وجودگرا است. اين سه شيوهٔ تجربهگرا، آزمايشى و وجودگرا گامهاى سفر زندگى زنان و مردان در تکاپو براى کسب هويت، فرديت شخصى و نوعى مرکز معنوى نوين است. دو الگوى کاوشگر و گردشگر بىمقصد که در قسمت اول تقسيمبندى به آنها اشاره شد از اين بابت قابل شناسائى است که تأثير آنها بر مقصد به نسبت ناچيز است. دو سبک مشغولياتطلبى و تفريحى که بيشتر به لذت و خوشگذرانى توجه دارند را مىتوان به شکل گردشگرى تودهاى با تقاضاهايش براى اوقات فراغت و تسهيلات تفريحي، آفرينش محيطهاى تفريحى ابداعى و داشتن حالت تجارى مشخص کرد.
در مورد گردشگري، شکل (تودههاى سازمانيافته، تودههاى منفرد، بىمقصد، کاوشگر) به ماهيت تجربه تجسم مىبخشد. و تجربهٔ مورد جستوجو (تفريح، خوشگذراني، کاوش براى يافتن مرکز معنوى جديد) شکل گردشگرى را مشخص مىسازد. بنابراين گردشگرىهاى تودهاى سازمانيافته با تسهيلات و امکانات استاندارد شدهٔ شيوهٔ غربي، تسهيلات تفريحي، خدمات، غذا و ترتيبات مسافرت با شيوهٔ گردشگرى کاوشگرى که افراد خودشان ترتيب مسافرتشان را مىدهند، فرهنگ ميزبان را جذب مىکنند و از تسهيلات محلى استفاده مىکنند تفاوت دارد. شکل گردشگرى - تودهاى تجربياتى شبيه تجربيات آنهائى که در پى يافتن 'مرکز معنوي' جديدى هستند فراهم نخواهد کرد، زيرا گردشگرى تودهاى به گردشگران امکان نمىدهد (حتى اگر مايل باشند) که از حباب محيطى وسايل آسايش شيوهٔ غربى بگريزند.