|
|
در اصفهان شغل نقاشى از اهميت وافرى برخوردار است. شاغلان اين صنعت، علاوه بر هنرمندان نقاشى رنگ و روغن و آبرنگ، مينياتورسازان معروف، نقشهکشان قالى، کاشى و دورنماسازان و غيره را نيز در بر مىگيرد.
|
|
| نقرهسازى، استان آذربايجان شرقى
|
|
صنعت نقرهسازى از ديرباز در تبريز رواج داشته است. تا ۲۰ سال پيش حدود ۲۵ کارگاه نقرهسازى با ۱۰۰ نفر در تبريز فعاليت داشتند، اما در حال حاضر اين هنر بىنظير دستى در حال نابودى است و صاحبان اين هنر به مشاغل ديگرى روى آوردند.
|
|
|
نقرهسازى يکى از صنايع دستى مشهور و رايج اصفهان است و در اين رشته استادکاران ماهرى تربيت يافتهاند. محصول نقرهٔ اصفهان، در حدود ۲۰% مصرف خردهفروشى محلى دارد و بقيهٔ آن به شهرهاى داخلى و خارجى صادر مىشود.
|
|
| نقرهكارى و مسگرى، استان فارس
|
|
ظروف مسى و نقرهکارى از جمله صنايع مهم فارس است. مسگرى و نقرهکارى شيراز نيز معروف است.
|
|
|
اگر قالى ترکمن همانند اسب اصيلى است که ترکمن از داشتن آن به خود مىبالد، نمدهاى رنگارنگ ترکمن شتر صبورى را به خاطر مىآورد که پابهپاى صاحبش بار سنگين زندگى را به دوش کشيده است.
|
|
هنگام تهيهٔ نمد، زنان فاميل در ميدانگاه يا روستا جمع مىشوند تا خانوادهاى را که قصد درست کردن نمد دارد، يارى دهند. در آغاز حصيرى بر زمين افکنده و پشمها را بر آن پهن مىکنند. زنى پشمهاى رنگين شده را با شانهاى آهنين که بر پايهاى چوبى (ديوانگ دارق) قرار دارد شانه مىکند و زنى آنها را جدا کرده و تکههاى ديگر مناسب را براى طرح نقش نمد کنار مىگذارد. (انداختن نقشهاى نمد بر عهدهٔ زنان ماهر و با تجربه است.)
|
|
پس از انداختن طرحهاى رنگين با پشمهاى رنگ شده بر زمينه تيرهٔ پشمهاى سياه يا قهوهاى، پشمها را خيس کرده و آن را با حصير لوله مىکنند. ابتدا مردان آن را مىغلطانند تا پشم خيس شده فشرده شود. پس از باز کردن حصير زنها پشم مرطوب و فشرده را لوله کرده و شروع به ماليدن مىکنند. تعداد نمدمالان، بسته به بزرگى نمد، از چهار تا هشت نفر است. کار با تقلايى موزون و حرکت يکنواخت دستها آغاز مىشود. صداى کار و حرکت، صداى نفس بريده بريده، صداى دم و بازدم، آفتاب و گرما، حرکات آهنگين بازوان غرق در رنگ و پشم، کمر خمکردنها، به سرعت بلند شدنها و با ساعد و مچ بر نمد کوبيدن و ادامه اين همه تا زمانى که رنگ و پشم، بر نمد بنشيند تا طرح جادويى شاخ قوچ چونان موجهاى يکنواخت درياى متلاطم از ميان باز و بسته شدنها و آب خوردنهاى نمد ظاهر شود، ادامه مىيابد.
|
|
نقش مرکزى نمد هر چه باشد، چشم شترى، عقرب رد، قوچ، تنها براى زمان کوتاهى واضح مىماند و به مرور پريدهرنگ و نامشخص مىشود. نمد را معمولاً براى استفاده شخصى تهيه مىکنند، ولى به بازار نيز عرضه مىشود.
|
|
مهمترين سوغات استان گلستان شامل قالى و قاليچه، پشتىهاى ترکمن، جاجيمهاى کوهستانهاى گرگان، صنايع دستى روستايى، ماهى و خاويار است.
|
|
|
نمد از سنتىترين توليدات دستى منطقه بوشهر است و در گذشته، شهر برازجان در زمينهٔ توليد نمد بسيار مشهور بود و کارگاههاى زيادى به توليد آن اشتغال داشتند. نمد از جمله محصولاتى است که به دليل سبکى وزن و نمگير بودن مورد توجه بسيارى از عشاير است. امروزه نمدبافى به جز در بعضى از روستاهايى که در صحارى قرار گرفته و داراى شتر هستند رواج چندانى ندارد.
|
|
| نمدمالى، استان چهارمحال وبختيارى
|
|
ساخت نمد در چهارمحال و بختيارى اختصاص به شهر کرد و بروجن دارد. بعضى از نمد مالان شهر کرد يا بروجن در محلهاى ييلاقى عشاير چلگرد، شيخ عليخان و دشتک براى مدت ۳ الى ۴ ماه اتراق مىکنند و يا در مرکز تجمع عشاير اقدام به نمدمالى مىنمايند:
|
|
به طور کلى نمدمالان در طول سال حدود ۵ تا ۶ ماه از اوايل ارديبهشت تا اوايل مهرماه به کار نمدمالى مىپردازند و معمولاً بقيه ماههاى سال را با توجه به سرماى منطقه بيکار مىمانند. توليد نمد شامل کفپوش، کپنک يا نمد کول، جليقه و عرقگير اسب و يا قاطر است.
