تيپهاى اهلى و وحشى گوسفند و بز بيشتر در مناطق سردسير و ارتفاعات زندگى مىکنند، اين امر سبب توسعه و تحريک رشد پوشش ضخيم در اين حيوانات مىشود.
شايد يکى از مهمترين انگيزههاى بشر به اهلى و دستآموز کردن حيوانات، احتياج بشر به پشم و الياف پشمى بوده است. زيرا بشر اوليه مىتوانست گوشت موردنياز خود را توسط شکار تأمين بکند، ولى دسترسى به شير و پشم نياز به پرورش و مديريت حيوانات داشت، اهلى کردن گوسفند و بز تقريباً همزمان با ساکن شدن افراد بشرى و تبديل زندگى شکارى به مديريت منابع طبيعى توسط بشر بود.
پيشرفت پرورش گوسفند و صنايع نساجى با پيشرفت تمدن بشرى قرين بوده است. مصرف سرانهٔ الياف حيوانى در طى دهههاى گذشته افزايش چشمگيرى داشته است. پس از اهلى کردن و شناخت بيشتر افراد بشرى از گوسفند و پشم و تکوين نژادهاى مختلف گوسفند، تعدادى از نژادهاى گوسفند جهت توليدى و عملآورى پشم بهکار گرفته مىشوند. از پيدايش تاريخ، وظيفهٔ پشم گوسفند، حفاظت و گرم نگهداشتن حيوان بوده است که پس از اهلى کردن توسط بشر مورد استفاده قرار گرفته است.
هرچند که مثل گذشته پشم در صنايع نساجى براى تهيهٔ انواع مختلف پوششها مورد استفاده قرار مىگيرد، در بسيارى موراد از پشم براى توليد لحاف، پتو، فرش، نمد نيز استفاده مىکنند.
در اکثر ممالک پيشرفته که صنايع نساجى در اقتصاد آنها داراى اهميت ويژهاى است، در اين ممالک سعى بر اين است که کميت و کيفيت پشم گوسفندان روز بهروز بهتر و بيشتر بشود. قابل ذکر است که خصوصيات و محسنات ويژهٔ پشم در اين است که در طى ساليان دراز با وجود پيشرفت چشمگيرى در علوم و صنايع مختلف، هيچ يک از الياف سنتيک و يا اليافى که منشاء گياهى يا حيوانى دارند با وجود شباهت اين الياف به پشم گوسفندى ولى هيچکدام در مجموع داراى کيفيت پشم نيستند و هنوز هم پشم طبيعى گوسفند نقش مؤثر در ايجاد و تهيهٔ منسوجات پشمى عهدهدار مىباشد.
در سطح تارهاى پشم فلسهائى وجود دارد که باعث دندانهدار شدن لبههاى تار پشم مىگردد و در موقع ريسندگى اين برجستگىها در يکديگر فرو رفته و موجب استحکام آن مىشوند.
محسنات پشم
محسنات پشم بهشرح زير است:
۱. پشم داراى خلل و فرج بوده و در مقايسه با ساير الياف قابليت جذب آب بيشترى دارد. پشم مىتواند بيش از ۱۸ درصد وزن خود آب جذب بکند بدون اينکه مرطوب بهنظر آيد و بيش از ۵۰ درصد وزن خود آب جذب مىکند ولى هنوز هم از نظر جذب آب اشباع نيست.
۲. پشم گرما ايجاد مىکند.
۳. پشم بهترين مادهٔ عايق است و از تلف شدن حرارت بدن جلوگيرى مىکند و مانع نفوذ هواى گرم به بدن مىشود. با توجه به همين خصوصيت است که پشم در محافظت بدن از گرماى استوائى و تابش خورشيد و در زمستان در مقابل بادهاى سرد زمستان بسيار خوب عمل مىکند.
۴. پشم در مقايسه با ساير الياف سبک است.
۵. پشم بسيار قابل ارتجاع است مىتواند ۳۰% از حد نرمال درازتر بشود و هنوز شکل ظاهرى خود را حفظ نمايد.
۶. بهعلت جلوگيرى از نفوذ اشعهٔ ماوراء بنفش سلامت بدن را حفظ مىکند.
۷. پشم رنگهاى رنگرزى را خوب جذب کرده و رنگ پايدارى ايجاد مىکند.
۸. پشم بادوام است.
۹. تارهاى پشم محکم و قوى است تارهاى هم قطر از فولاد بادوامتر است.
