|
سازگارى عبارت است از ايجاد تعادل و هماهنگى در رفتار خود با محيط بهگونهاى که ضمن حفظ تعادل رواني، در ارتباط با تغييرات و دگرگونىهاى محيط خويش نيز به تطابقى مفيد و سازنده دست يابد. اين تعادل و هماهنگى با محيط در حالت کلى 'تطابق، Adapation' ناميده مىشود.
|
|
مثلاً کودکى که والدين او متارکه نمودهاند بايد تغييراتى را در نحوهٔ تفکر خود ايجاد نمايد تا بتواند خود را با اوضاع جديد زندگى خود سازگار نمايد.
|
|
انسانها در برابر فشارهاى روانى و مشکلات، واکنشها و عکسالعملهاى متفاوت از خود نشان مىدهند و اين بدان جهت است که آنها در برابر فشارها مقاومت يکسان ندارند. بعضى از افراد مقاومت بالاترى دارند و بعضى ديگر از مقاومت پائينترى برخوردار مىباشند 'آستانه مقاومت' و همچنين 'زمينه' افراد با يکديگر تفاوت دارد و عوامل مؤثر در مقاومت افراد نيز از اين دو موضوع يعنى 'آستانه مقاومت' و 'زمينه' ناشى مىشود.
|
|
هر محرک يا انگيزهاى که سبب رفتار مىشود بايد از شدّت لازم برخوردار باشد تا بتواند پاسخى را موجب گردد.
|
|
درجه شدّت تحريک لازم براى تحريکپذيرى افراد را 'آستانهٔ مقاومت' مىنامند.
|
|
به مجموعه عوامل ارثي، مادرزادي، محيطى و اجتماعى 'زمينه' گفته مىشود بنابراين افراد عکسالعملهاى متفاوتى نشان مىدهند و از مقاومتهاى مختلفى برخوردار هستند زيرا داراى آستانهٔ مقاومت و زمينهٔ گوناگونى مىباشند و به همين علت است که برخى افراد در مقابل پارهاى از مسائل عکسالعمل شديد نشان داده در حالىکه بعضى ديگر در مقابل همان مسائل هيچگونه عکسالعمل حادّى از خود نشان نمىدهند. چنانچه فرد از زمينهٔ نامتزلزلى برخوردار باشد مقاومت او در برابر مشکلات پائين آمده، بيشتر در معرض ابتلا به اختلالات روانى مىباشد.
|
|
| نقش مقاومت روانى در پيشگيرى از اختلالات روانى
|
|
به عقيدهٔ بسيارى از روانشناسان عواملى بايد در شخص وجود داشته باشد تا او بتواند در مقابل مشکلات و استرسها مقاومت کند و به اختلالات روانى مبتلا نگردد. اين عوامل عبارتند از:
|
|
۱. ايمان به خدا و داشتن اعتقادات دينى قوى
|
۲. تسلط داشتن به زندگى خود، ضمن رعايت معيارهاى اخلاقى و اجتماعى
|
۳. داشتن حمايتهاى خانوادگي-اجتماعي
|
۴. انعطافپذيرى (استفاده از نظرات و تجربيات مفيد ديگران)
|
۵. اميدواري
|
۶. داشتن هدف
|
۷. سرگرم بودن (فعاليتهاى مثبت و مناسب)
|
۸. فعال بودن و کار کردن
|
|
خانواده در شکلگيرى احساس امنيت در افراد نقش بسيار مهمى را بازى مىکند. خانوادههائى که نزديکي، دوستى و صميمت اساس آن را تشکيل مىدهد، يکى از عوامل مهم مصونسازى افراد در برابر فشارها و ناملايمات محسوب مىشوند.
|
|
بهطور خلاصه مىتوان گفت هر فردى بايد مشکلات خود را برحسب خصوصيات خاص شخصيتى و محيطى خود حل کند و آگاهى از نحوهٔ تأثير استرس بر روان و تن است که هر فرد را در جلوگيرى از استرس يا رفع آن مجهزتر مىکند.
|
|
- تعريف مکانيزمهاى دفاعى:
|
زمانى که انسان در مقابل محروميتها و ناکامىها قرار مىگيرد معمولاً سه راه در پيش دارد که به پيمودن آنها مبادرت مىورزد:
|
|
۱. ممکن است پرخاشگرى و حمله نمايد.
|
۲. يا اينکه بترسد و فرار کند.
|
۳. يا براى حل آن مسئله محرومکننده راهحلى منطقى بيابد و درصدد سازگارى برآيد.
|
|
گاهى هيچيک از اين راهحلها ممکن نيست و فرد فقط يک پاسخ احساسى و نه منطقى نسبت به موقعيت ناکامکننده نشان مىدهد. اين پاسخهاى احساسى 'مکانيزمهاى دفاعي' ناميده مىشوند.
|
|
مکانيزمهاى دفاعى پاسخهائى هستند در جهت ارضاء غيرمستقيم احتياجات يا کاستن اضطراب که بهطور ناخودآگاه صورت مىپذيرد. اين مکانيزمها انسان را بهطور موقت در مقابل محيط نامساعد حفاظت مىکنند.
|
|
البته همهٔ افراد بهطور ناخودآگاه از مکانيزمهاى دفاعى يا مکانيزمهاى سازگارى استفاده مىنمايند ليکن افراط در اين رفتارها ممکن است به ناراحتىهاى روانى منجر گردد. مانند افرادى که از مقابله منطقى با مسائل عاجز هستند و براى توجيه هر رفتار خود، ناخودآگاه متوسل به يکى از مکانيزمهاى دفاعى شده، عکسالعملهاى شديد احساسى از خود بروز مىدهند. بهعبارت ديگر افرادى که داراى مشکلات روانى شدهاند قادر به ارائه عکسالعملهاى منطقى نيستند.
|