مواد غيرمجاز در اين دسته عبارتند از:
|
|
Alphaprodine, Anileridine, Buprenorphine, Dextromoranide, Diamorphine (heroin), Dipipaone, Ethoheptazine, Hydrocodone, Levorphanol, Methadone, Morphine, Nalbuphine, Pentazocine, Pethidine, Phenazocine, Trimeperedine and related substances.
|
|
توجه:
|
کدئين (Codeine)، دکسترومتورفان (Dextrometorphan)، دکستروپروپوکسىفن (Dextropropoxyphene)، دى هيدروکدئين (Dihydrocodeine)، ديفنوکسيلات (Diphenoxylate)، اتيل مورفين (Ethylmorphine)، فلکدين (Pholcodine)، پروپوکسىفن (Propoxyphene) و ترامادول (Tramadol) مجاز هستند.
|
|
|
|
اين داروها معمولاً شامل مشتقات طبيعى شيرهٔ خشخاش (Opiates)، فرآوردههاى نيمهصناعى و صناعى آنها مىشوند که عملکردى شبيه به مُرفين دارند و به آنها ترکيبات شبهترياک (Opioids) گفته مىشود. اپيوئيدها داراى زيرگروههاى شيميائى متعددى هستند که عبارت از فنانترنها، فنيل هپتيل آمينها، فنيل پيپريدينها، مُرفينها، بنزومورفانها مىباشند.
|
|
اغلب داروهاى اين دسته بهخوبى جذب مىشوند. داروهاى اپيوئيد از جفت عبور مىکنند و اثراتى بر جنين دارند که موجب ضعف تنفسى (و در صورت تداوم مصرف) وابستگى فيزيکى در جنين مىگردند. اين دارو قبل از جذب کليوى در کبد تحت متابوليسم آنزيمى قرار گرفته و به کونژوگههاى گلوکورونيدى تبديل مىشوند. بسته به نوع دارو، طول اثر مخدر اين داروها ۲ تا ۷ ساعت مىباشد. اين مدت در افراد مبتلا به بيمارى کبد بيشتر مىشود. برخى از متابوليتهاى خاص اين داروها، عملکرد مخدرى را حفظ مىکنند (مثل مورفين ۶- گلوکورونيد). اثر مخدرى بلندمدت ممکن است در نارسائى کليوى به خاطر تجمع متابوليتهاى فعال ديده شود.
|
|
|
اثرات اپيوئيدهاى مخدر معمولاً ناشى از تأثير آنها بر گيرندههاى اختصاصى در سيستم اعصاب مرکزى و بافتهاى محيطى است. برخى از گيرندههاى اپيوئيدى در اعصابآوران اصلى و نورونهاى انتقال درد نخاع (مسيرهاى صعودي) و در نورونهاى مغز ميانى و بصلالنخاع (مسيرهاى نزولي) قرار گرفتهاند. عملکرد اين گيرندهها اصلاح و تغيير حس درد است. ساير گيرندههاى اپيوئيدى که ممکن است در تغيير حس درد دخالت داشته باشند، در نورونهاى عقدههاى قاعدهاى (Basal gaglia)، هيپوتالاموس، دستگاه ليمبيک و قشر مغز قرار دارند.
|
|
|
اثرات داروهاى مخدر را در دو دستهٔ اثرات فورى و اثرات بلندمدت تقسيمبندى مىکنند.
|
|
- اثرات فورى:
|
۱. از بين بردن حس درد (اثر تخديري): اين داروها قوىترين داروهاى موجود براى از بين بردن درد هستند.
|
|
۲. آرامبخشى و نشئگى (Euphoria)
|
|
۳. تضعيف تنفسي: اثرات اين داروها در بصلالنخاع به مهار مرکز تنفسى و کاهش پاسخ اين مرکز به افزايش دى اکسيد کربن منتهى مىشود.
|
|
۴. اثرات ضد سرفه: مهار رفلکس سرفه با مکانيسم ناشناخته
|
|
۵. تهوع و استفراغ
|
|
۶. اثر بر حرکات دستگاه گوارش: يبوست ناشى از کاهش حرکات پريستالتيک (دودي) روده
|
|
۷. اثر بر عضلات صاف: انقباض عضلات صاف مجارى صفراوى (که ممکن است سبب کوليک صفراوى شود)، افزايش تون اسفنکتر مثانه و حالب و کاهش تون رحم (که ممکن است مدت دردهاى زايمانى را زياد کند).
|
|
۸. ميوز (تنگى مردمک)
|
|
- اثرات بلندمدت:
|
۱. تحمل (تولرانس): تحمل نسبت به اثرات فوق به استثناء ميوز و يبوست ممکن است قابل توجه باشد.
|
|
۲. وابستگي: وابستگى روانى و جسمى يکى از دلايل مهم استفادهٔ نابجا از بسيارى داروهاى اين گروه است. وابستگى جسمى در پى قطع ناگهانى دارو بهصورت سندرم ترک اعتياد (Abstinence Syn) تظاهر مىکند که علائم آن عبارتند از: آبريزش بيني، اشکريزش، لرز، سيخشدن موها، دردهاى عضلاني، اسهال، اضطراب و حالت تهاجمي.