|
|
به طور متوسط يک عدد نمد (زيرانداز) ۱/۵×۲ متر مساحت دارد و در توليد آن ۷/۵ کيلو پشم مصرف مىشود. اين محصول اغلب منقوش است. طرح و نقشهايى که در آن به کار مىرود تماماً ذهنى است.
|
|
|
در ميان عشاير خراسان، صنعت نمدمالى از رونق فراوانى برخوردار است و دو مرکز اصلى توليد آن، شهرهاى مشهد و قوچان است.
|
|
|
يکى ديگر از صنايع دستى که قدمتى ديرينه در استان سمنان دارد، نمدمالى است. وضعيت فعلى توليد نمد در استان سمنان از نظر کمى و کيفى بسيار مطلوب است و مراکز مهم توليد نمد در استان، شهرستان سمنان، دامغان و روستاى ابرسيج شاهرود است.
|
|
مواد اوليه مصرف شده در نمدمالى پشم است که در اندازههاى مختلف تهيه مىشود. آنچه در نمدمالى مىتوان مشاهده کرد، ذوق و هنر، به همراه تحرک توليدکننده است. توليدات اين زحمتکشان علاوه بر استفادهٔ شخصى به روستاهاى شمالى استان و شهرستان مازندران ارسال مىشود.
|
|
| نمكدان، استان چهارمحال وبختيارى
|
|
نمکدان يا تىور گونهاى خاص از صنعت دستى عشاير است که براى حمل و نگهدارى نمک و در مواردى ساير لوازم کوچک مورد استفاده قرار مىگيرد و قسمت رويهٔ آن به صورت فرش و قسمت زيرين آن به صورت جاجيم بافته مىشود.
|
|
|
عشاير و روستائيان منطقه مغان در استان اردبيل ورنىهاى نفيس توليد مىکنند، و ثبت نقش و نگارهاى زيبا روى ورنىها، بيشتر از طبيعت منطقه و شيوه زندگى عشيرهاى الهام گرفته شده است.
|
|
در سالهاى نه چندان دور در اين منطقه، ورنى در سطحى گسترده توليد مىشد اما گرانى آن رفتهرفته از شمار مشتريان داخلى ورنى کاست.
|
|
پس از پيروزى انقلاب اسلامى، صدور اين فرآورده به خارج نيز به دليل مشکلات ايجاد شده، کاهش يافت و هم اکنون ورنىبافان مغان بر اساس نياز بازارهاى داخلى يا خارجى به توليد آن مىپردازند.
|
|
مشکل بازاريابى و محدوديت صادرات ورنى به خارج از کشور، از دلايل افت اين صنعت در استان اردبيل، در سالهاى گذشته است.
|
|
| وَرنىبافى، استان آذربايجان شرقى
|
|
وَرنى نوعى گليم ريزباف فرشنما است که داراى بافت و طرح خاصى است و جز در استان آذربايجان شرقى در کمتر منطقهاى از ايران بافته مىشود.
|
|
بافت وَرنى بين اهالى اطراف اهر متداول است و سالهاى اخير در بازارهاى خارج و داخل کشور مشتريان زيادى پيدا کرده است. اغلب زنان عشاير در ييلاق و قشلاق به ورنىبافى اشتغال دارند؛ از اينرو روستاهاى مولان، علىآباد، تازه کند، بال بيکلو، لاريجان، ناحيهٔ هوراند از توابع کليبر، در رديف مراکز ورنىبافى هستند.
|
|
نقشهايى که به وسيلهٔ بافندگان بر روى ورنى تصوير مىشود ذهنى است و بنا به ذوق و سليقهٔ بافندگان طراحى و بافته مىشود. معمولىترين نقشها عبارتند از : طاووس، آهو، روباه، قطار شتر که مربوط به حاشيهٔ فرشها است.
|
|
| وريس، استان چهارمحال وبختيارى
|
|
وريس يا ويريس نوعى تسمه بافته شده از پشم است که بيشتر توسط زنان ايل بافته مىشود و براى استفادههاى گوناگون در زندگى کوچنشينى به کار برده مىشود. وريس داراى ابعاد و اشکال گوناگون است بلندى آن تا ۱۲ متر مىرسد. يک سر وريس را به صورت حلقهاى در مىآورند و سر ديگر آن را به حلقهاى چوبى به نام «جمجمه» مىبندند. اين نوع وريس براى بستهبندى بار بر روى چارپايان به کار برده مىشود. وريس توسط دستگاه بافندگى ويژهاى بافته مىشود. اين دستگاه در حين سادگى مىتواند نقشهاى گوناگون و زيبايى را بر روى اين بند پديد آورد. موارد استفادهٔ وريس عبارتند از : بار کردن باروبنه بر روى چارپايان، استفاده براى لگام، شکمبند و سربند، جابجا کردن گهواره، مشکزنى، جابجا کردن مشک آب، حمل هيزم و مواد سوختى، تزئينات و
|
|
| صنايع دستى و سوغاتىها، استان لرستان
|
|
صنايع دستى لرستان در سه نوع متمايز عشايرى ، روستايى و شهرى شکل گرفتهاند. بيشتر توليدات صنايع دستى عشايرى به مصرف خانوار مىرسند و کمتر به بازار عرضه مىشوند. انواع صنايع دستى عشاير استان لرستان عبارتاند از : سياهچادر ، چيت ، قالى و گليم. صنايع دستى روستايى را قالى ، گليم ، رنگرزى و جاجيمبافى تشکيل مىدهند و عمده صنايع دستى شهرى نيز خراطى ، نمدبافى ، قلمزنى ، ورشوسازى ، قالى ، موج و گليمبافى هستند.
|