|
|
|
نمایشهای موزیکال، دوشادوش موسیقی جاز و راک، یکی از مهمترین دستاوردهای هنر آمریکائی برای فرهنگ عامه در سدهٔ بیستم بوده است. موزیکالهائی مانند اوکلاهاما! (!Oklahoma)، جنوب اقیانوس آرام (South Pacific)، داستان وست ساید (Wes Side Story) و بانوی زیبای من (My Fair Lady) در سراسر جهان به نمایش درآمده و لذتآفرین بودهاند.
|
|
|
|
|
|
اثر موزیکال یا کُمدی موزیکال (Musical comedy) گونهای تئاتر است که هدف آن سرگرم ساختن بیننده از راه آمیختن نمایشنامه و دیالگهای گفتاری با موسیقی، آواز و رقص و نیز با صحنهآرائی، جامه و آرایش و جلوههای نمایشی است. بیشتر موزیکالها در واقع کُمدی هستند اما برخی نیز جدی بوده و پایانی غمانگیز دارند. گرچه بسیاری از موزیکالها توسط هنرمندان نیویورکی ساخته و در نمایشهای برادوی (Broadway) اجراء شدهاند (چنانکه اصطلاح موزیکال برادوی بر آن اشاره دارد) اما موزیکالهای موفقی نیز بودهاند که در سراسر ایالاتمتحد و حتی در جهان تماشاگران فراوان یافتهاند: چه بسا که اثر موزیکال در نخستین اجراء در شهرهای گوناگون به نمایش درآید و پس از سالها با اجراهائی تازه احیا شود. بسیاری از موزیکالها نیز به فیلم موزیکال بدل شدهاند.
|
|
بهطور عام، یک نمایش موزیکال اثری دو پردهای است که پردهٔ دوم آن کوتاهتر و یادآور برخی از ملودیهای پردهٔ اول است. آوازهای نمایش موزیکال بهطور مرسوم از یک بخش مقدمه (موسوم به تکخوانی - verse) و بخش اصلی (موسوم به کُر - chorus)، به فرم A B A (هر کدام ۳۲ میزان) تشکیل میشود. آوازهای محبوب برخی از موزیکالهای مانند O'l Man River (از نمایش Showboat)، و Some Enchanted Evening (از جنوب اقیانوس آرام) اغلب جدا از مضمون نمایشی خود جذابیتی ماندگار یافتهاند.
|
|
گرچه نمایش موزیکال آمریکائی گونهای خاص از نمایش موزیکال و متمایز از اپرا است اما سبکهائی متنوع دارد. در موزیکال آمریکائی بر خلاف اپرا، هارمونی، ملودی و فرمهائی سادهتر بهکار گرفته شده و دیالوگهای گفتاری فراوانتر است. در آوازهای این موزیکالها نسبت به آریاهای اپرائی اغلب از گسترهٔ کوچکتری از صداهای زیر و بم استفاده میشد، زیرا آوازخوانان آثار مردمپسند و آوازخوانان اپرا هر کدام تکنیکهای اجرائی متفاوتی را بهکار میگیرند. علاوه بر این، شمار عوامل سهیم در ساخت موزیکال آمریکائی بیش از اپرا است. در اپرا، آهنگساز به آفرینش و ارکستراسیون موسیقی میپردازد و یک - یا گاه دو - لیبرتونویس عهدهدار نگارش تمام متن اثر هستند. در موزیکال آمریکائی، آهنگساز به خلق آوازها میپردازد اما موسیقیدانان دیگری نیز هستند که ارکستراسیون، نگارش اوورتور و پاساژهای رابط صحنهها و باله را بر عهده دارند. در این آثار، متن نمایش و شعرهای آوازی اغلب حاصل تلاش دو یا چند نویسنده است. به رغم چنین تفاوتهائی میان نمایش موزیکال آمریکائی و اپرا، آثاری خاص مانند پورگی و بس ساختهٔ جورج و اپراگرشوین (۱۹۳۵) نیز هستند که کموبیش در مرز میان این دو رده جای میگیرند. آثاری مانند پورگی و بس یا داستان وست ساید ساختهٔ لئونارد برنستاین گرچه نخست در قالب موزیکال آمریکائی ساخته شدند اما بعدها در تالارهای اپرا به اجراء درآمدند و با اجراء آوازخوانان اپرا نیز ضبط شدند.
