|
|
|
دورهٔ کمون بيمارى از ۲ تا ۱۰ روز متغير است، ولى به طور متوسط در حدود ۳ تا ۴ روز مىباشد.
|
|
|
حملهٔ ثانويه عفونت در ساير اعضاى خانوادهٔ فرد بيمار، در حدود ۳ نفر در هر يکهزار نفر، يعنى يکهزار برابر بيشتر از ميزان حملهٔ بيمارى دربين ديگر افراد جامعه است و عواملى مانند ازدحام جمعيت، خانواده و کثرت افراد کمسن، بر ميزان حملهٔ ثانويه مىافزايد.
|
|
موارد ثانويه به مواردى اطلاق مىشود که طى بيش از ۲۴ ساعت و کمتر از ۳۱ روز بعد از شروع بيمارى در مورد اوليه
(Index case) حادث شود که براساس اين تعريف، بهتقريب ۵۰% موارد ثانويهٔ بيماري، طى هفتهٔ اول پس از ظهور بيمارى در اولين مورد، بروز مىنمايد.
|
|
| منابع و مخازن، نحوهٔ انتقال و دورهٔ قابليت سرايت
|
|
زيستگاه طبيعى مننگوککها حلق انسان است و مخازن و حاملان شناختهشدهٔ ديگرى وجود ندارد. اين باکترىها در بيشتر موارد از افراد حامل که عمدهٔ آنها بهمراتب بيش از بيماران است به افراد سالم منتقل مىشوند. شايان ذکر است که حاملان بدون علامت، ممکن است مننگوککها را بهمدت چندين ماه، در نازوفارنکس خود حمل نمايند و آنها را به ديگران منتقل کنند.
|
|
انتقال بيمارى ازطريق تماس مستقيم با ترشحهاى حلق و بينى افراد مبتلا به عفونت مننگوککى و در بيشتر موارد، طى تماس با حاملان بدون علامت، صورت مىگيرد و بهطور معمول تنها باعث ناروفارنژيت حاد يا عفونت مخاطى بدون علامت مىشود و تهاجم بافتى و ايجاد علايم عمومي، پديدهٔ نادرى است.
|
|
اينکه آيا عفونت ازطريق تماسهاى غيرمستقيم نيز منتقل مىشود يا نه هنوز مشخص نشده است، زيرا مننگوککها در مقابل تغييرات درجهٔ حرارت محيط و خشکشدن بهنسبت حساس هستند.
|
|
قابليت سرايت عفونت، تا زمانى که مننگوککها در دهان و بينى وجوند دارند، ادامه مىيابد.
|
|
| حساسيت و مقاومت در مقابل بيمارى
|
|
حساسيت نسبت به بيمارى باليني، در حد پائينى قرار دارد و با افزايش سن، از ميزان آن کاسته مىشود. همواره ميزان بروز حالت حاملي، بيش از موارد با علامت بالينى است و کمبود برخى از اجزاء کمپلمان، باعث عودهاى مکررى مىشود. در ضمن حتى در تعقيب عفونتهاى بدون علامت بالينى هم ايمنى ويژهٔ گروه، حاصل مىشود و در خون اکثر افراد بالغ، پادتنهاى ضد سويههاى پاتوژن مننگوکک يافت مىگردد.
|
|
نکتهٔ ديگرى که در اينجا بايد به آن اشاره شود اين است که دراثر ابتلاء به حالت حاملى مننگوککى در حفرههاى حلق و بينى در عرض ۵ تا ۱۲ روز، ايمنى مؤثرى در بدن ميزبان حاصل مىشود و پادتنهاى باکتريسيدال، افزايش مىيابد. بهطورى که اينگونه پادتنها در بدن ۹۰% حاملان مننگوککهاى گروه B، A و C ظاهر مىگردد و سپس برضد سويههاى هترلوگ نيز توليد مىشود و ازطرفى در حاملان نازوفارنژيال مننگوککهاى غيرقابل طبقهبندى که بندرت باعث ايجاد عفونتهاى انسانى مىشوند نيز پادتنهاى ضدسويههاى بيمارىزا توليد مىگردد. همچنين در کودکان کمسن نيز کلونيزاسيون نايسريا Lactamica باعث توليد پادتنهائى مىشود که با نايسريا مننژيتيديس، واکنش متقاطع داشته، باعث ايجاد ايمنى طبيعى مىگردد.
