
فرهیختگان/ «توسعهٔ ظاهری بهمثابهٔ ابزار جنگی» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم مصطفی غنیزاده است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
توسعه یک مفهوم چندبعدی در جهان پساجنگ جهانی دوم است. مفهومی که در برخی اوقات برای زیرضرب بردن بلوک شرق یا کشورهای غیرغربی هم مورد استفاده قرار میگرفت. در آغاز هم توسعه با مدرنیزاسیون تبلیغ میشد که در آن شبیه شدن به شکل جامعه و حکومت آمریکا، اصل بود؛ اما به مرور این مفهوم از ابعاد جدید و عموماً بومی برخوردار شد تا هر کشوری یک شکل خاص خود از توسعه را داشته باشد. حالا و در دنیای امروز، مفهوم توسعه دوباره به امر امنیتی و ابزار جنگی تبدیل شده است. درحالیکه طرف غربی برای چند دهه به دنبال آن بود تا نظامهای سیاسی را در کشورهای مختلف به سمت لیبرال - دموکراسی سوق دهد و هر شکل دیگری از حکومت را نفی کند و زیر ضرب ببرد، حالا با ادعایی جدید به سراغ حکومتهای مخالف خود آمده است. ترامپ به منطقه ما میآید و در عربستان علیه عدمتوسعهیافتگی ایران سخنرانی میکند و در مقابل برخی از کشورهای عربی را به عنوان مثالهای مطلوب نام میبرد. درحالیکه به خوبی میداند آنچه در این کشورها اتفاق افتاده، پوستهای از توسعه است و نه آن توسعهای که کلاسیکهای آمریکایی مانند پارسونز میگفتند. وقتی میخواهد به کشورهای محور مقاومت، یک آینده مطلوب دور از اسلام سیاسی را نشان دهد، بازهم با بهانه توسعه سخن میگوید. اینکه بغداد و دمشق با راهبری جبهه مقاومت به توسعه دست نیافتند؛ اما دبی و دوحه با راهبری آمریکا توسعه یافته هستند. البته او نمیگوید که علت وضعیت جنگزده در سوریه و عراق نه جبهه مقاومت که داعش دستساخته آمریکا و دوستان است و علت ظواهر توسعه در دبی و دوحه نه تبعیت از الگوی آمریکایی که داشتن منابع عظیم نفت و گاز با جمعیت و جغرافیای کم و کوچک است.
البته این تبلیغات صرفاً در سخنرانی ترامپ قابل مشاهده نیست. این یک خط رسانهای مفصل است که در تمام 10 سال گذشته در ابزارهای مختلف رسانهای ترویج میشده است.
این همان خطی است که امروز در لبنان هم پیگیری میشود. آمریکاییها هویج توسعه و مبالغ سرمایهگذاری را روی میز گذاشتند تا با استفاده از چماق اسرائیلی بتوانند سلاح مقاومت را بگیرند و لبنان را به قیمومیت طرف غربی دربیاورند. قرار بود سوریه هم مصداقی برای همین امر باشد که هم وحشیگری اسرائیل در بمباران وقت و بیوقت و اشغال زمینی جلوی آن را گرفت و هم وضعیت اقتصاد داخلی در این کشور، امکان الگوسازی از آن را نمیدهد. همین تبلیغات در عراق هم مؤثر بوده و بخشی از جامعه جوان این کشور را به سمت الگوی غربی سوق داده است. این انگاره که عراق توسعهیافته از فاصله گرفتن از ایران و اسلام سیاسی به دست میآید.
درواقع آمریکاییها بهجای ادامه روند مداخلهگریهای دهه 2000 و کشتار و حمله نظامی پرهزینه، قصد دارند تا با استفاده از الگوهای توسعه ظاهری در برخی کشورهای عربی بگویند که هر کسی با ما باشد به توسعه دست مییابد و هرکسی با اسلام سیاسی باشد، بدبخت خواهد شد. با این راهبرد بهجای حرکت از مسیر قدرت سخت، به اذهان ملتها نفوذ میکنند. نفوذی که به تبعیت بخش بزرگی از جامعه مسلمان منطقه بینجامد. این همان نقصانی است که در تمام 30 سال گذشته طرحهای آنها را در منطقه به شکست رسانده است. آنها هیچ زمان نتوانستند ملتها را پشت ایدههای خود به صف کنند. درواقع ما با نوعی جدید از استعمار مواجهیم که توسعه ظاهری را تبلیغ و جامعه را به سمت خود جذب میکند تا منویاتش درباره نظم منطقهای را به نتیجه برساند. از یک طرف اسلام سیاسی را تضعیف کند و از طرف دیگر شکل مورد نظر خود را پیش میبرد. درواقع توسعه تبلیغاتی در این مدل، یک ابزار قویتر از ابزارهای جنگی سابق است. وضعیت لبنان در این روزها، نمادی است از همین بازی؛ درحالیکه دشمن صهیونی در خاک لبنان حضور دارد و روزانه به کشتار و ترور دست میزند، اینطور تبلیغ میشود که حزبالله مشکل اصلی است و اگر این مشکل حل شود، یک آینده توسعهیافته برای این کشور در پیش خواهد بود.
منبع : آخرین خبر

















































