|
|
|
|
|
يعنى فعاليتى بازى است که از درون فرد جوشيده باشد و امر و نهى و وظيفه و ... در آن دخالت ننمايد. افراد بزرگسال در فعاليتهاى شغلى خود از بيرون کنترل مىشوند (با توجه به بخشنامهها و دستورالعملهاى اجرائى و ...) ولى در بازي، فعاليت موجود دستورى و الزامى نيست بلکه از درون و با توجه به نيازهاى فرد هدايت مىشود.
|
|
|
در بازي، فعاليتى انجام مىگيرد که خود بازيگر به آن واقعيت مىدهد، بهويژه در بازىهاى انفرادى و تخيّلى که در آن کودکان عمدتاً به شيوهٔ 'درونسازى - Assimilation' فعاليت دارند.
|
|
|
انگيزه يعنى همان عاملى که فرد را به فعاليت وا مىدارد در بازى يک شيء خارجى نيست مثلاً نمىتوان به کودکى گفت که نيم ساعت فلان بازى را انجام بده تا براى شما بستنى بخرم و ... کودک بايد با عامل درونى و نياز درونى خود به سوى بازى برود (مهجور، سيامک رضا (۱۳۷۰) 'روانشناسى بازي' ).
|
|
|
منظور از فرآيند بازى همان شکل و روش بازى است، حرکت، فعاليت و تکرار جزء فرآيند بازى است، حالتهاى حسي، حرکتي، عاطفي، گفتاري، شناختى و ... بهصورت جريان بازى قابل رؤيت مىباشد.
|
|
|
در بازى عناصر و مؤلفههائى وجود دارد که بازى در جهت آنها هدايت مىشود مثل افرادى که بازى مىکنند، اشيائى که در بازى بهکار گرفته مىشود، اعمال خاصى که اجراء مىشود و ... جزء اهداف بازى مىباشد، افراد مىتواند يک يا چند نفر باشد کودک يا بزرگسال، زن يا مرد و ...، اشياء يا لوازم بازى مىتواند وسيلهٔ آموزشى و يا نوعى وسيلهٔ بازى ديگر باشد، اعمال بازى هم مىتواند به شکل کسب معلومات، آموزش مهارتهاى اجتماعي، فعاليت حسى و حرکتى و ... باشد.
|
|
|
منظور از فعاليت؛ تحرک، جنبش و پويائىهائى است که در بازى ديده مىشود و قابل مشاهده است، بنابراين عملى را که ايستا بوده و ماحصل آن قابل مشاهده نباشد نمىتوان بازى ناميد؟! مهارتهاى حرکتي، فکرى و يادگيرى اطلاعات به اين ويژگى بازى مربوط مىشود.
|
|
|
اجراء هرگونه بازى نياز به مکان و زمان خاصى دارد با اين حال بازى در تمام زمانها و مکانها عملى مىگردد. اين ويژگى به اين موضوع اشاره دارد که اگر در بازى محدوديت زمانى و مکانى ايجاد کنيم موقعيت بازى از بين مىرود.
|
|
|
استقبال کودکان از بازى اکثراً بهخاطر لذت و سرگرمى است و اصولاً فعاليتى که نشانى از لذت بردن، تفريح و نشاط نباشد بهعنوان بازى پذيرفته نمىشود.
|
|
|
بنابر ماهيت خاص بازىها مىتوان آنها را بهصورت فردى يا گروهى دستهبندى نمود، بازىهاى فردى به فعاليتهائى گفته مىشود که توسط يک فرد و براى رسيدن به هدف معينى انجام مىگيرد و شرکت ديگران در انجام آن چندان ضرورى نيست مانند حل جدول؛ در بازىهاى گروهى اجراء بازى به تنهائى ممکن نيست و شرکت چند نفر لازم است مثل بازى فوتبال دستى و ... نوع ديگرى از بازىها وجود دارد که ترکيبى از دو مورد بالا است مثلاً در بازىهاى فردى بيش از يک نفر شرکت نمىنمايد مثل حلّ جدول توسط چند نفذر و يا اينکه در بازىهاى گروهى يک نفر بهعلت استعداد، رشد اجتماعى و ... رشتهٔ بازى را در دست مىگيرد.
|
|
|
اجراء هرگونه بازى متوجه هدفى است و هرگونه عمل بىهدف از ردهٔ بازى خارج بوده، نوعى بازتاب يا حرکت اتفاقى مىباشد، ولى اين حرکت اتفاقى در صورت دريافت پاداش از محيط بيرون مىتواند تقويت شده و در قالب بازى جلوهگر شود. هدفدار بودن بازى اشارهاى بهوجود قوانين و قواعد در بازى دارد و نيز اشارهاى بر اين نکته است که هر نوع بازى سالم مىتواند در رشد و تکامل انسان تأثير گذاشته، عامل تربيت باشد. هرچند که در بعضى از کتابها (از جمله کتاب بازىهاى آموزشى مقدم و ترکمانان - ۱۳۷۶) در تفاوت بازى و کار، هدفمند بودن کار را در مقابل بدون هدف بودن بازى آوردهاند ولى بايد خاطرنشان ساخت که هر حرکتى که در بازى صورت مىگيرد متوجه هدفى بوده و در رشد فرد تأثير دارد.
|
|
|
معمولاً هر بازى به ارضاء يک يا چند نياز از نيازهاى بازيگران کمک مىنمايد مثل نياز به عضويت در گروه، شناخت خود، يادگيرى مطالب و ... و نظر بر اين است که اگر در بازى نياز فرد ارضاء نشود نسبت به بازى تمايلى نشان نخواهد داد.
|
|
|
بازى خودبهخود عبارت است از فرصت دادن به کودکان براى انجام بازى بهطور خودبهخود. بهعبارت ديگر بازى خودبهخود به معناى ايجاد انگيزه در خود براى بازى و فعاليت بدون اصرار و مداخلهٔ بزرگتر است. نوع و مدت بازى که کودکان به آن مىپردازند بهطور کامل توسط خود آنها تعيين مىشود و هر زمان که بخواهند بازى توسط آنها شروع و متوقف خواهد شد. از ديدگاه کودک، بازى يک هدف است در حالى که از ديد يک ناظر ممکن است هدف و نتيجهاى نداشته باشد.
|