|
|
در سطور زير شيوههاى ديگر را مورد بحث قرار مىدهيم که البته در چارچوب تحقيق جامعهشناسى کمتر مرکزيت و اهميت محورى دارند با وجود اين براى طرح مسائل چندى داراى اهميت فوقالعادهاى هستند. در اينجا ابتدا از تحليل محتوا نام برده مىشود (که آن را تحليل داورىها، تحليل اهيمت يا تحليل اسناد نيز مىنامند). اين نوع تحليل عبارت است از: روش تحقيقى که بايد در خدمت توصيف منظم و سيستماتيک محتواهاى اسناد خاص باشد. براى اينکه به اطلاعات کافى براى هر محتوا برسند لازم است که از لحاظ تئورى قبلاً بهکار ساختارى دست بزنند تا از طريق گزينشهاى مناسب عناصر تشکيل دهنده هر محتوا بهطور کلى به نتايج مهم برسند. اتفاقاً فقدان زمينهسازى در اين روش و عمل تحقيق اغلب مورد شکايت قرار مىگيرد. در حالىکه روش تحليل محتوا براى تحقيق رسانههاى گروهى و براى علوم سياسى خيلى مهم و مرکزى است، اين شيوه در چارچوب جامعهشناسى قبل از همه در تحليلەاى تاريخ اجتماعى مقايسهاى بهکار مىرود (مثل تحليلهاى مقايسهاي، تاريخى ـ اجتماعي).
|
|
گاهگاه اينچنين شيوههائى مثل مصاحبههاى گروهى و جامعهسنجى (Soziometrie) نيز به منزله روشهاى متکى به خود و مستقل معرفى مىشوند. با وجود اين هر دو، اشکال ويژهاى از شيوه پرسشگرى هستند. در جامعهشناسى که مورهنو (Moreno) آن را وضع کرد هدف عبارت است از: پرسشنامههائى (يا مشاهدههائي) که هيجانات و عواطف مثبت يا منفى در برابر اشخاص را به شيوه نمودارهاى هندسى بيان کند (و اسم آن را 'سوسيوگرام' مىگذارند ـ براى آشنائى بيشتر با تحليل محتواء مراجعه کنيد به مقاله آقاىدکترفيروز توفيق در کتاب آگاه، جلدو اول م). طرح پرسشهاى تقريباً از اين قرار است: 'با چه کسى شما بيشتر ميل داريد کار کنيد يا اوقات فراغت خود را سپرى کنيد يا با هم هممنزل باشيد؟' و غيره (و يا با چه کسى مايليد کمتر...) اين شيوه تحقيق درباره ساختار هيجانات (Affektsruktur) گروه مهمترين اطلاعات را مىدهد و روشن مىسازد که ستارگان انتخاباتى که مظهر وحدت آراء هستند، کجا و افراد خارج از گروه کجا قرار دارند؟
|
|
از طرف ديگر مصاحبههاى گروهى نيز با اشکال زيادى امکانپذيرند. يک تعبير جزئى در شيوه پرسشگرى جداگانه از اعضاء گروه با حضور ديگران صورت مىگيرد. آثار گروهى ممکن (مثلاً فشار براى ايجاد هماهنگى و همنوائى با گروه) مىتواند بهطور اخصِّ بر حسب موضوعات تقسيم و مشخص شود. مصاحبه گروهى ممکن است در عينحال به اين ترتيب گسترش و تکامل يابد که در تشکيل عقيده و نظريه واحد يا در عينحال به اين ترتيب گسترش و تکامل يابد که در تشکيل عقيده و نظريه واحد يا در راهگشائى معضلات معين و خاصى نقش داشته باشد. در مورد اخير به شيوه کم و بيش دقيق هدفها از گفتگوى گروهى سخن گفته مىشود. بهعنوان شيوه راهحل علمى مسائل، شيوه مذکور منطبق است با درجهبندى کارشناسى (Experten-Rating) و بهعنوان شيوه تصميمگيرى علمي، اين شيوه در چارچوب فرآيندهاى تصميمگيرى مشارکتى بهکار برده مىشود. با اين شيوه انسان يا به مزيت فعاليت و کارائى گروه علاقه نشان مىدهد ـ البته تا آن حد که اين کار با طرح مسائل و ترکيب گروه موجود بهطور کلى ممکن باشد ـ و يا به پذيرش بهتر نتايج تصميمات توسط اعضاء گروه.
