شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ز آفتاب سعادت مرا شراباتست


ز آفتاب سعادت مرا شراباتست    که ذره‌های تنم حلقه خراباتست
صلای چهره خورشید ما که فردوسست    صلای سایه زلفین او که جناتست
به آسمان و زمین لطف ایتیا فرمود    که آسمان و زمین مست آن مراعاتست
ز هست و نیست برون‌ست تختگاه ملک    هزار ساله از آن سوی نفی و اثباتست
هزار در ز صفا اندرون دل بازست    شتاب کن که ز تأخیرها بس آفاتست
حیات‌های حیات آفرین بود آن جا    از آنک شاه حقایق نه شاه شهماتست
ز نردبان درون هر نفس به معراجند    پیاله‌های پر از خون نگر که آیاتست
در آن هوا که خداوند شمس تبریزیست    نه لاف چرخه چرخ‌ست و نی سماواتست


همچنین مشاهده کنید