
فرهیختگان/متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
زهرا طیبی| افزایش محسوس و قابلتوجه قیمت برخی اقلام و مواد غذایی اساسی، در کنار نوسانات شدید بازار ارز، فشار مضاعفی را به معیشت مردم وارد کرده است. قیمت ارز تنها در یک روز افزایش حدود سه هزار تومانی را تجربه کرد؛ افزایشی که علاوه بر اثر اقتصادی مستقیم، از نظر روانی نیز میتواند بازار را ملتهبتر کند.
عبور از این بحرانهای اقتصادی و مدیریت آن در کشور نیازمند سیاستگذاری و برنامهریزی متناسب با بحرانهاست تا ضمن حفظ آرامش روانی جامعه، فرصت سوءاستفاده برای بدخواهان و جریانهای بحرانساز فراهم نشود. طبیعتاً بخشی از این چالشها با گفتوگو و برخی با مدیریت سریع در لحظه وقوع قابلکنترل هستند. اگرچه بخشی از این بحرانهای اقتصادی غیرقابلاجتناباند؛ اما مواجهه دولت با این چالشها نقش تعیینکننده در اقناع عمومی دارد. مهمترین مسئله، القای این اطمینان به مردم است که شرایط از کنترل خارج نشده، بحرانها در سایه بیدولتی شکل نگرفته و دولت با سوءمدیریتها بهسرعت و قاطعانه برخورد میکند. در واقع هر تصمیمی و اقدامی که این باور را در میان مردم تقویت کند که دولت در میدان حاضر است و منفعل نیست، اثرات مثبتی برای افکار عمومی و طبعاً دولت خواهد داشت.
با مردم حرف بزنید
در حال حاضر کشور با سه مسئله اساسی در موضوعات معیشتی مواجه است. 1. سهنرخی شدن بنزین که با سیاستهای اعمالی دولت بدون ایجاد التهاب در جامعه از روز شنبه اجرایی شد 2. شدت گرفتن روند صعودی قیمت ارز و طلا. تنها در روز دوشنبه، قیمت دلار افزایشی سه هزار تومانی را تجربه کرد. 3. در حوزه کالاهای معیشتی مورد نیاز مردم هم لبنیات، گوشت و مرغ قیمتی افزایشی داشتند. مجموع این موارد قدرت خرید مردم را کاهش داده و جامعه را در وضعیت شکنندهای قرار خواهد داد. در این موقعیت بازوهای سایبری صهیونیستی هم که از هر اتفاقی برای ایجاد بلوا در کشور استفاده میکنند، دست به کار خواهند شد. در مورد چرایی این وضعیت متخصصان اقتصادی باید سخن بگویند؛ اما این گزارش به دنبال چرایی سکوت برخی چهرههای دولتی و عدم مشاهده برنامهریزی برای مواجهه با این اتفاقات است. این وضعیت ممکن است یک قضاوت را در میان مردم ایجاد کند که دولت در حوزههایی مثل گرانی ارز و طلا، و حتی گرانی اجناس مختلف، بازار را رها کرده و صرفاً تماشاچی اتفاقات است. در حوزههای دیگری مثل گرانی کالاهای اساسی که تحت مدیریت دولت اتفاق میافتد، افکار عمومی تصور میکند نوعی بیبرنامگی، سوءمدیریت و بیتوجهی به فشاری که بر سفرهشان وارد میشود، از سوی دولت وجود دارد. این وضعیت را برخی اظهارنظرهای مقامات دولتی تشدید میکند. به عنوان نمونه، آقای نوریقزلجه، وزیر جهاد کشاورزی در گفتوگو با خبرنگاران درباره نظارت بر بازار شب یلدا، با تأکید بر اینکه «عرضه و تقاضا» قیمت کالای شب یلدا را تعیین میکند، عملاً از بینقشی دولت در این موضوع سخن گفت و همهچیز را به «انصاف فروشندگان» پیوند زد.
این در حالی است که حتی در اقتصادهای لیبرال یا بازارمحور نیز دولتها در شرایط نوسان شدید، شوک قیمتی یا افزایش نامتعارف قیمت کالاها، کاملاً کنار نمیکشند و با افزایش عرضه، قیمت را کاهشی و کنترل میکنند. شاید در برخی موارد و در حوزههای عملیاتی کار دولت سخت باشد و مشاهده نتیجه اقدامات نیازمند زمان و حوصله باشد؛ اما در مواضع اعلامی کار دولت برای واکنش سریع به چالشها، سهل است و از آن سهلتر، جلوگیری از اظهارنظرهایی ازایندست که دولت نمیخواهد در مقابله با گرانی، نقشی ایفا کند.