|
|
يک وجه خاص مصاحبه گروهي، مصاحبهاى است که اصطلاحاً بازى نقشها را توصيف مىکند، بدين صورت که هر عضو گروه ـ اغلب در ارتباط با يکديگر ـ نقش مشخصى را بهعهده مىگيرد. هدفگيرىهاى اين روش متفاوت هستند گاهى اين هدفها يا فرد محور و فردمدارى (Indivduenzentriert) است که در آن توانائى و قابليت هر فرد در ارتباط با نقش معين يا انتظارات مشخصّى که از آن نقش مىرود مطرح مىشود و يا اينکه اين هدفها گروه محورى و گروهمدارى (Gruppenzentriert) هستند، بدين صورت که نتايج معين به منزله بيان نوعى نقشهاى گوناگون در يک فرآيند گروهى به منصه ظهور مىرسد. با اين شيوه تقريباً مسائل و راهگشائى ممکن مسائل بهوسيله موضوعگيرى له و عليه يا توزيع وسيعتر نقشها در خطوط مشخص و روشن به دست مىآيد. اين نوع وانمود شيوه عمل تحقيق (Simulationsverfahren) در همه جا بهکار مىرود يعنى آنجا که نقاط اتکاء متفاوت يا وضعيتهاى گوناگون با يکديگر برخورد کنند (مثلاً شيوه عمل هدايت يا تصميمگيرىهاى مديريتى و غيره). همچنين گاهگاه بازى نقشها بهکار گرفته مىشود تا ديدگاه معينيّ از نظريه نقشها دنبال شود ( که براى اين موضوع بايد به مبحث موضوعات اصلى جامعهشناسى - نقشهاى اجتماعى مراجعه کرد - مثلاً بر عهدهگيرى نقشها، همدلى Empathie ـ، تعهد نقشها Rollenegagement ـ، و غيره.)
|
|
در حالىکه گفتگو درباره گروهها و بازى نقشها بيشتر موقعيت ارزشى بسيار محدود و غيرمتقسيمى در چارچوب شيوههاى تحقيق علوم اجتماعى دارد، آن شيوه که از آن با عنوان درجهبندى کارشناسى ياد شد در وجوه متخلف خود اهميت بسيار دارد. اغلب در ابتداء تحقيق تجربى تصميمگيرى ارزشى گروه کارشناختى وجود دارد آن هم در اينباره که بايد چه شيوههاى تحقيقى را برگزيد يا طرح تحقيقاتى چگونه بايد ديده شود؟ چه شيوههاى مشابهى را بايد در تحقيق مداخله داد؟ چه معيارهاى طبقهبندى شدهاى بايد انتخاب شود؟ و غيره....
|
|
با وجود اين فعاليت کارشناسان مىتواند حوزه و قلمرو وسيعترى را در برگيرد. اين شيوه مىتواند بهطور مکرر به منزله کار جانشين شونده يا تکميل کننده يا اعتبار دهنده براى مطالعه تجربى ـ کارى بهنظر آيد. مثلاً اگر يک مسأله سياسى ـ عملى در ساخت تقويتى نيروى هستهاى وجود داشته باشد، در اينصورت نمىتوان بدون کمک و اتکا به کارشناسان ـ که در اينجا اکثراً نه فقط جامعهشناسان، بلکه قبل از همه فيزيکدانان، تکنسينها، اقتصادانان، زيستبوم شناسان و غيره ـ کار را به سامان رساند. پرسشنامه نمونهاى در ميان مردم يک کشور يا يک بخش از کشور (مثلاً شهرستان) برداشتها و نظريات معينى را درباره نيروى هستهاى آشکار مىسازد که تصوير عقايد عمومى را مشخص مىکند.
