امر تربيت، با همهٔ آساني، کارى دشوارى است. اين سخن بدانخاطر است که انسان موجودى پيچيده، داراى ابعاد و اجزايى متعدد و در هر شرايط و مقتضايى به يک گونه است. او زنده است، متحرک و پوياست، داراى عقل و اراده است، توان انطباق با شرايط گوناگون حيات را دارد، مىتواند موضع عوض کند، تغيير حالت دهد، ديگران را متوجه خود سازد و حتى آنان را بفريبد. از اين رو، براى به راه انداختن وى و ايجاد دگرگونى و تحول مثبت در او بايد خود را به آگاهىهايى مجهز کرد.
|
|
|
|
براى اين مرحله از عمر صفات و خصايصى ذکر کرده و عناوينى را اختصاص دادهاند که هر کدام از ديدى قابل مطالعه و بررسى است:
|
|
- دورهٔ انتقال است، يعنى انتقال از دنياى کودکى و ورود به عالم بزرگسال.
|
|
- دوران زايمان عمر است، به ويژه از اين بابت که مرحلهاى دشوار و قبل و بعد آن همراه با آرامش نسبى است.
|
|
- دوران برانگيختگى است و نفس بلوغ خود عامل بيدارىها و کشفها و جهتدهىهاست.
|
|
- دوران عصيان است در برابر امر و نهىها، دستور دهىها و بکننکنهاى والدين و مربيان.
|
|
- دوران بيدارىهاست نسبت به وضع خود، جامعه و شرايط و اوضاع گوناگون.
|
|
- دوران رشد و شکوفايى است، در عرصهٔ جسم، ذهن، روان و عاطفه، و هوش در بالاترين درجهٔ خود قرار دارد.
|
|
- دوران دگرگونىهاى سريع از نظر اخلاق، مزاج، اراده و تصميمگيرى است.
|
|
- دوران تکليف است و در آن فرزندان ما به مرحلهاى مىرسند که بايد رابطهٔ خود را با خدا مستقيم سازند.
|
|
- دوران بلوغ و رسايى است و کودک به مرحلهاى مىرسد که مقدمات تشکيل خانواده و ورود به عرصهٔ انسانهاى کامل در او بصورت تدريجى فراهم مىشود.
|
|
- دورهٔ نگرانىهاى والدين در برابر نوجوان است براى مهار کردن آزادىها و هوسهاى مخاطرهآفرين آنها.
|
|
- دوران غفلت و مستى و بىخبرى براى نوجوان است. همه چيز براى او رنگ و هواى رؤيايى دارد و او حتى در حين بيدارى خويش، در آن رؤياها غرق است.
|
|
|
دوّمين مرحله بلوغ است که داراى انواعى چون بلوغ زيستي، جنسي، شرعي، اخلاقي، اقتصادي، سياسي، ارادى و ... است و هرکدام صفات و شرايطى دارد که در جوامع گوناگون متفاوت است. مثلاً زمان بلوغ سياسى در کشور ما سن ۱۶ سالگى است که در آن افراد حق رأى دادن پيدا مىکنند و در برخى از کشورها سن ۱۸، ۲۰، ۲۱ و ... است. ما در اين بحث، تکيه به بلوغ جنسى داريم، ولى به ضرورت، نخست از بلوغ شرعى هم سخنى خواهيم داشت.
|
|
- بلوغ شرعى در دختران براساس نظر اکثر قريب به اتفاق مراجع تقليد، پايان ۹ سالگى ( براساس تقويم قمري) و ورود به سن ۱۰ سالگى است و بلوغ جنسى ( بروز حالت قاعدگي) در اکثر آنها يکى دو سال پس از اين تاريخ است.
|
|
- بلوغ شرعى در پسران، از زمان بروز حالت احتلام در آنهاست و اگر پانزده سالم قمرى پسرى بگذرد، ولى به احتلام نرسد، از آغاز ورود به سن ۱۶ سالگي، انجام وظايف شرعى بر او واجب مىشود.
|
|
|
در عصر و دورهاى که ما زندگى مىکنيم، سنين بلوغ بسى پائينتر از سنين بلوغ در زمان گذشتگان ماست. براساس يک تحقيق علمي، بلوغ از ابتداى قرن حاضر تا حال، حدود ۱ تا ۳ سال، و براساس تحقيقى ديگر، بلوغ در ۲۵ سال اخير، حدود ۴ تا ۶ ماه ديگر نيز جلو افتاده است.
