بيمارى دژنراتيو مفصلى يا استئوآرتريت (OA) اختلالى است که با زوال پيشرونده و کاهش غضروف مفصلى همراه با پروليفراسيون استخوان و بافت نرم جديد در مفصل مبتلا و اطراف آن مشخص مىگردد.
|
|
- OA اوليه (ايديوپاتيک): علت زمينهاى ندارد.
|
|
- OA ثانويه: عامل زمينهسازى مثل تروما، استرس مکرر (شغلي، ورزش)، اختلال مادرزادي، اختلال متابوليک يا بيمارىهاى ديگر استخوانى / مفصلى وجود دارد.
|
|
- OA اروزيو: اصطلاحى است که اغلب براى بيماران مبتلا به استئوآرتريت DIP/PIP دست همراه با شواهد سينوويت و اروزيونهاى مرکزى سطح مفصلى در راديوگرافى بهکار مىرود.
|
|
|
|
تغييرات اوليه در غضروف شروع مىشود و بهصورت تغييراتى در آرايش و اندازه فيبرهاى کلاژن است. پروتئازها موجب کاهش ماتريکس غضروف مىشوند. در ابتدا بهصورت جبرانى سنتز
پروتئوگليکان افزايش مىيابد ولى در نهايت کاهش مىيابد و موجب فقدان کل ضخامت غضروفى مىگردد.
|
|
|
OA شايعترين شکل بيمارى مفصلى است، تقريباً هر مفصلى را مىتواند درگير کند ولى معمولاً در مفاصل تحملکننده وزن و پرکار مثل زانو، لگن، مهرهها و دستها اتفاق مىافتد. در
دست بهطور تيپيک DIP، PIP يا اولين CMC (قاعده شست) مبتلا مىشود. درگيرى MCP نادر است.
|
|
|
- درد يک يا چند مفصل در موقع استفاده از آنها (درد در حالت استراحت و درد شبانه شيوع کمترى دارد)
|
|
- خشکى پس از استراحت يا خشکى صبحگاهى مىتواند رخ دهد ولى معمولاً کوتاهمدت (کمتر از ۳۰ دقيقه) است.
|
|
- کاهش حرکت مفصلى يا محدوديت عملکردي
|
|
- عدم ثبات مفصل
|
|
- دفرميتى مفصل
|
|
- کرپيتاسيون مفصل ( 'صداى ترق و تروق' )
|
|
|
- منوآرتريت يا اليگو / پلىآرتريت غير قرينه مزمن
|
|
- تورم سفت يا استخوانى حاشيه مفصل مثل گرههاى هبردن (DIP) (Heberden's Nodes دست) يا گروههاى بوکارد (PIP) (Bouchard's Nodes دست)
|
|
- امکان سينوويت خفيف همراه با افيوژن سرد وجود دارد ولى شايع نيست.
|
|
- کرپيتانس - صداى جيرجير يا ترق و تروق قابل سمع در حرکت فعال يا غير فعال مفصل
|
|
- دفرميتى - بهعنوان مثال OA زانو مىتواند با درگيرى کمپارتمانهاى مديال، لاترال يا پاتلوفمورال باعث دفرميتىهاى واروس يا والگوس گردد.
|
|
- محدوديت حرکات مفصل - مثلاً محدوديت روتاسيون داخلى مفصل لگن
|
|
- مىتوان اختلالات نورولوژيک عينى را درگيرى مهرهها مشاهده کرد (مىتواند ديسکهاى بينمهرهاي، مفاصل آپوفيزيال و ليگامانهاى کنار مهرههاى را درگير کند).
|
|
|
- معمولاً آزمايشات معمول طبيعى هستند.
|
|
- معمولاً ESR طبيعى است ولى ممکن است در بيمارانى که سينوويت دارند بالا باشد.
|
|
- فاکتور روماتوئيد و بررسىهاى ANA منفى هستند.
|
|
- مايع مفصلى کاهىرنگ است و ويسکوزيته خوبى دارد. WBC مايع مفصلى ۲۰۰/L است و درد آرتريتهاى ناشى از کريستال يا عفونت باارزش است.
|
|
- ممکن است در ابتدا راديوگرافى طبيعى باشد ولى با پيشرفت بيمارى باريک شدن فضاى مفصلي، اسکلروز استخوان زيرغضروفي، کيستهاى زير غضروفى و استئوفيت مشاهده گردد. اروزيونها
با موارد مشابه در آرتريت روماتوئيد يا پسورياتيک فرق مىکنند و بهصورت زير غضروفى در طول قسمت مرکزى سطح مفصلى اتفاق مىافتند.
|
|
|
- آموزش بيماران، کاهش وزن، استفاده مناسب از عصا و وسايل کمکى ديگر، ورزشهاى ايزومتريک براى تقويت عضلات اطراف مفصل درگير.
|
|
- کرم کاپسايسين (Capsaicin) موضعى مىتواند در رفع درد دست يا زانو کمک کند.
|
|
- استامينوفن، ساليسيلاتها و NSAIDs. در موارد خطر توکسيستى گوارشي، NSAIDs اختصاصى COX-2 را در نظر بگيريد.
|
|
ترامادول (Tramadol) - در مواردى که NSAIDsها به ميزان کافى علائم را کنترل نمىکنند در نظر گرفته مىشود. اين دارو نوعى آگونيست اپيوئيد صناعى است و اعتياد به آن نگرانکننده است.
|
|
- گلوکوکورتکيوئيدهاى داخل مفصلى - باعث رفع علائم مىشود ولى بايد بهندرت انجام شود زيرا اگر به دفعات انجام گيرد مىتواند کاهش غضروفى را تشديد کند.
|
|
- هيالورنين داخل مفصلى - در بيمارانى توصيه مىشود که به درمان غير داروئى و ضدٌ دردها پاسخ ندادهاند. وقتى NSAIDsها ممنوعيت مصرف دارند يا مؤثر نباشند اين روش را در نظر مىگيرند.
|
|
- شستشوى مفصلي- روش تهاجمي. نقش آن در درمان هنوز نامعلوم است.
|
|
- گلوکزآمين و کندروئيتين - مؤثر بودن آنها اثبات نشده است.
|
|
- گلوکوکورتيکوئيدهاى سيستميک جائى در درمان OA ندارد.
|
|
- جراحى را در مواردى مىتوان در نظر گرفت که بيمار درد مقاوم به درمان و کاهش عملکرد دارد و به درمانهاى ديگر پاسخ نمىدهد.
|
|
|
معمولاً براساس الگوى درگيرى مفصل، خصوصيات راديوگرافيک، تستهاى آزمايشگاهى طبيعى و يافتههاى مايع سينوويال اثبات مىگردد.
|
|
|
تشخيص افتراقى استئونکروز، مفصل شارکوت، آرتريت روماتوئيد، آرتريت پسورياتيک، آرتريتهاى ناشى از کريستال.
|