|
|
|
پیدایش و تکامل نمایش موزیکال آمریکائی
|
|
- خاستگاه موزیکالها:
|
موزیکال آمریکائی از منابع موسیقائی و نمایشی متنوع پایان سدهٔ نوزدهم و آغاز سدهٔ بیستم سرچشمه گرفت، منابعی که اپرت (Operetta)، وُدویل (vaudevile) و روو (revue) از آن جملهاند.
|
|
اپرت یا اپرای کُمیک آمیزهای است از آواز، دیالوگهای گفتاری و رقص که از تکنیکهای موسیقائی پیچیده بهره میگیرد و بهطور عام، محل وقوع داستان آن خارج از ایالاتمتحد است. اپرتهای هنرمندان انگلیسی ویلیام گیلبرت (William Schwenck Glibert: (۱۸۳۶-۱۹۱۱، نمایشنامهنویس و لیبرتونویس انگلیسی - م). و آرتور سالیوان، (۱) همچون میکادو (The Mikado) ،(۱۸۸۵)، در اواخر سدهٔ نوزدهم و آغاز سدهٔ بیستم فراوان در آمریکا به اجراء درآمدند. پُرآوازهترین اپرتهای آمریکائی ساختهٔ ویکتور هربرت (Victor Herbert) هستند که از آن میان میتوان از (Babes in Toyland ،(۱۹۰۳، و (Naught Marietta ،(۱۹۱۰ نام برد.
|
|
(۱) . Arthur Seymour Sullivan: (سال ۱۹۰۰ - ۱۸۴۲)، آهنگساز انگلیسی - او با همکاری گیلبرت - بهعنوان لیبرتُونویس - اپرتهای فراوانی ساخته است - م.
|
|
| عصر طلائی نمایشهای موزیکال آمریکائی (۱۹۶۰ - ۱۹۲۰)
|
|
از حدود ۱۹۲۰ تا ۱۹۶۰ با ساختههای آوازنویسان و آهنگسازانی همچون ایروینگ برلین (Irving Berlin)، (سال ۱۹۸۹ - ۱۸۸)، جرم کِرن (Jerome Kern)، (سال ۱۹۴۵ - ۱۸۸۵)، جورج گرشوین (۱۹۳۷ - ۱۸۹۸)، کولپورتر (Cole Porter)، (سال ۱۹۶۴ - ۱۸۹۳) ،ریچارد راجرز (Richard Rodgers)، (سال ۱۹۷۹ - ۱۹۰۲)، فرانک لاسر (Frank Loesser)، (سال ۱۹۶۹ - ۱۹۱۰) و لئونارد برنستاین (۱۹۹۰ - ۱۹۱۸) عصری طلائی در تاریخ نمایش موزیکال آمریکائی رقم زده شد. در این دوران، طرح داستانی موزیکالها باورپذیرتر و دامنهٔ مضمونهای آنها وسیعتر شد. آواز و رقص بیش از پیش بهصورت بخشی جدانشدنی از داستان درآمدند و آهنگسازان نیز بهگونهای فزاینده تکنیکهای پیچیدهٔ موسیقائی را از قلمرو اپرا و اپرت برای استفاده در این آثار وام گرفتند.
|
|
در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ موزیکالها اغلب مبتنی بر داستانهائی غیرواقعگرایانه یا مضمون 'وصال دلدادگان' بودند اما شعرهائی هوشمندانه و کنائی داشتند که نمونهای از آن You're the Top ساختهٔ کول پورتر (۱۹۳۴) است.