|
|
در گذشته، زنان ما در سنين ۱۴-۱۶ سالگى به بلوغ مىرسيدند و امروز اين سنين بسيار کاهش پيدا کرده است تا حدى که ۲ درصد از دختران ده سالهٔ تهرانى بالغند، و اين آمار در سنين ۱۲ سالگى آنها، ۳۸ درصد است. در مورد پسران نيز زمان بلوغ پيش افتاده است، بهطورىکه ۵ درصد پسران ما در سن ۱۲ سالگى ( کلاس اول راهنمايي) بالغند.
|
|
|
مسألهاى که دنياى امروز با آن مواجه است، آفت پيشرسى بلوغ است. مثلاً ديده شده است که دخترى حتى قبل از ۱۰ سالگى و پسرى قبل از ۱۲ سالگى به مرز زنانگى و مردانگى رسيدهاند و آمار آن با همهٔ اندکي، باز هم درخور توجه است.
|
|
|
- عامل ارثى يا عامل ژنتيک که مربوط مىشود به وضع پدران و مادران و اجداد که بسيارى از آنها خارج از مرکز کنترل است.
|
|
- عامل تغذيه، به ويژه غذاهانى هورموندار و مصرف زياد مواد پروتئينى از گوشت و تخممرغ و ...
|
|
- عامل اجتماعى و فرهنگي، چون ديدن صحنههاى غريزي، شنيدن برخى از داستانهاى مربوط به آن صحنهها، تصويرها، تبليغات، طنزها، کنايات، استعارات و ...
|
|
- عامل لمسها، اختلاطات، نوازشهاى غلط، بازىهاى آلوده و ...
|
|
- اضطرابات و ناامنىهاى مکرر براى کودک و دلشورههايى که براى او در عرصهٔ زندگى حاصل مىشود و او را در خود غرق مىکند.
|
|
- ديگر عوامل بيدارکننده مثل وجود اگزما در اطراف دستگاه تناسلى و خارشها و خاراندنها، وجود و بروز انگلهاى معدي، وضع لباس از نظر چسبندگى به بدن، زبرى و نرمى آن، معاشرات ناصواب، ستايش جنس مخالف، تعقيب کنجکاوى و تجسس، نياز شديد به محبت، نقص اخلاق، شوخىهاى بىبندو بار و ... که هرکدام به نحوى در ايجاد تحريک در کودک مؤثرند.
|
|
| خطرها و عوارض پيشرسى بلوغ
|
|
براى پيشرسى بلوغ و حتى پيشرسىهاى معمول و متعارف، مثل بلوغ دختران در سنين ۱۰ تا ۱۲ و بلوغ پسران در سنين ۱۱ تا ۱۳ سالگي، عوارض و خطرهايى است که صاحبنظران بدانها اشاره کردهاند و ما نيز در تجربهٔ زندگى روزمره شاهد آنيم. اين عوارض و خطرها شامل زمينهسازى براى انحراف، بروز و توسعهٔ بيمارىهاى مقاربتي، باردارى بىموقع و تبعات آن، توسعهٔ جرائم و انحرافات و ... است.
|
|
در بعد حيات فردى نيز عوارضى وجود خواهد داشت چون ضعف بدن، افت حيات عقلاني، بروز و ظهور اضطراب، هيجانات پر دامنه و غير قابل کنترل، بروز حالت يأس و تزلزل روحي، اختلالات عصبي، کندى در رشد فکر، بروز امراضى در عرصهٔ مجارى تناسلى حتى کوچک شدن احتمالى تخمدان در دختران و ...
|
|
در عرصهٔ حيات اجتماعى نيز بلوغ پيشرس موجد عوارضى است از جمله: تزلزل در ارکان اخلاق، خشونت و لجاجت، عصيان در برابر ديگران، در مواردى تن دادن به انزوا، پديد آمدن روابط و ارتباطات نامناسب و غلط، افت کار و تحصيل، هدف قرار گرفتن مسأله جنسى در عرصهٔ زندگي، و حتى در اثر بروز شرايطي، ساديسم و مازوشيسم جنسى و ...
|