|
بدون شک مواقعى وجود دارد که مىخواهيد حادثهاى را براى دوست يا همسر خود تعريف کنيد، اما تمام داستان را نمىگوئيد، بههر حال شما به اين خاطر است که خجالت مىکشيد يا نگران اين هستيد که دوست يا همسر شما آنطور که مىخواهيد واکنش نشان ندهد. بهعنوان مثال درحالىکه داخل صف يک فروشگاه در حال خارج شدن هستيد، شخصى جلوى شما داخل صف جا مىزند، اعتراض شما احتمالاً ملايم و مؤدبانه بوده و پاسخ آن شخص بسيار ناخوشايند و ناپسند که يکدفعه تصميم مىگيريد دربارهٔ اين موضوع از آن شخص شکايتى نکنيد. اما وقتى به خانه باز مىگرديد از آنچه بر شما رفته مىرنجيد و همچنين از اينکه واکنش مؤثر انجام ندادهايد، آزردهخاطر هستيد. بنابراين، بخش اول ماجرا را براى دوست يا همسر خود تعريف مىکنيد (که شخصى در صف جلوى شما جا زده) ولى بخش دوم را (که اجازه دادهايد بدون هيچ تلاشى از جانب خود، آن اتفاق بيفتد) تعريف نمىکنيد.
|
|
بسيارى از اشخاص در زمانهاى گوناگون در شرايطى اينچنين گرفتار شدهاند، بهعبارت ديگر آنها حادثهاى را تجربه کردهاند که اشتياقى بهشرح کامل آن براى ديگران را نداشتهاند. کودک شما نيز از اين بابت فرقى با شما ندارد. او مىخواهد در نظر شما توانا و مهم جلوه کند، طورى که تأييد و اطمينان شما را هميشه جلب کند. بهطور يقين نمىخواهد دربارهٔ چيزهائى که اتفاق مىافتد احساس بدبختى داشته باشد، بهعلاوه آنکه اين بدبختى با انتقاد از جانب شما که کمکى هم به او نمىکند، افزايش يابد؛ بنابراين فقط نيمى از ماجرا را تعريف مىکند.
|
|
| چگونه نسبت به اعتراف نسبى واکنش نشان دهيم؟
|
|
موضوع مهمى که بايد بهخاطر داشت اين است که کودک شما با نااميدى مىخواهد مشکل خود را به شما بگويد، اما از استراتژى نگهدارى اطلاعات بهمنظور حمايت از خود در قبال ناراحتىها و مسائل بعدى استفاده مىکند. اين بدان معنا است که مبارزهٔ مستقيم با او روش پيشروى شما نمىباشد. مثلاً گفتن اينکه 'مىدانم چيزهاى ديگرى هنوز وجود دارد، فقط به من بگو ديگر چه اتفاقى افتاده' يا 'پنهان کردن مطالب از من هيچ فايدهاى ندارد، بهزودى خودم چيزهاى بيشترى مىفهمم' او را وادار مىکند واکنش دفاعى گرفته، چنين وانمود کند که نمىفهد شما چه مىگوئيد.
|
|
خيلى بهتر خواهد بود که آرام باشيم و يک واکنش همدلانه و توأم با همدردى اتخاذ کنيم، آنگاه او متوجه مىشود که افشاسازى بيشتر با واکنش منفى شما روبهرو نمىشود. مثلاً ممکن است بگوئيد 'ناراحت بهنظر مىرسي، شايد هنوز چيزى باشد که با دانستن آن بتوانم به تو کمک کنم' يا 'گاهى من هم وقتى چنين حادثهاى برايم اتفاق مىافتد خجالت زده مىشوم اما هميشه فهميدهام وقتى دربارهٔ آن با کسى صحبت مىکنم احساس بهترى پيدا مىکنم' . جملاتى از اين دست تمايل شما را به سهيم شدن در هيجانات او نمايش مىدهد و فضائى را بهوجود مىآورد که ارتباط صادقانه بين والدين و فرزندان را تسهيل مىکند.