|
|
.You're The Top! You're the Colosseum |
.You're the top! You're the Louvre Museum |
.You're a melody from a symphony by Strauss |
.You're a Bendel bonnet, a Shakespeare sonnet, You're Mickey Mouse |
.You're the Nile, You're the Tow'r of Pisa |
.You're the smile on the Mona Lisa |
I'm a worthless check, a total wreck, a flop |
!But, if , baby, I'm the bottom. You're the top |
|
|
|
یکی از موزیکالهای سنتشکن دههٔ ۱۹۲۰ که بهگونهای نامتعارف داستانی جدی داشت، موزیکال(Show Boat (۱۹۲۷ با موسیقی جروم کِرن و شعر آسکر هَمِرستاین (Oscar Hammerstein) بود. این اثر برای نخستینبار روابط لطیف میان انسانهائی از دو نژاد مختلف را بر صحنهٔ موزیکالها آورد.
|
|
آوازهای این موزیکال - از جمله آواز مشهور ?O'l Man River I Love You - نمایانگر روحیهٔ شخصیتهای داستان هستند و بهگونهای سلیس و روان در بافت نمایش تنیده شدهاند. در دههٔ ۱۹۳۰ برخی از موزیکالها، شاید در واکنش نسبت به بحران بزرگ اقتصادی، به هجو بنیانهای اجتماعی و سیاسی پرداختند. نمونهای برجسته از اینگونه موزیکالها، موزیکال of Thee (I Sing (۱۹۳۱، ساختهٔ جورج وایراگرشوین است که انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را به تمسخر گرفت و نخستین نمایش موزیکالی بود که جایزهٔ درام پولیتزر را نصیب لیبرتونویس خود یعنی ایراگرشوین ساخت. پیشرفت مهم اواخر دههٔ ۱۹۳۰، اهمیت روزافزون باله در موزیکالها بود؛ عاملی که برای پیشبرد روند داستان بهکار گرفته میشد. برای نمونه، نقطهٔ اوج نمایشی موزیکال (On Your Toes Slaughter on Tenth Avenue ،(۱۹۳۶ بالهٔ Slaughter on Tenth Avenue با طراحی گئورگ بالانشین (۱۹۸۹-۱۹۰۴) بود که در آن قهرمان برای اجتناب از کشته شدن بهدست جنایتکاران حتی یک لحظه نیز نباید از رقصیدن باز بماند.
|
|
با نمایش موزیکال اوکلاهاما! به سال ۱۹۴۳ در ترکیب رقص، آواز و طرح داستان نقطهٔ عطفی پدید آمد؛ این موزیکال نخستین اثر از مجموعه موزیکالهائی به یادماندنی بود که توسط ریچارد راجرز و آسکر هَمِرستاین - سرایندهٔ شعر آوازها - ساخته شد. بالهٔ این اثر که توسط آگنس دومیل (Agnes de Mille) (با الهام از رقصهای مربعی) (۱) طراحی شده، نقشی مهم در پیشبرد سِیر داستانی نمایش داشت.
|
|
(۱) . Square dances: رقصهائی که توسط چهار زوج رقصنده اجراء میشود و در آن اجراءکنندگان مربعی تشکیل میدهند - م.
|
|
محل وقوع داستان نمایش موزیکال اوکالاهاما! مانند اغلب موزیکالها آمریکا بود. اما پس از جنگ جهانی دوم، ماجرای شمار روزافزونی از نمایشهای موزیکال در سرزمینهای دیگری همچون تایلند (در نمایش موزیکال سلطان و من - The king and I، ۱۹۵۱)، فرانسه (فانی، Fanny - ۱۹۵۴)، انگلستان (بانوی زیبای من، ۱۹۵۶) و روسیه (ویولونزن روی بام - Fiddler on the Roof، ۱۹۶۴) رخ میداد. در موزیکالهای پس از جنگ - حتی هنگامیکه محل وقوع داستان ایالاتمتحد بود. جستجو برای گونههائی نو از مضمونهای جدی آغاز شد که نمونهای از آن نزاع میان دار و دستههای نوجوان در داستان وست ساید (۱۹۵۷) است.
