|
'موستاکاس کلارک - Moustakas Clark' در تعريف بازىدرمانى مىگويد 'بازى درمانى را مىتوان مجموعهٔ نگرشهائى تلقى کرد که کودکان ضمن آن مىتوانند به شيوهٔ دلخواه خود و با آزادى کافي، به آشکارسازى کامل خويشتن بپردازند بهطورىکه سرانجام بتوانند توسط بينش عاطفى به احساس ايمني، شايستگى و ارزش دست پيدا کنند.'
|
|
خانم 'ويرجينيا آکسلين' معتقد است که بازىدرمانى به مانند ساير روشهاى درمانى روشى است جهت کمک به کودکان مشکلدار. در اين نوع درمان به کودک فرصت داده مىشود تا احساسات آزاردهنده و مشکلات درونى خود را از طريق بازى بروز دهد و آنها را به نمايش بگذارد با آشکار ساختن اينگونه احساسات ضمن آنکه کودک با آنها روبهرو مىشود ياد مىگيرد که آنها را کنترل نموده و يا از خود دور نمايد کارى که منجر به آرامش عاطفى شده، و فرد را به کشف درون خود و توانائىهاى خود قادر مىسازد. در بازىدرماني، بازى بهعنوان موقعيتى در نظر گرفته مىشود که در آن 'خود' مىتواند از طريق خلق موقعيتهاى الگو با تجربيات خود برخورد کرده، با برنامه و بهصورت تجربى بر آنها تسلط يابد و اين اصل راهنماى بازىدرمانى است. در اين تعريف بهطور غيرمستقيم مىتوان مفهوم فرويد از اصل تکرار در بازى را استنباط نمود. فرويد اظهار مىدارد که تکرار بازى باعث مىشود که کودک به تسلط برسد زيرا شناخت يک کار آشنا باعث مهارت رسيدن فرد مىشود و او را به موقعيت مسلط مىسازد همچنين در اين تعريف آمده است که کودک در موقعيت بازىدرمانى احساسات خود را مىشناسد، با آنها روبهرو شده، آنها را کنترل مىنمايد و اين در عينحال که جنبهٔ درمانى دارد نوعى تسلط و مهارت در برخورد اجتماعى به فرد مىدهد.
|
|
احساسات و هيجاناتى که در اثر موقعيت بازىدرمانى در کودک ايجاد مىگردد به چهار صورت قابل شناسائى است. يک مشاور يا روان درمانگر بايد نسبت به اين احساسات توجه نموده، و بعد از شناسائى نسبت به حمايت و ياورى کودک اقدام نمايد .
|
|
- احساساتى که کودک مسئوليت آنها را بر عهده مىگيرد مثلاً در موقعيت بازىدرمانى مىگويد من از ... متنفر هستم، من ... را دوست دارم و ...
|
|
- احساساتى که کودک خود شخصاً مسئوليت آنها را بر عهده نمىگيرد مثلاً در بازى انفرادى اکثراً ديده مىشود که کودک عروسکى را وادار مىکند که بگويد مادر بد است و ...
|
|
- احساساتى که مستقيماً به فردى که بخشى از دنياى حقيقى و واقعى او است اظهار مىدارد، مثلاً مامان تو را دوست دارم ...
|
|
- احساساتى که کودک نسبت به اسباببازى يا فرد غيرقابل رؤيتى که از طريق تخيلات وى در اتاق بازى بهوجود آورده است ابراز مىدارد. مثل کوبيدن عروسک به زمين و ...
|
|
|
|
| بازىدرمانى فعال (Active play therapy)
|
|
نوعى از بازىدرمانى که در آن به کودک تعداد محدودى اسباببازى داده مىشود و درمانگر نيز همواره کودک بازى مىنمايد. در اين نوع بازىدرماني، موقعيت ويژهاى بهعنوان 'موقعيت محرک - Stimulus Stuation' طراحى مىشود، اين موقعيت، محرک و جهتدهندهٔ کودک به سوى يک بازى است مثلاً در اين بازىدرمانى کودکى که در رابطه با نوزاد تازه متولد شده مشکل دارد به سمت بازىهاى ساخت خانه و يا 'ماز' و ... هدايت نمىشود بلکه در جهت تعامل با نوزاد خيالى و ... جهت داده مىشود.