تجربه نشان داده گفتوگوی صادقانه بدون نگران کردن مردم در هنگامه اجرای سیاست یا مواجهه با چالش، نتایج مثبتی به همراه خواهد داشت. آگاهی مردم از آنچه دولت قرار است انجام دهد و آنچه با آن مواجه است، این احساس را در آنها ایجاد میکند که قوه مجریه برای امور معیشتی آنان نگران است و این بحرانها در سایه غفلت مسئولان رخ نداده است. گفتوگو و بیان آنچه دولت با آن مواجه است، میتواند تصویر روشنی از واقعیتهای موجود در اختیار مردم قرار دهد. تشریح چالش در کنار بیان راهحلها و برنامههای دولت، میتواند اعتماد مردم را جلب و نگرانیها را برطرف کند. این تقریباً همان کاری است که دولت در ماجرای سهنرخی کردن قیمت بنزین کرد.
لزوم ترمیم کابینه برای حل بحرانهای معیشتی
این گزاره قابلانکار نیست که بخشی از مسائل و مشکلات در حوزه معیشتی ناشی از سوءمدیریت و ضعف در تصمیمگیریهاست. اگر دولت در تصمیمگیری برای این موضوعات کلیدی، سوءمدیریت یا ضعفی را در حوزه اجرا یا اعمال سیاستها مشاهده کرد، میبایست بهسرعت تصمیم بگیرد و اگر به این برآورد رسید که بخشی از بحرانهای ایجادشده ناشی از ناکارآمدی کارگزاران کابینه خودش است، در راستای حل و بهبود معیشت مردم، شجاعت تغییر و جابهجایی این افراد را داشته باشد.
بروز این چالشها در حوزههای معیشتی بار دیگر این گزاره را پررنگ کرد که دولت چهاردهم برای عبور از پیچ سخت اقتصادی، نیازمند کارگزاران کارآمد و توانمند برای مدیریت چالشهاست و ازآنجاییکه فقدان برخی از این افراد در دولت احساس میشود، نیاز به ترمیم کابینه بیش از گذشته احساس میشود. یک سال و نیم برای وزرا آنهم در شرایط فعلی که کشور با آن روبهرو است، نهتنها زمان کمی نیست بلکه برعکس میتواند فرصت زیادی برای برنامهریزی و مواجهه با چالش باشد. در چنین شرایطی، نیاز به اعمال سیاستهای مدبرانه است که هم منجر به ایجاد نارضایتی در میان مردم نشود و هم چالش، مدیریت شود. اگر جراحی از کابینه شروع شود این باور در افکار عمومی ایجاد میشود که دغدغه دولت حل چالشهاست.
الگوی موفق گرانی سوخت را دنبال کنید
شاید آنچه دولت در ماجرای گرانی بنزین انجام داد الگوی خوبی برای اعمال دیگر تصمیمها در حوزههای معیشتی به شمار رود. دولت چهاردهم با تجربهگرفتن از تصمیم بنزینی دولت روحانی، مدبرانه عمل کرد و طرح بنزینی خود را بدون ایجاد التهاب اجتماعی اجرایی کرد. باوجوداینکه تمام رسانههای ضدایرانی فارسیزبان از مدتی قبل در تلاش برای زمینهسازی آشوب، همزمان با اجرای این طرح بودند؛ اما جامعه هیچ واکنش منفی به این طرح نشان نداد. اما چرا این اتفاق افتاد: 1. دولت در اعمال این سیاست، از تجربههای تلخ پیشین تجربه گرفته بود. 2. نرخ سوم بنزین بهگونهای تعیین شد که این احساس را در میان مردم ایجاد نمیکرد که تغییری چشمگیر و دفعی در قیمت سوخت ایجاد شده است. 3. اطلاعرسانی و پوشش رسانهای ابعاد تصمیم نیز افکار عمومی را بهتدریج در جریان تصمیمات قرار داد.
دولت در اجرای این تصمیم، حضوری فعال و مؤثر داشت و ضمن اجرای سیاستها با سنجش ابعاد، آن را بهگونهای اجرا کرد که فشار وارد شده به مردم به حداقل برسد. برایناساس نقش دولت در اجرا پررنگ و ابعاد تصمیم کنترل شد و موقعیت از دست دولت خارج نشد. در اجرای دیگر تصمیمات در دولت و مواجهه با چالشها نیز میبایست از همین الگو کمک گرفت. هر اقدام یا تصمیمی که این گزاره را در افکار عمومی تقویت کند که دولت امور را رها کرده و کشور در وضعیت بیدولتی قرار دارد، هم مردم را عصبانی میکند هم موجبات تضعیف دولت را فراهم میکند. درعینحال دولت میبایست به این موضوع هم توجه کند که ورود خطا و بدون سنجش ابعاد تصمیمات نیز بهاندازه سکوت و رهاکردن، به دولت و مردم آسیب میزند. همه این موارد میبایست با درنظرگرفتن این مؤلفه مهم صورت گیرد که یکی از پروژهها و کارویژههای اصلی دشمنان ایران دست گذاشتن روی مشکلات معیشتی برای ایجاد آشوب و بلوا است و هر تصمیم و واکنشی میبایست با درنظرگرفتن این مؤلفه مهم اجرایی شود.
منبع : آخرین خبر

















