|
|
|
پس از ۱۹۶۰، برخی از آهنگسازان نمایشهای برادوی به نگارش آوازهائی کموبیش همانند با آوازهای دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ ادامه دادند. این گرایش محافظهکارانه در بسیاری از اجراهای جدید موزیکالهای قدیمی، مانند اجراء اوکلاهاما! در ۱۹۷۹، نیز بازتاب یافت. با این همه، آهنگسازانی نیز بودند که از فرم سنتی A A B A دست کشیدند؛ در آثار آنان، آوازها چنان در متن داستان و اجراء تنیده شده بودند که بعید بهنظر میرسید بتوانند بهخودی خود و جدا از اثر محبوبیتی بیابند. موزیکالهای آمریکائی، بر خلاف آثار جاز، کموبیش از تأثیر 'انقلاب راک' در دههٔ ۱۹۶۰ محفوظ ماندند. (Hair (۱۹۶۷ یکی از معدود نمایشهای موزیکال راک و بازتابی از نهضت هیپیها است که در صحنهای از آن، بازیگران سراپا برهنه هستند. عناصر ویژه راک در نمایش موزیکال (Jesus Christ Superstar (۱۹۱۷، از آهنگساز انگلیسی اندرو لوید وبر (Andrew Lloyd Webber)، (متولد ۱۹۴۸) نیز راه یافتهاند. از دیگر موزیکالهای وبر میتوان به (Cas (۱۹۸۲ و Phantom of the Opera (سال ۱۹۸۷) اشاره کرد. نمونههائی دیگر از برتری بیسابقهٔ آهنگسازان انگلیسی در عرصهٔ نمایشهای موزیکال آمریکائی را در نمایشهائی مانند بینوایان (Les Misérables) و (Miss Saigon (۱۹۸۹ نیز میتوان دید.
|
|
آثار استفن ساندهایم (Stephen Sondheim) (متولد ۱۹۳۰)، آهنگساز و سرایندهٔ شعرهای آوازی، را شاید بتوان نوپردازانهترین دستاوردها در عرصهٔ موزیکال آمریکائی پس از ۱۹۶۰ دانست. ساندهایم نخست با سرودن شعرهای داستان وست ساید به شهرت رسید. بسیاری از ساختههای او 'موزیکالهای مضمونگرا' هستند که بیش از آنکه بهطور مرسوم مبتنی بر سیری داستانی باشند بر اساس یک ایده یا مضمون معین ساخته و پرداخته شدهاند. برای نمونه، نمایش (Company (۱۹۷۰ به مضمون ازدواج میپردازد و (Sunday in the park with George (۱۹۸۴، موضوع خلاقیت هنری را که پردهای با عنوان یکشنبه در گراند ژَت - ۱۸۸۴ (Sumday on the Grande - Jatte - 1884) اثر ژرژ سورا (Georges Seurat) سرمشق آن است، دستمایه کار قرار میدهد. در بلندپروازانهترین اثر ساندهایم - با عنوان Sweeney Todd, the Demon (Barber of Fleet street (۱۹۷۹ که دربارهٔ یک روانپریش سفاک است - مرز میان نمایش موزیکال و اپرا رنگ میبازد. این اثر دربردارندهٔ آریاها، دوئتها، تریوها، همسرائیهائی پیچیده و نیز تمهائی موسیقائی است که ملازم شخصیتها و عناصر داستان هستند. سبک ساندهایم، عناصر سنتی آوازهای برادوی را با عناصری از موسیقی استراوینسکی، کوپلند و برنستاین میآمیزد. آثار ساندهایم بازتابی از تداوم حیات پویائی تئاتر موزیکال آمریکائی و نوجوئی در قلمرو سبک ویژهٔ آن است.
|
|
|
|