|
|
| بازىدرمانى غيرفعال (Stimulus situation)
|
|
در بازىدرمانى غيرفعال محدوديت خاصى در بازى کودک اعمال نمىشود و کودک از طرق مختلف به دنبال کارى است که اجازهٔ انجام آن را دادهاند و درمانگر ضمن عدم دخالت بيشتر در بازي، وسايل بازى را محدود نمىکند و تلاش دارد که بخشى از بازى کودک گردد. بازى درمانگر غيرفعال معتقد است که مهمترين عامل براى تغيير رفتار کودک اين است که بيانات وى را درک و احساسات او را بشناسيم و قبول نمائيم که اجازهٔ انتخاب راه در دست کودک است.
|
|
|
اکثر بازىهاى کودکان بهصورت گروهى صورت مىگيرد ولى سنين خاصى هست که کودک در آن سن بهعلت عدم يادگيرى راههاى ايجاد رابطهٔ صحيح با ديگران و ويژگى خود محورى (Ego centerism) که توسط پياژه به نحو مطلوبى مطرح گرديده است عمدتاً به بازىهاى انفرادى روى مىآورند به مرور کودک با افزايش توانائىهاى شناختى علاوه بر يادگيرى راههاى ايجاد رابطهٔ سالم و مناسب از خود محورى خارج شده و گرايش به جمع و گروه دوستان را به بازىهاى انفرادى ترجيح مىدهد. با توجه به اين وضعيت لازم است تا ترتيبى اتخاذ گردد که کودک در جمع و گروه به کسب مهارتهاى اجتماعى و خودشناسى و ... نايل آمد. در بازىهاى گروهى که چند کودک با همديگر همبازى مىشوند کودک مهارتهائى را ياد مىگيرد که در بازىهاى انفرادى احتمال کسب آنها کمتر است. از جمله فوايد بازىهاى گروهى مىتوان به فعاليت بيشتر، شناسائى نکات قوت و ضعف با مقايسهٔ خود با ديگران، کم بودن نگرانى فرد در اثر بودن با دوستان، آشنائى با قوانين و مقررات اجتماعى و امکان ابراز احساسات مثبت و منفى و ... اشاره نمود.
|
|
با ملاحظهٔ ويژگىهاى مهم بازى گروهى و فوايد آن به بازىدرمانى گروهى نيز توجه شده است چرا که در موقعيت بازىدرمانى گروهى امکان کسب مهارتهاى اجتماعى و ... بيشتر است. آکسلين اعتقاد دارد که بازىدرمانى گروهى براى کودکانى که مشکلات و ناسازگارىهاى اجتماعى دارند به همان ميزانى که بازىدرمانى انفرادى در درمان عاطفى کودکان تأثير دارد مناسب مىباشد. بازىدرمانى گروهى معمولاً از ۵ تا ۸ نفر که اختلاف سنى بيشترى ندارند (معمولاً يک يا دو سال) تشکيل مىگردد. گروههاى بازىدرمانى در صورتىکه کمتر از ۵ نفر باشد تنوع رفتار و عکسالعملهاى اعضاء کاهش مىيابد و ثانياً ممکن است در مشارکت فعاليتهاى گروهى به يک عضو فشار بيشترى وارد شود و اگر بيش از هشت نفر باشد احتمالاً بعضى از اعضاء گروه در حاشيه قرار گيرند و يا در بازى درگير نشوند.
|
|
| انواع گروههاى بازىدرمانى
|
|
گروههاى بازىدرمانى به دو صورت 'متجانس' و 'نامتجانس' تشکيل مىگردند. گروههاى متجانس به گروههائى گفته مىشود که افراد شرکتکننده مشکلات مشابهى دارند ولى گروههاى نامتجانس مشکلات افراد شرکتکننده متفاوت مىباشد. امکان يادگيرى و کسب مهارتهاى مختلف در گروههاى نامتجانس بيشتر است، جلسات بازىدرمانى گروهى در صورتىکه توسط دو مشاور اداره بشود بهتر است و هر جلسه از ۴۵ دقيقه تا يک ساعت طول مىکشد.
|
|
|
در بازىدرمانى اتاقى نسبتاً بزرگ با ديوارهاى صاف و قابل شستشو، سقف اکوستيک، رنگ ملايم و روشن، کفپوش قابل شستشو و کمدى براى قرار دادن اسباببازىها موردنياز است. دستشوئى بايد نزديک و در دسترس کودکان باشد. وسايل بازى نظير مداد، آبرنگ، کاغذ، ميز، صندلي، عروسکهاى مختلف، آينه، جعبههاى شن و ماسه، تخته و گچ، آدمکهاى چوبى و پلاستيکي، قطعات چوب، چکش، مقوا، چسب مايع و انواع اسباببازىها بايد در اتاق بازى موجود باشد. مشاور يعنى صاحب اتاق بازي! بايد چند نمونه از اين وسايل را آماده و در اختيار کودک قرار دهد.
|