سل مىتواند هر نوع يووئيتى ايجاد نمايد؛ اما در حضور رسوبات کراتيک گرانولوماتو و يا گرانولوم در عنبيه يا کوروئيد حتماً بايد يووئيت سلى را در نظر داشت.
اگرچه گفته مىشود که عفونت يووهآ ازيک کانون اوليه در بدن منشأ مىگيرد؛ با اين وجود يووئيت سلى در بيماران مبتلا به سل فعال ريوى نادر است. ارزيابى بايد شامل راديوگرافى قفسه صدري، آزمايش جلدى با PPD و کنترل مثبت (مثل اوريون و کانديدا) باشد. درمان بايد شامل سه يا چهار داروى ضد سل به مدت ۱۲-۶ ماه باشد.
سارکوئيدوز
سارکوئيدوز يک بيمارى گرانولوماتوى مزمن با علت نامعلوم است که تقريباً هر سيستم از بدن را مىتواند درگير نمايد. واکنش بافتى نسبت به يووئيت سلى شدت کمترى دارد و نکروز کازئيفيه رخ نمىدهد. آنرژى جلدى به نفع تشخيص است. در گرفتارى غدد پاروتيد آن را تب uveoparotid (بيمارى Heerfordt) و در گرفتارى غدد اشکي، آن را سندرم Mikulicz مىنامند. يووئيت تقريباً در ۲۵% از مبتلايان به سارکوئيدوز رخ مىدهد. مانند سل، يووئيت به هر شکل مىتواند روى دهد.
تشخيص با مشاهدهٔ راديوگرافى غيرطبيعى قفسهٔ صدرى و يا افزايش آنزيم مبدل آنژيوتانسين، ليزوزيم يا کلسيم سرم تائيد مىشود.
درمان با کورتيکواستروئيدها ممکن است در ابتدا مؤثر باشد، اما عود شايع است. درمان طولانى مدت، استفاده از متوترکسات يا آزاتيوپرين را ايجاب مىکند.
سيفيليس
سيفيليس عامل غيرشايع اما قابل درمان يووئيت است . التهاب داخل چشمى طى مراحل ثانوى و ثالت عفونت رخ مىدهد. هر نوع يووئيتى امکانپذير است. رتينيت و نوريت اپتيک شايع است. در صورت عدم درمان آتروفى وسيع شبکيه روى مىدهد. آزمايش بايد شامل يکى از تستهاى معمول و ارزان قيمت نظير VDRL يا RPR و همچنين تستهاى اختصاصىتر نظير FTA-ABS يا MH-ATP باشد. مبتلايان بايد تحت بررسى مايع مغزى نخاعى جهت رد نمودن نور و سيفيليس قرار گيرند. درمان پنىسيلين G دو تا چهار ميليون وريدى هر ۴ ساعت براى ۱۰ روز است.
افتالمى سمپاتيک
نوعى يووئيت دوطرفه و گرانولوماتوى نادر و خطرناک است که از ۱۰ روز تا چند سال پس از آسيب نافذ چشم روى مىدهد. %۹۰ موارد در طى يک سال پس از آسيب روى مىدهند. علت آن ناشناخته است؛ اما احتمالاً مربوط به ازدياد حساسيت نسبت به جزئى از سلولهاى پيگماندار يووهآ مىباشد. بسيار بهندرت بهدنبال جراحى کاتاراکت يا گلوکوم و يا اندوفتالميت روى مىدهد.
ابتدا چشم آسيب ديده (محرک -Exciting) و سپس چشم ديگر (همدرى کننده -Sympathizing) ملتهب مىشود. بيماران معمولاً از فوتوفوبي، قرمزى و تارى ديد شاکى هستند، اما ممکن است شکايت اصلى آنها مشاهدهٔ ذرات شناور باشد گاهى در قطب خلفى شبکيه ندولهاى Dalen - Fuchs ديده مىشود.
درمان توصيه شده براى چشم شديداً آسيب ديده و نابينا، تخليهٔ آن ظرف ۱۰ روز از زمان آسيب مىباشد. چشم همدردى کننده را بايد بهصورت تهاجمى با کورتيکواستروئيد موضعى يا سيستميک درمان نمود. استفاده از سيکلوسپورين، سيکلوفسفاميد و کلرامبوسيل ممکن است لازم شود.