شايعترين علت انسداد روده در اطفال زير ۲ سال، تلسکوپىشدن (درهم فرورفتن) قسمتى از روده بهداخل قسمت مجاور مىباشد. ممکن است اين درهم فرورفتگى موجب گانگرن قسمت فرورفته شود. شايعترين حالت، فرورفتن ايلئوم انتهائى بهداخل کولون راست مىباشد ولى درهم فرورفتگىهاى ايلئوايلئال، ايلئوکوليک، ژژونوژژونال و کولوکوليک هم بهوجود مىآيند.
در ۹۵% نوزادان و کودکان هيچ علت کمککننده يا زمينهاى يافت نمىشود. بيشترين شيوع بيمارى در ميانهٔ تابستان و ميانهٔ زمستان بوده و ارتباط مثبتى با عفونتهاى آدنوويروسى وجود دارد. در اکثر موارد پلاکهاى هايپرتروفيهشدهٔ پىير، نقش تحريککنندگى دارند. فاکتورهاى مکانيکى مثل ديورتيکول مکل، پوليپها، هماتوم تمام جدارهاى (هنوخ شوئنلاين) و لنفوم روده وجود دارند که شيوع آنها در بيماران بالاى يکسال بيشتر است. نسبت ابتلاء مذکر به مؤنث ۳ به ۱ است. حداکثر شيوع در نوزادان ۹-۵ ماهه بوده و ۸۰% مبتلايان کمتر از ۲ سال سن دارند.
استفراغ مکرر و انسداد روده موجب دهيدراتاسيون پيشرونده مىشوند. درهم فرورفتگى طولانىمدت؛ ادم و خونريزى يا انفارکت ايسکميک در قسمت درهم فرورفته ايجاد مىکند.
درمان
هيپوولمى و دهيدراتاسيون را بايد با تجويز مايعات تصحيح کرد. تا زمانىکه بيمار بهحد کافى احياء نشده و امکان انجام يک عمل جراحى مطمئن وجود ندارد نبايد بيمار تنقيهٔ باريم شود. بهمنظور آرامبخشى کودک از مپريدين ۲-۱ mg/kg و سکوباريتال ۲-۱ mg/kg استفاده مىشود. تحت کنترل فلوروسکوپى باريم را با فشار بهمنظور متسعکردن درهم فرورفتگى و جاانداختن قطعه فرورفته وارد مىکنند. اين روش در حدود ۵۰% موارد موفقيتآميز است. کيسهٔ تنقيه نبايد بيشتر از ۷۵ سانتىمتر بالاتر از بيمار نگه داشته شود. اگر تنقيهٔ اوليه موفقيتآميز نبود، پيش از آنکه اين روش را ناموفق بهحساب بياوريم بايد دو تا سه بار ديگر باريم را وارد و سپس تخليه کنيم. تنقيه باريم، رودهٔ گانگرنه را جااندازى نمىکند. همچنين علاقهٔ روزافزونى به جااندازى درهم فرورفتگى با دميدن هوا بهداخل رکتوم وجود دارد.
عمل جراحى در صورت ناموفق بودن تنقيه و در موارد پريتونيت و سوراخشدگى روده ضرورى است. اگر نتوان روده را جا انداخت و يا اگر روده گانگرن شده باشد، بريدن قطعات درهم فرورفته انديکاسيون دارد. در بيماران بسيار بدحال ممکن است انجام عمل ميکوليکز ضرورت داشته باشد.
از آنجائى که در سالهاى بعد وجود درد شکمى بههمراه مشاهدهٔ اسکار جراحى در ربع تحتانى راست شکم موجب اشتباه مىشود، معمولاً آپانديس برداشته مىشود.
پيشآگهى
عود درهم فرورفتگى در ۳% موارد پس از جااندازى با تنقيهٔ باريم و در ۱% مورد پس از جااندازى با جراحى ديده مىشود.
يافتههاى بالينى
علائم و نشانهها
بيمار تيپيک، يک کودک سالم است که بهطور ناگهانى شروع به گريه مىکند و در اثر درد شکمى گريهاش شدت مىيابد. درد بهصورت حملاتى بهمدت يک دقيقه بروز مىکند و حال نوزاد در فواصل حملات خوب بهنظر مىرسد. استفراغ رفلکسى از علائم مراحل اوليه بوده ولى استفراغ ناشى از انسداد روده ديرتر بروز مىکند. دفع خون و موکوس به مدفوع نماى ژله کشمشى مىدهد. در نوزادان کوچک - و در شرايط پس از عمل - ممکن است درد کوليکى واضح نباشد؛ بارزترين نشانه در آنها استفراغ است. رنگپريدگى و تعريق علائم شايعى در طى درد کوليکى مىباشند معمولاً تودهاى که در طول کولون گسترش يافته، قابل لمس است. ممکن است ربع تحتانى راست شکم خالى بوده و گاهى درهم فرورفتگى در معاينهٔ رکتوم قابل لمس است.
يافتههاى آزمايشگاهى
معمولاً شمارش خونى (CBC) لکوسيتوز با ارجحيت پليظمورفونوکلئر و تغليظ خون را نشان مىدهد.
بررسىهاى تصويرى
مهمترين آزمايش، تنقيهٔ باريم مىباشد که بهطور مشخص يک انسداد Obturation را نشان مىدهد.