بهداشت روانى شامل همهٔ عواملى است که بر احساسات، افکار، گفتار و اعمال فرد، طرحها، هدفها، روشهاى به کار رفته توسط فرد، شرايط فيزيکى و بزرگسالان مهم در زندگى او تأثير مىگذارند.
|
|
|
|
|
|
خوشبختانه اکثر کودکان با سلامت کامل متولد مىشوند و با شادابى و توانمندى رشد مىيابند و سالهاى دبستان تا دبيرستان را با سلامت روان و سازگارى مطلوب ادامه مىدهند. وظيفهٔ بزرگسالان در خانه و مدرسه آماده ساختن آنان براى پاسخگويى به ابتکارات و توقعات زندگى است. طرحريزى هدفهاى واقع بينانه رشد و بهرهورى هرچه بيشتر از توانايىهاى جسماني، ذهنى و روانى اجتماعى خود، پذيرش محدوديتهاى خويش، داشتن خويشتن پندارى مثبت، کار و تلاش مداوم و پيگير براى رسيدن به اهداف موردنظر از جمله تکاليفى است که جنبههاى مثبت بهداشت روانى را تشکيل مىدهد.
|
|
| مرحله پيشگيرى بهداشت روانى
|
|
جنبهد پيشگيرى بهداشت روانى شامل برنامههاى ويژه براى افرادى است که نشانههايى از شروع ناراحتىهاى روانى و هيجانى را از خود بروز مىدهند. براى مثال دانشآموزى که ناگهان از رفتن به مدرسه خوددارى مىکند، بايد دقيقاً مورد مطالعه قرار گيرد و زمينههاى مشکل شناسايى شود. قبل از آنکه اين رفتار به صورت عادت در بيايد يا به صورت نشانههاى ديگر بروز کند، بطور دقيق در جنبهٔ پيشگيرى بهداشت روانى است که بزرگسالان فرصتهاى زيادى براى ارائهٔ خدمات به نوجوانان پيدا مىکنند. آنان با توجه و دقت روى انحرافات جزئى رفتار نوجوان در زمان حال، در مورد مشکلات جدىتر سازگارى در آينده هشدار مىدهند.
|
|
| مرحله درمانى بهداشت روانى
|
|
جنبهٔ درمانى بهداشت روانى شامل کمک به افرادى است که با مشکل يا مشکلاتى در زندگى روبرو هستند که سازگارى آنان را مختل ساخته است. اقدام در مورد اين مشکلات بايد به کمک افراد متخصص و کارشناس فن، مانند روانشناس يا روانپزشک صورت پذيرد و اين بعد از بهداشت روانى کاملاً جنبهٔ درمانى دارد.
|
|
|
|
|
در يک زندگى نسبتاً کامل، فرد توانايىهاى بالقوهٔ خود را مىشناسد و پيوسته در حال رشد و بارورى و تکامل است. احساس مسؤوليت در انجام کارهاى محوله و احساس شادمانى در هنگام فراغت، شرکت در فعاليتهاى مختلف و برخوردارى از مهارت انجام صحيح کارها، به فرد اجازه مىدهد که موفقيت را تجربه کند.
|
|
در يک زندگى تکامل يافته، همهٔ ابعاد شخصيت فرد، اعم از جسماني، رواني، ذهنى و معنوى رشد و تکامل مىيابند و هدف بهداشت روانى نيز ايجاد فرصت براى بروز استعدادها و توانايىهاى گوناگون فرد است. هر اندازه فرد بيشتر توانايىها و قابليتهاى خود را بشناسد، و آنها را به کار گيرد احساس رضامندى و خوشنودى و موفقيت بيشتر با او قرين خواهد بود.
|
|
|
شادکامى و خوشبختى نسبى است، ليکن نوجوانى که از روابط سالم و سازنده و مطلوب خود با همسالان انجام تحصيل و کار موفق و برنامهريزى مشخص در زندگى برخوردار است، فردى شاد و با نشاط خواهد بود. والدين شاد و محيط خانواده مطبوع، فرزندانى شاد به باد مىآورد. محيط آموزشى مطلوب نيز بر روحيهٔ نوجوان تأثير مثبت بر جاى مىگذارد.
|
|
|
زندگى هماهنگ و منسجم بستگى به موفقيت در دو چيز دارد: کنار آمدن با خود و ديگران. کنار آمدن با خود شامل توانايى تصميمگيري، افسوس گذشته را نخوردن و توانايى پذيرش محدوديتها و کمبودهاى خويش، پرورش استعدادها و قابليتهاى خود و احساس ارزشمندى و اعتماد به نفس در فرد است.
|
|
کنار آمدن و زندگى مطبوع با ديگران رابطهاى است عارى از حرص و آز، بدبيني، حسادت و نفرت و ديگر خصوصيات منفى نسبت به فرد يا افراد ديگر. اين عوامل مانع رشد و توفيق در روابط انسانى موفقيتآميز با ديگران است.
|
|
|
زندگى مؤثر و کارآمد در حقيقت نيمهٔ مجموعهاى از ويژگىهاى فعلي، يعنى خودشناسي، رشد و تکامل فردي، شاد زيستن، توانايى ايجاد ارتباط با ديگران و کنار آمدن با خود است. رسيدن به بيشترين بازده با صرف کمترين انرژى و کمترين اتلاف وقت و مؤثر و کارآمد بودن در زندگي، مستلزم شناخت توانايىها و قابليتهاى خود است.
|