|
|
ديدگاه ديگر اينکه از طريق راههاى تجربى معمولى آگاهى از دلايل واقى پشت پرده ممکن نيست؛ مثلاً احتمال دارد در تحقيق درباره برداشتها و نظرگاهها، ترديدهاى مهمى بروز کند؛ از جمله اينکه اشخاص تا چه حد برداشتهاى حقيقى خود را حتى اگر زير فشار خواستهاى اجتماعى قرار داشته باشد، آشکار مىکنند يا اينکه آيا آنها به دلايل حقيقى عمل و کردار خود، اعتراف مىکنند تا آن حد آنان دلايلى را در واقع مىشناسند يا درباره آنها شناخت دارند؟ نمايندگان شاخهاى از روانشناسى که در حد بسيار زياد به مطالعه نفس يا خودپائى و سير انفس (Introspektion) باور دارند، ديگر به يافتههاى تجربى تکيه نخواهند کرد و آنها را تنها با عنوان سطحى بودن مشخص و مطرح مىکنند. اين ايراد که نمىشود با شيوههاى معمول تحقيق تجربى علوم اجتماعى تا مرکز درونى موضوع جلو رفت، پيشرفت و پيشروى روشهاى تأويلى را توضيح مىدهد که با آنها مسائل ديگرى مورد بحث و گفتگو قرار مىگيرد.
|
|
اگر موضوع يا قضيه مبهم و خيلى پيچيدهاى مورد بحث قرار گيرد از وجود کارشناسان نمىتوان چشم پوشيد مخصوصاً از لحاظ در نظر گرفتن تحول اجتماعي. براى مثال هيچکس نمىتواند بهدرستى بداند که واقعيات اجتماعى در سال ۲۰۱۰ چگونه ديده خواهند شد؟ هيچکس نمىتواند دقيقاً پيشگوئى کند که چه نتايج اجتماعى از بهکار بردن وسايل ارتباطى جديد حاصل خواهد شد؟ هيچکس نمىتواند دقيق معين سازد چه نتايج و پيامدهاى اقتصادى و اجتماعى از تهاجم ميکروالکترونيک ايجاد خواهد شد؟
|
|
براى اينکه به اين پرسشها حداقل نزديکتر شويم شيوه تحقيقى خاصى بهنام 'شيوه دلفى ـ Delphi-Methode ' تکامل يافته است. در اين شيوه کارشناسان در مراحل مختلفى درباره ارزيابى و تخمينشان از وضعيت تحقيق، مورد پرسش قرار مىگيرند که در هر يک از اين مراحل پرسشهاى جديدى مطرح مىشود و اطلاعات به دست آمده از مرحله قبلي، مورد بررسى قرار مىگيرد؛ بهطورى که بحث و گفتگو پيوسته پيرامون ديدگاههاى متضاد و باقيمانده، متمرکز مىشود. شيوه ديگر همان است که آن را اصطلاحاً سناريوى نوشتنى (Szenario-Writing) مىنامند که در آن نتايج ممکن در مراحل اوليه متفاوت (يا ققدان عمل سياسي) مىبايستى در نوعى سناريو (فيلمنامه) توصيف شود. اينکه مقصود فرعى و جنبى اين چنين سناريوهائى توضيح داده شده يا نشده، اغلب بستگى به اين دارد که نيروهاى سياسى آزاد مىشوند که بتوانند پيشرفت اشتباهات ممکن را کنترل کنند. با اين نوع سناريوها اغلب کمتر ارزش پيشبينى شده خواهند داشت و بيشتر نوعى پيشبينى و آيندهنگرى خود ويرانگر (Self-Destroying-Prophedy) خواهند بود. انسان اميدوار است که نتايج ياد شده بروز نکند.