۱۰. پشم را بهراحتى مىتوان بهصورت نمد درآورد.
خاصيت جذب آب به پشم اين خصوصيت را مىهد که لباسهاى پشمى زيرى عريق بدن و ساير رطوبت را جذب بکنند و مانع از چسبيده شدن لباس به بدن و يا به لباسهاى ديگر بشوند. پشم غيرقابل اشتعال است، مگر اينکه مستقيماً در معرض آتش قرار بگيرد.
فاکتورهاى مؤثر ارزيابى پشم
طول تارهاى پشم از يک اينچ تا بيش از ۶ اينچ بوده و قطر آنها از ۱۵ ميکرون تا ۵۰ ميکرون متغير است، هر چقدر قطر تار پشم کمتر باشد کيفيت پشم بيشتر و ارزش اقتصادى آن بالاتر است. ظريفترين پشم از نژاد مرينوس بهدست مىآيد که داراى قطرى در حدود ۱۵-۲۰ ميکرون است. پشم گوسفند رامبويه از نظر کيفيت بعد از پشم مرينوس با قطرى در حدود ۳۰-۲۱ ميکرون در درجهٔ دوم اهميت قرار دارد. کشورهائى چون استراليا، نيوزلند، آفريقاى جنوبى و آرژانتين از مهمترين کشورهاى توليدکنندهٔ پشم ظريف در جهان هستند. در ارزيابى پشم فاکتورهاى زير نظر گرفته مىشود:
۱. رنگ پشم
۲. کوفتگى
۳. حالت يکنواختى و متجانس بودن
۴. مقاومت و کشش پشم
۵. اندازه طول پشم.
کوفتگى پشم به اين بستگى دارد که تارهاى پشم در سطح بدن خيلى نزديک بههم قرار گرفته باشند و کيفيت آن را با فشار دادن انگشتان در پشت گوسفند و يا باز کردن دو قسمت از پشم را به طرفين مىتوان حدس زد. هر قدر کوفتگى و يکنواختگى بيشترى در پشم گوسفند وجود داشته باشد. امکان نفوذ اجسام خارجى مثل خار، برگ، چوب گرد و غبار در عمق پشم کمتر و مرغوبيت پشم بيشتر خواهد بود.
برخلاف صنايع نساجى که هراندازه پشم ظريف و پر تجعد باشد، به همان اندازه کيفيت پارچهٔ توليد شده بهتر خواهد بود، براى بافت و صنعت قاليبافى از پشمهاى خاصى استفاده مىشود که با توجه به خصوصيات آنها پارچه و يا منسوجات خوبى نمىتوان تهيه کرد. اين پشمها مثل پشم گوسفند ايرانى داراى قطرى ضخيم هستند.
در سطح بدن گوسفند علاوه بر پشم، الياف ديگرى بهنام ژار وجود دارد که هر قدر اين ژارها در سطح بدن کمتر باشند، به همان نسبت پشم بهدست آمده مرغوبتر خواهد بود. چون ژار بدون تجعد است اغلب از تارهاى پشم بلندتر ديده مىشوند.
منسوجاتى که از ژار بافته مىشوند، به اندازهٔ منسوجات حاصل از پشم مرغوب نيستند زيرا نرمى و استحکام منسوجات پشمى را ندارند و رنگ را بهخوبى بهخود نمىگيرند.
تارهاى پشم در جريان رشد به مادهٔ روغنى آغشته مىشوند، اين چربى طبيعى از نزديک شدن و بهصورت نمد درآمدن پشم در پشت گوسفند در حين رشد جلوگيرى مىکند.
چربى پشم پس از استخراج شدن بهنام لانولين ناميده مىشود که در تهيهٔ کرمهاى طبى مرطوبکننده و آرايش مورد استفاده قرار مىگيرد.
روغن پشم در آب سرد و گرم غيرقابل حل است، معمولاً لانولين را در اثر حل کردن در آب صابون و يا محلولهاى قليائى استخراج مىکنند.
انواع پشم
پشم مقراشى
پشمى است که از روى بدن حيوان زنده چيده مىشود و با توجه به اينکه شسته يا نشسته باشد به نامهاى پشم شسته و پشم خام يا پشم بيدار ناميده مىشود از اين نوع پشم در هر دو صنعت نساجى و قاليبافى مىتوان استفاده کرد.
پشم دباغى
پشمى است که بعد از کشتار حيوان از پوست آن جدا مىشود اين نوع پشم فقط در صنعت نساجى مورد استفاده دارد.