|
|
علاوه بر پادتنهاى ضد مننگوککي، کمپلمان نيز يکى از اجزاء مهم فعاليت ضدمننگوککى سرم است و فقر کمپلمانهاى نهائي، مانند C5 تا C8 در رابطه با عفونتهاى عودکننده يا مزمن ناشى
از نايسرياها مىباشد و اشارهاى نيز به نقش پروپردين شده است. به اين ترتيب که پروپردين باعث اختلال در فعاليت سيکل آلترناتيوکمپلمان مىشود و زمينه را جهت بروز بيمارى
برقآساى مننگوککي، مساعد مىنمايد.
|
|
|
- عوامل اقتصادى - اجتماعى (شرايط نامطلوب زندگي، ازدحام جمعيت و...)
|
- تماس خانوادگى
|
- آسيب مخاط دستگاه تنفس (محيط گرم و خشک، عفونتهاى ويروسى قبلي، استعمال دخانيات)
|
- زمينههاى ايمنى:
|
|
۱. کاهش مقدار IgG و IgM
|
۲. افزايش مقدار IgA بلوککننده
|
۳. نقش ارثى يا اکتسابى کمپلمان
|
|
گروه A بيشتر در جوامع عقب نگهداشته شده، حادث مىشود و ميزان حمله آن در حدود ۵۰۰ مورد در هر يکصد هزار نفر افراد جمعيت مىباشد. درحالى که همهگيرى ناشى از گروه B بيشتر در
جوامع پيشرفته حادث شده، ميزان حمله آن بالغ بر ۵۰ تا ۱۰۰ مورد در هر يکصدهزار نفر جمعيت برآورد شده است. بيمارى ناشى از گروه C در جوامع پيشرفته و عقب نگهداشته شده عارض مىشود و
ميزان حمله آن حدود ۵۰۰ مورد در صدهزار نفر، مىباشد.
|
|
| تأثير سن، جنس، شغل و موقعيت اجتماعى
|
|
اين بيمارى بهطور کلى در سنين پائين، عارض مىشود، ولى به نحو شايعى در کودکان بزرگتر و جوانان نيز حادث مىگردد و در ضمن در جنس مذکر تاحدودى شايعتر از جنس مؤنث مىباشد، هرچند بعضى از منابع، جنس افراد را بىتأثير دانستهاند.
|
|
شيوع سنى بيمارىهاى مننگوککي، نسبت معکوسى با وفور پادتنهاى باکتريسيدال ضد مننگوککهاى گروه A و B و C دارد. بهطورى که در بدو تولد، بالغ بر ۵۰% نوزادان، حايز پادتنهاى
مذکور مىباشند و در سنين ۶ تا ۲۴ ماهگي، درصد اين افراد به حداقل مىرسد و از آن پس تا سنين بلوغ، بر ميزان آن افزوده مىشود و در اوايل سنين بلوغ، بيش از ۷۰% افراد داراى پادتنهاى
ضدمننگوککى هستند. البته ايمنى حاصل از ابتلا به مننژيت مننگوککي، وابسته به گروه سرمى مسؤول بيمارى مىباشد و ابتلاء بالينى مجدد با آن گروه سرمى صورت نمىگيرد.
|
|
|
اپيدمىهاى بزرگ بيمارى مننگوککي، ناشى از مننگوککهاى گروه A بوده و هر ۲۰ يا ۳۰ سال يکبار، تمايل به تکرار دارد، ولى گروههاى B و C نيز مسؤول اپيدمىهاى محدودتر و موارد تکگير بيمارى مىباشد.
|
|
عفونتهاى مننگوککي، در اقليمهاى معتدله و گرمسيري، شايعتر است و موارد تکگير آن در تمام طول سال در شهرها و روستاها گزارش مىگردد، ولى موجهاى همهگيرى به فواصل
نامنظم، بروز مىنمايد. اکثر موارد بيمارى در فصل زمستان و بهار که مننژيتهاى ويروسى از شيوع کمترى برخوردار است عارض مىگردد و در اواسط فصل تابستان به حداقل مىرسد.
|
|
|
- وضعيت جهانى و منطقهاى بيمارى:
|
انتشار بيمارىهاى مننگوککي، هيچگونه محدوديت جغرافيائى ندارد و اينگونه بيمارىها در سرتاسر جهان يافت مىشود.
