
اعتماد/ مرد شکنجهگر به دست برادران همسرش کشته شد.
زنی که شوهرش با ضربات چاقوی برادرانش به قتل رسیده است جزئیاتی از زندگی هولناک و شکنجههای شوهرش را بازگو کرد.
این زن که از دست شوهرش فرار کرده و به خانه پدرش پناه برده بود گفت، شوهرش حتی یک بار دخترشان را گروگان گرفته بود.
سال 1400 بود که به ماموران گزارش دادند درگیری شدیدی در شهرری اتفاق افتاده است. وقتی ماموران به محل رسیدند مرد مجروح به نام سلمان که به بیمارستان برده شده بود جانش را از دست داد. پلیس متوجه شد این فرد با دو برادرزنش به نامهای محمد و حسن درگیر و به دست آنها زخمی شده است، اما آن دو بعد از وارد کردن ضرباتی فرار کردهاند.
به این ترتیب ماموران تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کردند و متوجه شدند که محمد و حسن از کشور خارج شدهاند.
مینا خواهر دو متهم و همسر مقتول در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود گفت: من در ایران به دنیا آمدم و در ایران بزرگ شدم. اما شوهرم در افغانستان به دنیا آمده و بزرگ شده بود، با توجه به اینکه فامیل بودیم پدرم مرا به سلمان داد. سلمان اعتیاد بسیار شدیدی داشت و بهشدت هم آدم خشنی بود. ما بچهدار هم شدیم اما بچه هم نتوانست رفتار او را عوض کند و بهشدت من و بچهها را کتک میزد. گاهی آنقدر ما را میزد که چند روز زخمی و بیحال در خانه میافتادیم. من و پسرم کار میکردیم و شوهرم پول ما را میگرفت مواد میخرید. کار را به جایی رساند که دیگر نتوانستیم در آن خانه زندگی کنیم. من بچهها را برداشتم و فرار کردم. به خانه پدرم در شهرری رفتم و آنجا زندگی میکردم. بچههایم از پدرشان میترسیدند چون خیلی کتکشان میزد. او هر چند روز یکبار به خانه پدرم میآمد و به من میگفت برگرد و آبروریزی راه میانداخت و درگیری ایجاد میکرد. حتی یک بار دخترم را گروگان گرفت تا من اجازه دهم پسرم با او برود و به خانه برگردم. کاری کرده بود که در خانه پدرم هم امنیت نداشتم و نمیتوانستم از خانه خارج شوم، خودم و بچهها را پنهان کرده بودم. کارم را از دست دادم و خرجی بچهها را نمیتوانستم بدهم. پدر و برادرانم کار میکردند تا اینکه روز حادثه دوباره مقابل خانه آمد و گفت میخواهم بچهها را ببینم. من اجازه ندادم بچهها بیرون بروند چون میدانستم بچهها را میبرد. برادرانم بیرون رفتند تا او را دور کنند که یکدفعه متوجه شدم شوهرم زخمی شده است. من بلافاصله بیرون رفتم و کمک خواستم که سلمان را به بیمارستان برسانیم؛ وقتی مردم او را به بیمارستان بردند خودم در خیابان پیگیر این بودم که کسی از او خبری برایم بیاورد که بعد متوجه شدم جانش را از دست داده است. بعد از آن هم از برادرانم خبر ندارم.
ماموران متوجه شدند دو برادر به افغانستان رفتهاند و دیگر برنگشتهاند. به این ترتیب کیفرخواست علیه دو متهم به اتهام مشارکت در قتل صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 3 دادگاه کیفری استان تهران رفت. با توجه به اینکه ولی دم سلمان دو فرزندش بودند و هر دو فرزند هم اعلام گذشت کردهاند دو متهم به صورت غیابی در دادگاه محاکمه میشوند.
منبع : آخرین خبر














































![ادعای ترامپ: آماده مذاکرات مستقیم و توافق با ایران هستم/ پیامد رفتار نادرست برای تهران، بسیار قدرتمند خواهد بود/ میشنوم که ایران در حال ساخت سلاح و چیزهای دیگر است؛ آنها از سایتهای جدید برای این آمادهسازی استفاده میکنند، اگر چنین باشد، چارهای جز نابودی [آن سایتها] نداریم](/news/u/2025-12-30/entekhab-su4iz.jpg)


