|
|
همواره اين سؤال در ذهن علاقهمندان به حرفهٔ صحنهپردازى وجود دارد که چرا بيش از آنچه دوربين لازم دارد صحنه را گسترش دهيم؟ اگر چه بعضى برنامهها به ديدگاههاى کلى و ساخت صحنههاى وسيع نياز دارند، اما بسيارى از نماها صرفاً در بخشى از صحنه خلاصه مىشوند. دو گرايش در صحنهپردازى محدود استفادهٔ فراوان دارد. در گرايش اول القاء کليت صحنه با نمايش بخشى کامل اما موضعى از آن مطرح است ــنماى درگاه که حاکى از حضور بقيهٔ ساختمان استــ در چنين حالتى آثار صوتى به توهم فضا کمک مىکند. در گرايش دوم وضعيت قرارگيرى دقيق عناصر پيشزمينهٔ نما چنين وانمود مىکند که صحنهپردازى گستردهتر از آن است که در نما ديده مىشود - تصويربردارى از وراء قفسهٔ کتاب به شما اين احساس را مىدهد که در کتابخانهاى بزرگ هستيد.
|
|
بديهى است چنين محدوديتهائى ممکن است امکان تغيير عقيده را از کارگردان سلب کند. اما صرفهجوئى در هزينهها، فضا و مواد قابل توجه است. جلوهٔ حاصله از چنين روشهائى در صحنههاى کوتاه و نسبتاً ايستا کاملاً متقاعدکننده است و از کيفيت خوبى در تنوع صحنهها برخوردار هستند. با اين همه، در صورت بروز اشتباه يا عدم مهارت در اجراء اين روشها، مشکلاتى در زمينهٔ محدوديتهاى صحنهپردازى بهوجود خواهد آورد.
|
|
|
چنانچه هدف، واقعگرائى در صحنهٔ تلويزيونى باشد تصنعى بودن صحنهٔ نمايش قابل قبول نيست. با اين وجود بهنحو متناقضى اين تصنعى بودن ــدر صورت ارائهٔ جلوهٔ تصويرى جالبــ قابل اجراء خواهد بود. بعضى اوقات وجود يک پردهٔ حرير در حال تکان حاکى از وجود باد يا سايهٔ شاخهٔ درخت نشانگر حضور درختى در نزديکى موضوع است. با اين وجود، يک گلدوزى اصيل ممکن است کمتر از يک پارچهٔ نقاشى شده واقعى بهنظر آيد.
|
|
|
|
|
بعضى از قطعات صحنهاى را مىتوان به طرق مختلف بهکار گرفت:
|
|
۱ - دو درِ پنجرهدار مىتواند بهعنوان يک پنجرهٔ طويل يا يک نورگير سقفى عمل کنند.
|
|
۲ - يک پنجرهٔ کوتاه و زمينى مىتواند به يک تخت سلطنتى تبديل شود.
|
|
۳ - يک طاقى مىتواند به کتابخانهٔ کوچک و جالبى تبديل شود.
|
|
واقعگرائى مىتواند از عوامل نسبتاً سادهاى حاصل شود. صحنهٔ اتاق نشيمن بايد حالت مسکونى داشته باشد؛ اگر بيش از حد تميز و دستنخورده باشد جلوهٔ خود را از دست مىدهد. روشهاى کهنهنمائى صحنه به کمک رنگ يا اسپرى مواد خاص در اطراف جا کليدها و دستگيرهها بسيار مؤثر هستند. در اين روشها اسپرىهاى دستى بسيار مفيد هستند، در حالى که در مورد جلوههاى گسترده کپسولهاى اسپرى ضرورت مىيابند.
|
|
چشمفريبى اگر چه واژهٔ مناسبى براى پرداخت واقعگرايانهٔ صحنه نيست اما هر گونه پرداختى که در جهت القاء و ارائهٔ فکر خاصى باشد بايد با دقت انجام شود. بهطور مثال، نبايد انتظار داشت تصوير دريا با موجهاى کفآلود ساکن کسى را فريب دهد. بهندرت اتفاق مىافتد پسزمينههاى ايستا که مثلاً درختان ثابت و بدون حرکت دارند قابل قبول باشد زيرا دير يا زود بيننده متوجه اين عيب تصوير خواهد شد؛ بهويژه هنگامى که صداى زمينه با تصاوير پسزمينه مرتبط باشد. گاهى متقاعدکنندهترين نتايج از کاربرد اشياء و عناصر واقعى ناشى مىشود در حالى که در مواقع ديگر نقابهاى الکترونيکى پسزمينه و گلهاى پلاستيکى به گياهان طبيعى در نور شديد استوديو ارجحيت دارند. احتمالاً استخرهاى آب واقعى ديگر چندان واقعگرا نيستند، بههمين دليل از ورقههاى پلاستيکى براى ايجاد جلوهٔ آب استفاده مىشود.
|
|
|
تورىها از کتان نازک يا عناصر ترکيبى با شبکههائى به قطر ۵/۱ تا ۳ ميلىمتر با رنگهاى سفيد، خاکسترى روشن و سياه تشکيل شدهاند. اگر چه اين تورىها به شکل پرده نيز بهکار مىروند، اما معمولاً به صورت کشيده و بدون چين مورد استفاده قرار مىگيرند. اين تورىها بايد بافت درشتى داشته باشند تا از جذب بيش از حد نور جلوگيرى کرده و موضوعهاى پشت خود را محو نکنند، در ضمن بايد حمل و نقل آنها ساده باشد.
|
|
تورىها در جلوى سيکلوى استوديو استفاده مىشوند تا ناهموارىهاى آن را محو کرده و احساس عمق را افزايش دهند. با قرارگيرى اين تورىها در جلوى پسصحنهها، تضادمندى و حالت تصنعى آنها کاهش مىيابد. همچنين مىتوانند بهعنوان جانشينى براى شيشه بهکار روند؛ در اين صورت ايمنى بيشترى وجود دارد، سبکتر بوده و مشکلات بازتاب را ندارند.
|
|
|
|
|
اگر از جلو به تورىها نور داده شود، بهصورت سطحى تخت بهنظر مىرسند.
|
|
۱. موضوعهاى بدون نور در پشت تورىها قابل رؤيت نخواهند بود. با کاهش روشنائى جلوى تورى ۱ و نورپردازى موضوع ۲ در پشت توري، موضوع ظاهر شده و تضادمندى و خطوط پيرامون آن نرمتر مىشود. اگر چراغ ديگرى ۳ بهعنوان نور پشت به تورى بتابد، حالت مهآلود صحنه افزايش مىيابد.
|
|
نورپردازى تأثير عميقى بر عملکرد تورىها دارد. مىتوان ظاهر تورىها را بهطرق مختلف با نورپردازى تغيير داد. چنانچه به تورىها از جلو نور داده شود، مانند سطحى صاف و يکدست اشياء پشت خود را مخفى مىکنند. اگر از پشت نور بخورند، حالت نيمهشفاف پيدا کرده و جزئيات آن به صورت سيلوئت ظاهر مىشوند. در صورتىکه نورى به آنها نتابد، تورىها شفاف ظاهر شده و نور صحنههاى دور را ملايم مىکنند.
|