|
|
همهگيرىهاى مننژيتمننگوککى با مقياس وسيع در دورههائى با فواصل نامنظم در کمربند آفريقائى مننژيت اتفاق مىافتد. طغيانهاى منتشرى که در سالهاى ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵ در نيجر اتفاق افتاد، بيانگر شروع يک دورهٔ همهگيرى جديد بود. در سال ۱۹۹۶، بدترين همهگيرى در نيجريه گزارش شد و طغيانهاى وسيعى نيز در بورکينافاسو، چاد و مالى حادث شد و در نيجر ادامه يافت. طغيانهاى سال ۱۹۹۶ تدارک جهانى واکسن مننگوکک را بهاتمام رساند و نياز به پاسخ متناسب به همهگيرىهاى پيشبينى شده براى سال ۱۹۹۷ را اثبات نمود. در سال ۱۹۹۷ طغيانهاى مهمى در بورکينافاسو، گامبيا، غِنا، مالي، نيجر و توگو ديده شد. طبق شواهد موجود، مننژيت اپيدميک مسئله تکرارى در کمربند مننژيت آفريقا است که از سنگال تا اتيوپى گسترش يافته است و اين منطقه را که شامل قسمتهائى از حداقل ۱۵ کشور با جمعيتى حدود ۳۰۰ ميليون نفر است، تهديد مىنمايد. اپيدمىهاى بىسابقهٔ سالهاى ۹۷-۱۹۹۶، بيش از ۰۰۰/۲۵۰ مورد بيمارى بهبار آورده است.
|
|
- وضعيت بيمارى در ايران:
|
متأسفانه آمار دقيقى از وضعيت بيمارىهاى مننگوککى در ايران در دست نيست.
|
|
|
چهرههاى بالينى عفونتهاى مننگوککي، ممکن است بهصورت عفونت دستگاه تنفس فوقانى همراه با باکتريمى يا بدون باکتريمي، مننگوککسمى حاد، منگوککسمى همراه با مننژيت، مننگوککسمى مزمن و ... تظاهر نمايند. عفونت دستگاه تنفس، بهطور معمول با حالت سرماخوردگى تظاهر نموده، در عرض چند روز، خودبهخود بهبود مىيابد. مننگوککسمى با چهرههاى بالينى مختلف ظاهر مىشود و مننژيت مننگوککى نيز بهطور معمول به صور زير تظاهر مىکند:
|
|
- شروع آن خيلى سريع است و بدون علائم مقدماتي، در عرض کمتر از ۲۴ ساعت بروز مىکند.
|
|
- گاهى به دنبال عفونت دستگاه تنفس فوقانى که حدود ۱ تا ۲ هفته ادامه داشته است، عارض مىشود.
|
|
در صورتى که مننژيت منگوککي، به نحو مؤثرى درمان نشود در ۷۶% موارد، منجر به مرگ مىگردد و عوارض فراوانى به بار مىآورد، ولى درمان با آمپىسيلين يا پنىسيلين ميزان مرگ را به ۵ تا ۱۵% کاهش مىدهد. البته ميزان مرگ ناشى از مننگوککسمى بدون وجود مننژيت، بيشتر از مننگوککسمى همراه با مننژيت است و در حدود ۲۵% مىباشد. در ضمن بيشترين موارد مرگ ناشى از بيمارى در کودکان کمتر از دو ساله و بزرگسالان بيش از ۵۰ ساله رخ مىدهد و در کل ميزان مرگ ناشى از بيماري، با عواملى نظير هيپوتانسيون و اغماء بستگى دارد که در نمودار (پيشآگهى مننگوککسمى برحسب خودنمائىهاى بالينى بيماري) مشخص شده است.
|
|
|
|
|
نمودار (پيشآگهى مننگوککسمى برحسب خودنمائىهاى بالينى بيماري) ارتباط ميزان مرگ و وضعيت هوشيارى بيماران را نشان مىدهد. شايان ذکر است که عفونتهاى مننگوککي، در بيشتر موارد، بدون علامت بوده و باعث ايجاد حالت حاملى مىگردد. طى مطالعههاى مختلفي، نسبت حالت حاملى به موارد بيمارى ۱ به ۱۰،۰۰۰ بومى (اَندميک) تا به ۱۰۰ در موارد همهگير (اپيدميک) متفاوت بوده است. بهعلاوه در حال حاضر مشخص شده است که همهگيرى بيماري، ارتباطى با ميزان حالت حاملى ندارد، ولى حالت حاملي، طى اپيدمىها بهطور ثانويه افزوده مىشود.
|
|
گرچه شايعترين عامل مولد مننژيتهاى باکتريال بدون در نظر گرفتن سن، شامل هموفيلوس آنفلوانزا است، ولى مننژيت ممنگوککى دومين عامل را تشکيل مىدهد و تنها مننژيت
باکتريائى است که بهصورت همهگير ظاهر مىشود.
|