
اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
از زمانی که علیرضا زاکانی برای نخستین بار در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کرد، بیش از یک دهه میگذرد. سال ۱۳۹۲ وقتی دولت محمود احمدینژاد به پایان رسیده بود و زاکانی از خود تصویر اصولگرای جهادی که سرسختانه در مقابل احمدینژاد و حلقه انحرافیاش ایستاده بود را داشت، وارد گود رقابتهای انتخاباتی شد.
پیش از آن زاکانی سابقه ریاست بسیج دانشجویی را داشت و نمایندگی مجلس را هم ضمیمه پروندهاش کرده بود. در دهه ۷۰ نامش به عنوان رییس بسیج دانشجویی دانشگاههای تهران در دوران اصلاحات ثبت شد و در ماجرای کوی دانشگاه افکار عمومی نخستینبار نامش را شنید . در همان دوره عضو هیات منصفه مطبوعات هم بود، از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۲ ریاست سازمان بسیج دانشجویی کشور را در دست داشت و از همانجا به فهرست نامزدهای اصولگرایان در انتخابات مجلس هفتم راه پیدا کرد.همان فهرستی که یکسال بعد از محمود احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری نهم حمایت کرد.
سه دوره حضور او در مجلس و صدای همیشه مخالفش در مقابل جریان اصلاحات، انتقاد از خانواده هاشمی و درگیر با رییس وقت علی لاریجانی در کنار تلاشش برای ایفای نقش کارگردان تحقیق و تفحصهای جنجالی باعث شده بود تا بتواند نامش را در میان اسامی معتمد برای انتخابات ریاستجمهوری جا بیندازد. با این وجود نخستین تجربه کاندیداتوری برای انتخابات ریاستجمهوری با اعلام خبر ردصلاحیت برایش عجیب بود.
دور بعدی انتخابات مجلس هم برای زاکانی بر دور قرار نچرخید. در انتخابات مجلس دهم، ریاست ستاد انتخاباتی «جبهه متحد اصولگرایان» را بر عهده گرفت، اما فهرست این جبهه از اصلاحطلبان شکست خورد و او هم از ادامه کار در مجلس باز ماند. او بعد از این شکست به سازمان بسیج بازگشت و تا سال ۱۳۹۸ ریاست مجمع عالی بسیج کشور را بر عهده گرفت. در این میان در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ ثبتنام کرد، اما شورای نگهبان برای دومین بار صلاحیت او را رد کرد.
در همین ایام زاکانی با وزارت اطلاعات دولت حسن روحانی به اندازهای درگیر شد که نخستین دادگاهی که با عنوان جرایم سیاسی تشکیل شده بود برای او برگزار شد و با شکایت وزارت اطلاعات از او به دلیل اتهامزنی به این دستگاه به دادگاه رفت. البته در نهایت تبرئه شد. در مجلس یازدهم به جای تهران از قم نامزد شد و در میان جنجال و مخالفتهای اصولگرایان به لیست سه نفره نامزدهای این جناح برای نمایندگی قم راه یافت. او خرداد ۹۹ وارد مجلس شد و به ریاست مرکز پژوهشهای مجلس رسید. ریاستی پرحاشیه و به اذعان برخی چهرههای اصولگرا با کارنامهای تبلیغاتی و پرتخلف.
سال ۱۴۰۰ در حالی که برای سومین دوره متوالی ثبتنام کرده بود، توانست تایید شورای نگهبان را دریافت کند. با این وجود به نظر میرسد از همان ابتدا نقش تعریف شدهاش را قبول کرد؛ کاندیدای پوششی. از همان ابتدا معلوم بود اصولگرایان قرار نیست سید ابراهیم رییسی را کنار بگذارند و از زاکانی حمایت کنند. تصویر یار پوششی برای زاکانی در همان زمان در اذهان عمومی قطعی شده بود که عبدالناصر همتی برای نخستین در مناظرات انتخاباتی ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نقش اصلی او را بیان کرد: «نامزد پوششی».
انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری چهاردهم هم تکرار همین سناریو بود. سناریویی که به اندازهای برای همه روشن بود که مسعود پزشکیان جمله معروف «تا آخر میمونی دیگه؟» را در مناظرات گفت.
با این وجود حضور زاکانی در رقابتهای انتخاباتی به عنوان کاندیدای پوششی بازی دو سر برد است. زاکانی به ایفای نقشی که اصولگرایان در عرصه مناظرات انتخاباتی میخواستند، میپرداخت و خودش هم بعد سهمش را میگرفت. سهم آخر البته مهمتر از ادوار قبل بود؛ شهرداری تهران.
برخی نداشتن تخصص و سابقه در حوزه مدیریت شهری و برخی دیگر رها کردن نمایندگی شهر قم برای پست گرفتن در تهران را محورهای انتقاد از او قرار دادند، از سوی دیگر سازمان بازرسی کل کشور هم تایید کرد که او سابقه و مدرک مرتبط برای کسب عنوان شهرداری تهران را ندارد.با این حال زاکانی به عنوان نوزدهمین شهردار تهران مدیریت پرحاشیه خود را آغاز و مزد کاندیدای پوششی بودن را دریافت کرد. معاملهای که به اندازهای جذاب بود که او را برای تکرار این نقش در انتخابات ۱۴۰۳ قانع کرد. حالا اما اصلاح قانون ادامه کار را برای زاکانی سخت میکند و معادلات تکراری او در یک دهه گذشته را با چالش مواجه خواهد ساخت.
سیما پروانه گهر
منبع : آخرین خبر














































![[مصطفی داننده] نبرد سعید جلیلی با میز دونفره و یک فنجان قهوه](/news/u/2025-12-19/ettelaat-qh0fq.jpg)


