|
|
تقويت به وضوح به برگزيدن عمل مربوط است. با وجود اين، اين اصول به ارتقاء کنترل حرکت در يادگيرى مهارت مربوط نمىشود؛ زيرا مسئله انتخاب در مهارتهاى حرکتى به حداقل رسيده است، هرچند اين امر هميشه صادق نيست. در واقع، به حداقل رساندن انتخاب، همان چيزى است که مهارتهاى حرکتى را از ساير انواع رفتارت مهارت يافتهٔ انسان متمايز مىکند. در يادگيرى شناختي، مانند يادگيرى يک زبان خارجي، مشکل اين است که کدام يک از کلمات از پيش آموخته شده را برگزينيم. از سوى ديگر، در يادگيرى حرکتى مسئله اين است که يک عمل را چگونه انجام دهيم؛ براى مثال در يک پرتاب آزاد توپ بسکتبال هيچ رفتار گزينهاى لازم بهنظر نمىرسد، بلکه بايد يک الگوى حرکتى براى رسيدن به هدف خلق شود. در يک پرتاب توپ بيسبال آنچه بايد انجام شود کاملاً روشن است (پرتاب يک توپ قوسى به منطقهٔ هدف)؛ اما مسئله اين است که الگوى حرکت عضو را براى ايجاد سرعت زياد و دقت کافي، چگونه بهوجود آورد. از اين رو، گزينش در بين حرکتها به حداقل رسيده و مسئله به اين صورت تغيير شکل داده است که حرکتِ از پيش گزينش شده را چگونه بايد انجام داد. به همين دليل بيان يک کلمه خارجى جديد که تا کنون تلفظ نشده، از نظر يادگيرى حرکتى يک مسئله است.
|
|
بنابراين مهمترين مؤلفهٔ بازخورد در يادگيرى حرکتي، خبرى است که بازخورد دربارهٔ الگوهاى حرکت فراهم مىآورد. اين بازخورد دربارهٔ خطا که باعث اصلاح اجراء آتى مىشود، اهميت زياد مربى را براى يادگيرى حرکتى نشان مىدهد. هرچند يک ماشين هم مىتواند بهعنوان پاداشِ يک اجراء خوب به ورزشکار شکلات بدهد، فقط يک مربى ماهر قادر است الگوى مناسب عمل را براى فراهم آوردن بازخورد بشناسد. بهدليل اهميت اين مؤلفه بازخورد، باقىماندهٔ اين مبحث به آن اختصاص دارد.
|
|
چهارمين مثال ابتداى اين مبحث را به ياد بياوريد که در آن مربى به بازيکن تنيس مىگويد بايد راکت را آهستهتر و طولانىتر تاب دهد. اين اطلاعات دربارهٔ اصلاح حرکت به روشنى مبيّن اين است که چه چيزى غلط بوده است و مبناى اصلاح حرکت بعدى چيست. اين اطلاعات در واقع حرکت را به ارزشهاى هدف که مشخصکنندهٔ مؤثرترين اجراء است، نزديک مىکند. شکى نيست که خبررساني، فراگيرنده را به سوى هدف راهنمائى مىکند. استفادهٔ مداوم از اين بازخورد، خطاها را به حداقل مىرساند و اصلاح سريع آنها را تضمين مىکند؛ از اين رو الگوى حرکت به هدف بسيار نزديک مىشود.
|
|
آگاهى از اين امر که بازخورد بيرونى تا حد زيادى جنبهٔ خبرى دارد، سؤالات مهم و جالبى را براى مربيان برانگيخته است؛ براى مثال اينکه فراگيرنده از چه نوع اطلاعاتى بيشترين استفاده را خواهد برد (مثلاً اطلاعاتى دربارهٔ حالت عضو، زمانبندى حرکت عضو، هماهنگي)، اين اطلاعات بايد چگونه ارائه شوند (کلامي، گرافيکي، ويدئويي)، در چه زمانى ارائه شوند (بلافاصله پس از عمل، با قدرى تأخير)، با چه فاصلهاى ارائه شوند (در هر تلاش يا در بعضى از تلاشها). با وجود اين، خاصيت خبرى - هدايتى بازخورد يک اثر جانبى دارد و آن تمايل فراگيرنده به وابسته شدن به بازخورد است. اين تمايل هنگامى که از بازخورد صرفنظر شود، به مشکلاتى در اجراء منجر مىگردد.
|
|
تا اينجا، مىتوان نظرهاى موجود دربارهٔ بازخورد را بهشرح زير خلاصه کرد:
|
|
- يکى از اجزاء مهم بازخورد، خبر دربارهٔ خطاها است؛
|
|
- اين خبر به اصلاح و بهبود عملکرد مىانجامد؛
|
|
- تداوم بازخورد، خطاى اجراء را در سطح حداقل نگه مىدارد؛
|
|
- بازخورد بسيار زياد، باعث وابستگى فراگيرنده مىشود.
|