|
|
تماس بدنى محبتآميز، همچنين به آرام ساختن او کمک مىکند. او را در آغوش بگيريد و يا اجازه دهيد برروى زانو شما بنشيند؛ اين زبان بدن به او مىگويد که شما مراقب او هستيد و همين ممکن است او را به گفتن همه چيز ترغيب کند.
|
|
به آنچه مىگويد گوش فرا دهيد و اگر توصيهاى لازم است ارائه دهيد. براى او توضيح دهيد که هميشه مىخواهيد هر آنچه او را آشفته و ناراحت مىکند با شما در ميان بگذارد؛ آنوقت براى انجام دوبارهٔ چنين کارى احساس بهترى خواهد داشت. به محض اينکه بفهمد مىتواند مشکلات و مسائل ناراحتکنندهٔ خود را بدون اينکه باعث خشم و يا عدم تائيد شما گردد، مطرح کند، آنگاه احتمال اينکه در آينده با شما راحتتر گفتوگو کند بيشتر خواهد شد. البته ممکن است مسائلى بهوجود آيد که بعد از آشکار شدن او لازم باشد او را بهطريقى تنبيه کنيد زيرا رفتارى بدى انجام داده است. با اين حال او را مطمئن سازيد از اينکه صادق بوده، هميشه خوشحال خواهيد بود، حتى اگر از آنچه مىگويد خوشتان نيايد.
|
|
|
|
| هنگام پايان يافتن صحبت او دهانش باز باقى مىماند
|
|
اين يک عمل غيرارادى است چرا که بهطور ناهشيار مىخواهد بيشتر صحبت کند اما جلوى خود را مىگيرد، بنابراين دهان او براى چند لحظهاى کوتاه باز مىماند، گوئى مىخواسته بيشتر حرف بزند. حتى ممکن است متوجه شويد که چند لغت را آهسته زمزمه مىکند بهطورى که نمىتوانيد آنها را بهوضوح بشنويد.
|
|
| بعد از گفتن صحبتهاى خود بىقرار است
|
|
از آنجا که چيزهاى بيشترى براى گفتن دارد، احساس بىقرارى مىکند. حتى اگر نشسته باشد، مشاهده مىکنيد که بهطور مرتب دوروبر خود حرکت مىکند و خود را هرچند ثانيه يکبار جابهجا مىکند. اين نشانهٔ ناراحتى او است.
|
|
|
ابروهاى او احتمالاً بالا رفته پيشانىاش چينخورده و چشمان او کاملاً باز است. اين نوع از بيان چهرهاى که معمولاً با احساس ناباورى و عدم اعتماد همراه است، در اين لحظه رخ مىدهد چرا که کودک شما مىداند که آنچه مىگويد تمام واقعيت نيست. تنها با نگاه کردن، خواهيد دانست که مىخواهد چيزهاى بيشترى را بگويد.
|
|
|
واکنش طبيعى کودک شما بعد از تمام کردن گفتوگو اين است که توجه او را به فعاليت ديگرى معطوف سازد و احتمالاً از شما فاصله بگيرد، اما وقتى چيز ديگرى براى گفتن وجود دارد که هنوز نگفته، ممکن است در کنار شما باقى بماند که شما را وادار مىسازد از او بپرسيد آيا هنوز چيزى وجود دارد که براى او توليد اشکال کند يا خير.
|
|
| ضربهزدنهاى ملايم و عصبى بهوسيلهٔ دست
|
|
ضربگرفتن با انگشتان بر روى صندلى و يا ضربهزدنهاى آهسته بر روى ران پاى او، علامتى مطمئن است از اينکه مىخواهد ارتباط کلامى بيشترى برقرار کند. احتمالاً بهطور منظم نگاه اجمالى کوتاهى بهسوى شما مىافکند، فقط به اين خاطر که از خود او مطمئن شود که آيا توجه شما را جلب مىکند يا نه.
|