|
|
با توقعات گستردهتر و بيشتر، شيوه تحقيق گفتگوهاى انتقادى مىکوشد حق انتخاب و امکان ديگرى را در مورد تحقيق تجربى اجتماعى شرح دهد. در فرآيندهاى گفتگوئى فارغ از نفوذ و سيطره و سلطه، مىبايستى ميان متخصصان (مثلاً جامعهشناسان) نظريات موافقى فىالمثل درباره 'جامعه به منزله يک کليّت ' يا 'مشروعيت ضوابط و هنجارهاى اجتماعي' يا 'خط سيرهاى تکاملى پيمودني' تحقق يابد. به وسيله چنين شيوههائى مىبايد حداقل درون ذهنيتى محدود برقرار و حفظ شود. صرفنظر از آن ـ منطبق و متناسى با همه يافتههاى گروهى پويا ـ که بهنظر مىرسد. کمال مطلوب گفتگوى آزاد و فارغ از سلطه، يک رؤيا و خيال باشد اين طرح شيوه تحقيق مىتواند فقط وقتى معنىدار باشد که انسان حاضر شود حدود بين احکام موضوعى و احکام ارزشى را رها و از نوعى جامعهشناسى هنجارمندانه دفاع کند. اتفاقاً چنين توقعاتى از شيوه رفتار پيشين، وقتى وجود خواهد داشت که ضوابط و مقرراتى برابر رفتارها و عمليات ارائه شود و مسائل مربوط به مشروعيت کار حل گردد، اما اين پرسش همچنان باقى مىماند که چه کسى مىخواهد در چنين شوراى 'برگزيدگان' خود را بهصورت نماينده آن ببيند.
|
|
در مرحله ايجاد تصميمگيرى سياسى ابتدائي، اخيراً به اصطلاح سلولهاى برنامهريزى ( Planungzelle ـ به گفته دينل ـ Dienel) بهکار گرفته مىشود که در حقيقت کوشش مىکنند به نوعى 'تأييد به شهروندان ـ Bürgergutachten' دست يابند. با اين کار شهروندان تا حدودى براساس ضرايب و ارقامى مؤثر برگزيده مىشوند و با کارشناسان به بحث و گفتگو مىنشينند تا له و عليه آن جبههگيرى کنند. پس از آن گفتگوى گروهى ژرفياب با اين هدف دنبال مىشود تا بهطور آزمايشى تصميمات پخته گرفته و برقرار شود. به اين ترتيب ديده مىشود که به چه ميزان نظريات سياسى مهم از طريق تغذيه اطلاعات لازم، تغيير مىکند. صرفنظر از برخى مسائل روشى ـ که بهويژه با فرآيندهاى پويائى گروهى خاص و معين سر و کار دارند ـ و هيچنين صرفنظر از اين واقعيت که در اينجا از روشهاى عملى مؤثر و نمونهاى سخن گفته نمىشود، سلولهاى برنامهريزى مىتوانند انديشه کلى درباره شيوه تصميمگيرى نزديک به شهروندان که مسلماً مزايائى هم داشته باشند، ارائه کنند.
|
|
ما با سلولهاى برنامهريزى اکنون در جوار يک سرى روشهاى عملى قرار داريم که امروز درباره آنها با عنوان 'تحقيق کنشى ـ Aktionsforschung' اغلب با ادعاهاى برترىطلبانه ـ بحث و گفتگو مىشود. اين موضوع در اصل عبارت است از اهميت دادن بين قلمرو تحقيقى و عملى و بهويژه در درجه اول در قلمرو عمل (مثلاً در کار اجتماعي) بايد مورد بررسى قرار گيرد. دانشمند در عينحال بيشتر محقق دگرگونساز است. تحقيق در تبادل با مراحل اوليه عمل، طرحها و زمينههائى به دست مىآورد (مثلاً در قلمرو و موادمخدر، زمينههائى مىيابد که در آنها بر هم کنشىهاى مداوم با تشخصها و معالجات مناسب بايد ممکن شود). آنچه در اينجا انتظار مىرود نتيجه و فايدهاى است که بهعمل نزديک و از نظر نفس رفتار مهم باشد و از طريق زايل و محو شدن فاصله حساس و بحرانى به دست آيد. همين امر ذهنيت درونى (Intersubjektivität) افراد را تضمين مىکند. اين محوشدگى فاصله هنوز هم اهميت بيشترى از آنچه در مشاهده شراکتى ايجاد مىکند دارد؛ زيرا در اينجا همزمان يراى تحقيق اشتغال و کاربرى مضاعف (Doppelten Engagement) وجود دارد. اين امر به هيچوجه با اين واقعيت رابطهاى ندارد که دانشمندان مىتوانند بهصورت ايفاگر نقش کارورز تجربه کننده نيز درآيند و به آن وادى سوق داده شوند يا اينکه گاهى 'بايد' به اينصورت در آيند. آرى خواستهاى روش تحقيق عملى چيزى جز خواستهاى عملى صرف است.
|