|
|
|
- تسکين دردهاى متوسط تا شديد ناشى از برخى اختلالات حاد و مزمن منجمله کوليک کليوى يا صفراوي، انفارکتوس ميوکارد، تروماى حاد، درد بعد از عمل جراحى و سرطان پيشرفته
|
|
- مهار سرفههاى خشک (کدئين و دکسترومتورفان)
|
|
- درمان اسهال (ديفنوکسيلات و لوپراميد)
|
|
- درمان ادم حاد ريوى (مورفين و پتيدين)
|
|
- کاربرد در بيهوشى (مورفين و فنتانيل)
|
|
- کمک به ترک وابستگى اپيوئيدى (متادون)
|
|
|
ضد دردهاى مخدر با اثر بر روى مغز، ميزان احساس درد ناشى از جراحت يا بيمارى را کاهش مىدهند. در ورزش استفاده از داروهاى ضد درد قوى ممکن است ورزشکار را قادر سازد تا فراتر از آستانهٔ طبيعى درد فعاليت نمايد. اين حالت خطرات زيادى را براى ورزشکار در پى خواهد داشت. فردى که عليرغم يک آسيب جدى به رقابت يا تمرين ادامه دهد، ممکن است دچار تشديد آسيب يا پيدايش معلوليت دائمى گردد. از سوى ديگر اين شخص ممکن است نسبت به دارو و وابستگى جسمى پيدا کند.
|
|
گاهى ورزشکاران براى غلبه بر استرس شديد مسابقات، رفع اضطراب و يا ايجاد حالت سرخوشى و نشئگى به مواد مخدر روى مىآورند که نه تنها در اين زمينه چندان چارهساز نيستند، بلکه با ايجاد اعتياد و وابستگى روانى بر بار مشکلات فرد خواهند افزود.
|
|
هيچ مدرک قاطعى دال بر اثرات نيروزائى داروهاى مخدر وجود ندارد. برعکس گزارشهائى نيز وجود دارند که اين مواد در برخى فعاليتهاى ورزشى بر وضعيت آمادگى جسمانى شخص ورزشکار اثرات منفى بهجا مىگذارند و کارآئى وى را کاهش مىدهند، هرچند که اين مورد هنوز قطعيت نيافته است.
|
|
ضد دردهاى مخدر داراى ويژگى اعتيادآور قوى هستند و به همين جهت در اکثر کشورهاى جهان تحت کنترل شديد مىباشند. قوانين IOC خصوصاً در مورد ضد دردهاى مشتق از ترياک شامل مورفين، هروئين، پتيدين و دکستروپروپوکسى فن وضع شدهاند. در قوانين IOC توجه ويژهاى به مواد مجاز شده است، دکسترومتوفان، فل کدين و ديفنوکسيلات. کدئين که يکى از اشکال ملايمتر داروهاى مخدر مىباشد سابقاً جزو داروهاى غيرمجاز طبقهبندى مىگرديد. اين ماده در بسيارى از داروهاى ضدّدرد، مهارکنندهٔ اسهال، شربتهاى سينه و داروهاى سرماخوردگى بدون نسخه در دسترس مىباشد. سطح کدئين در اين داروها به قدرى کم است که باعث بروز خواص جانبى جدى ساير داروهاى مخدر نمىشود، ولى دسترسى آسان کدئين را از ليست داروهاى غيرمجاز حذف کرد و ذکر نمود که استفاده از آن براى مصارف درمانى بلامانع است. اين مسئله باعث بروز مشکلاتى در آزمون دوپينگ مىشود، چرا که در بدن کدئين به مُرفين تبديل مىشود. در نتيجه بهتر است ورزشکاران از داروهاى ضدّدرد غيرمخدر و ضدّالتهاب غيراستروئيدى (مانند آسپيرين و استامينوفن) استفاده کنند.
|
|
|
- دستگاه تنفسى:
|
تنگى نفس، ايست تنفسى و به ميزان کمتر کاهش فشارخون در حالت ايستاده، شوک و ايست قلبى
|
|
- دستگاه عصبى مرکزى:
|
سرگيجه، اختلالات بينائي، اغتشاش شعور، افسردگي، خوابآلودگي، اغماء، احساس پريشاني، ضعف، غش، آشفتگي، بىقراري، عصبانيت، کابوس شبانه، حملات تشنجى و بهندرت دليريوم و بىخوابى
|
|
- دستگاه گوارش:
|
تهوع، استفراغ، يبوست، افزايش فشار مجارى صفراوى (کوليک صفراوى)
|
|
- تحمل داروئى:
|
وابستگى روانى و فيزيکى
|
|
- متفرقه:
|
سرخى يا برافروختگى صورت، افزايش غيرعادى تعريق، کاهش مقدار ادرار، دفع مشکل يا دردناک ادرار، کهير و خارش
|
|
|
داروهاى مخدر از طريق انجام تکنيکهاى کروماتوگرافى گازى - طيفسنجى جرمى در نمونهٔ ادرار قابل شناسائى هستند.
|
|
افزايش روزافزون دانش عمومى و به تبع آن آگاهى ورزشکاران نسبت به زيانهاى بالقوه ناشى از مصرف ضدّ دردهاى مخدر امروزه مصرف نابجاى اين داروها را بسيار محدود کرده است.
|